< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

98/10/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: صلوة/صلوة آیات /بررسی نصوص

 

صحیحه حمّاد بن عثمان:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ ذَكَرُوا انْكِسَافَ الْقَمَرِ وَ مَا يَلْقَي النَّاسُ مِنْ شِدَّتِهِ قَالَ فَقَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ(ع) إِذَا انْجَلَي مِنْهُ شَيْ‌ءٌ فَقَدِ انْجَلَي[1] .

(حماد بن عثمان گوید مردم از انکساف قمر یاد کرده و آنچه را که مواجه می شوند از شدت آن پس امام صادق(ع) فرمود زمانی که باز شود مقداری از آن پس باز شده است به طور کامل.)

وجه استدلال اینکه مستفاد از این صحیحه ترتیب آثار انجلاء تام به انجلاء بعض است و این مطلب مقتضی آن است که انجلاء تام متضمّن هر حکمی باشد انجلاء بعض هم چنین خواهد بود، بنابراین صحیحه حاکم است بر جمیع نصوص این باب که ظاهر در استدامه وقت تا انتهاء انجلاء می باشد.

در ردّ استدلال مزبور بوسیله حمّاد بن عثمان کلام مرحوم آیة الله خوئی(ره) متین و تمام است:

و یندفع: بعدم کونها ناظِرَةً اِلی بیان حکمٍ شرعیٍ، بل هی متعرّضةٌ لِاَمرٍ تکوینی اِذا السؤال کَما عن الشِّدَّةِ الّتی یلقاها الناس لدَی الانکسافِ مِنْ خَوْفٍ و نحوِه اجاب(ع) بِانْتِهاءِ اَمَدِ الشدَّةِ بمجرَّد انْجِلاءِ الْبَعْض لِاَنَّ ذلِکