< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

98/10/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: صلوة/قضاء الصلوة /نوم

 

أوْ لِأجْلِ النَّوْمِ‌ ‌الْمَسْتَوْعِبِ لِلْوَقْت

امّا در مورد نوم که در کلام مصنّف «‌ ‌الْمَسْتَوْعِبِ لِلْوَقْت» آمده است و مراد از آن مطلق نوم می باشد اعم از نوم عادی و متعارف و نیز خلاف عادت و غیرمتعارف دلیل آن هم اطلاق صحیحه اوّل زراره که ذکر شد «أَوْنَامَعَنْهَا».

البته شیخ در مبسوط و شهید در ذکری قائل به تفصیل شده اند و وجوب قضاء را اختصاص به نوم عادی و متعارف داده اند و قضاء نماز را که در اثر نوم خارج از عادت فوت شده واجب ندانسته اند و آن را ملحق به حالت اِغماء نموده اند.

لکن بر این تفصیل اشکال وارد است زیرا عموم قول النبی(ص) مَنْ فاتَتهُ فَریضَةٌ فَلْیَقْضِها کَما فاتَتْهُ «کسی که نماز واجب از او فوت شده پس بایستی آنرا قضاء کند همان گونه که ترک شده است از او» شامل فوت نماز به لحاظ نوم هرچند خارج از عادت باشد هم می شود و مواردی از جمله اغماء و غیره از آن استثناء شده است امّا نوم برحسب عرف ملحق به اغماء نمی باشد.

أوْ لِلْمَرَضِ وَ نَحْوِه

اینکه مرحوم مصنّف عنوان مرض را در ردیف سایر عناوین ذکر نموده اند ابهام دارد زیرا مرض بعنوانه موجب ترک فریضه نمی باشدو از عذرهایی نیست که جایز باشد با وجود آن ترک نماز گردد بلکه مریض در هر حالی که باشد برحسب طاقت و اقتضای وظیفه نماز را می خواند اعم از نشسته یا خوابیده و حتّی با اشاره.

بنابراین اینکه مرض را سبب مستقلی در قبال اموری که ذکر شده بیان نموده است توجیهی ندارد خصوصاً عطف بر آن با نحوه.

وَ کَذا إذا أتی بِها باطِلَةً لِفَقْدِ شَرْطٍ أوْ جُزْءٍ‌ ... .

فقدان شرط یا جزء در نماز از دو حالت خارج نیست عمداً و سهواً.

در صورتیکه عمداً ترک کند نمازش باطل است زیرا مأمورٌبه را نیاورده و امتثال نکرده و نماز از او فوت شده است و لذا واجب است آن را قضاء نماید و چنانچه سهواً ترک کرده در مثل طهور و وقت و قبله و رکوع و سجود باطل است. به دلیل حدیث لاتُعاد و قضاء واجب است امّا در غیر چنین موارد و جاهایی که اجزاء و شرایط رکن نباشد موجب بطلان نیست که در مواردی قابل تدارک است و در مواردی هم تدارک لازم نیست.

متن:

وَ لایَجِبُ‌ ‌عَلَی الصَبیِّ إذا لَمْ یَبْلُغُ فی أثْناءِ الْوَقْتِ وَ لا عَلَی الْمَجْنُونِ فی تمامه مُطْبِقاً کانَ‌ ‌أوْ أدْواریاً وَ لا عَلَی الْمُغمی عَلَیْه فی تَمامِه.

(و بر کودک قضاء واجب نیست زمانی که در اثناء وقت به بلوغ نرسد و بر مجنون قضاء واجب نیست چنانچه تمام وقت نماز در حال جنون باشد اعم از اینکه شدیداً و پیوسته یا بطور ادواری مجنون باشد و بر کسی که تمام وقت بیهوش باشد قضاء واجب نیست.)

نسبت به صبیّ و مجنون و عدم وجوب قضاء نمازهای مربوط به دوران کودکی و جنون آنان، اجماع بلکه از ضروریات دین شمرده شده است.

صاحب مدارک:

اَمّا سقوطُ القَضاءِ عن الصغیرِ و المجنون بعد البلوغ و الْاِفاقَةِ فَمُتَفَّقٌ علیه بَیْنَ الْمُسْلِمین[1] .

(امّا سقوط قضاء از صغیر و مجنون بعد از بلوغ و افاقه از جنون پس اتفاق بین مسلمین است.)

شرح:

دلیل آن هم خروج موضوعی و تخصصی از دلیل القضاء دارد بنابراین صغیر و مجنون از اوّل مشمول دلیل القضاء نمی باشند و قبلاً دانستیم برحسب آنچه در صحیحه دوم زراره هم به آن اشاره شده است «يَقْضِيمَافَاتَهُكَمَافَاتَهُ» موضوع حکم وجوب قضاء عبارت از فوت الفریضه می باشد و چنین چیزی اساساً در مورد صبیّ و مجنون صدق نمی کند زیرا در حال کودکی و جنون قلم تشریع بر آنها وضع نشده است و تکلیفی به آنها تعلّق نگرفته است که گفته شود از آنها فوت شده است.

شاهد بر آنچه گفته شد روایاتی از این قبیل می باشد:

روایت ابن ظَبْیان:

وَ فِي الْخِصَالِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ السَّكُونِيِّ عَنِ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي مُعَاوِيَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنِ ابْنِ ظَبْيَانَ قَالَ أُتِيَ عُمَرُ بِامْرَأَةٍ مَجْنُونَةٍ قَدْ زَنَتْ فَأَمَرَ بِرَجْمِهَا فَقَالَ عَلِيٌّ(ع) أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ الْقَلَمَ يُرْفَعُ عَنْ ثَلَاثَةٍ عَنِ الصَّبِيِّ حَتَّي يَحْتَلِمَ وَ عَنِ الْمَجْنُونِ حَتَّي يُفِيقَ وَ عَنِ النَّائِمِ حَتَّي يَسْتَيْقِظَ[2] .

(ابن ظبیان گوید آورده شد نزد عُمَر زن دیوانه ای که زنا کرده بود پس امر کرد به سنگسار وی پس علی(ع) فرمود آیا نمی دانی که قلم از سه شخص رفع شده است از کودک تا وقتی که بالغ شود و از مجنون تا وقتی افاقه از جنون پیدا کند و از خواب تا وقتی بیدار گردد.)

وَ لا عَلَی الْمُغمی عَلَیْه فی تَمامِه

صاحب مدارک:

و انّما الخلاف فی المُغْمی علیه فَذَهَب الاکثرُ اِلی انّه لایَجِبُ القضاءُ اذا استوعَبَ الْاِغماءُ الوقتَ لِلْاَخْبارِ الکثیرَةِ الدّالَّةِ علیه[3] .

(در مورد کسی که بیهوش بوده اختلاف است پس اکثراً بر این نظر هستند که هرگاه بیهوشی در تمام وقت نماز بوده قضاء واجب نیست به دلیل اخبار زیادی که بر آن دلالت دارد.)

صاحب جواهر:

وَ یَسْقُطُ الْقَضاءُ مَعَ الْاِغْماءِ المُسْتَوْعِبِ للوقت عَلَی الْاَظْهَرِ الْاَشْهَر[4] .

(و ساقط است قضاء از کسی که تمام وقت بیهوش بوده است بنابر اظهر اشهر.)

نصوص وارده در رابطه با مُغْمی عنه

1- نصوصی که دلالت بر عدم وجوب قضاء مافات به سبب اغماء مستوعب للوقت دارد.

صحیحه حلبی:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَلَبِيِّ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَاعَبْدِاللَّهِ(ع) عَنِ الْمَرِيضِ هَلْ يَقْضِي الصَّلَوَاتِ إِذَا أُغْمِيَ عَلَيْهِ فَقَالَ لَا إِلَّا الصَّلَاةَ الَّتِي أَفَاقَ فِيهَا[5] .

(از حلبی نقل شده است که سؤال کردم از امام صادق(ع) راجع به مریض که آیا نمازها قضاء دارد در صورتی که بیهوش بوده است پس فرمود: نه، مگر نمازی که در وقت آن افاقه از جنون پیدا کرده است.)

صحیحه ایّوب بن نوح:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ أَنَّهُ كَتَبَ إِلَي أَبِي الْحَسَنِ الثَّالِثِ(ع) يَسْأَلُهُ عَنِ الْمُغْمَي عَلَيْهِ يَوْماً أَوْ أَكْثَرَ هَلْ يَقْضِي مَا فَاتَهُ مِنَ الصَّلَوَاتِ أَوْ لَا فَكَتَبَ لَايَقْضِي الصَّوْمَ و لایقضی الصلوة[6] .

(ایّوب بن نوح به امام هادی(ع) نوشت و سؤال کرد راجع به کسی که یک روز یا بیشتر بیهوش بوده است آیا نمازهایی که از او فوت شده قضاء دارد یا نه پس آن حضرت نوشت روزه قضاء ندارد نماز هم قضاء ندارد.)

صحیحه ابی اَیّوب:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَي عَنْ يُونُسَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الْخَرَّازِ أَبِي أَيُّوبَ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ أُغْمِيَ عَلَيْهِ أَيَّاماً لَمْ يُصَلِّ ثُمَّ أَفَاقَ أَ يُصَلِّي مَا فَاتَهُ قَالَ لَاشَيْ‌ءَ عَلَيْهِ[7] .

(ابو ایّوب گوید از امام صادق(ع) سؤال کردم راجع به شخصی که روزهایی بیهوش بوده است و نماز نخوانده سپس به هوش آمده است آیا نمازهایی را که از او فوت شده بخواند؟ فرمود نه بر او چیزی نیست.)

صحیحه ابی بصیر:

وَ عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ يَعْنِي الْمُرَادِيَّ عَنْ أَحَدِهِمَا(ع) قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَرِيضِ يُغْمَي عَلَيْهِ ثُمَّ يُفِيقُ كَيْفَ يَقْضِي صَلَاتَهُ؟ قَالَ يَقْضِي الصَّلَاةَ الَّتِي أَدْرَكَ وَقْتَهَا[8] .

(ابوبصیر مرادی از یکی از دو امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) نقل کرده است که سؤال کردم از آن حضرت راجع به مریض که بیهوش شده سپس از بیهوشی خارج شده است چگونه نمازش را قضاء کند؟ فرمود نمازی که وقت آن را درک کرده قضاء نماید.

صحیحه محمد بن مسلم:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) فِي الرَّجُلِ يُغْمَي عَلَيْهِ الْأَيَّامَ قَالَ لَايُعِيدُ شَيْئاً مِنْ صَلَاتِهِ[9] .

(محمد بن مسلم از امام باقر(ع) درباره شخصی که روزهایی را بیهوش بوده است نقل کرده است که فرمود اعاده نمی کند چیزی از نمازها را.)


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo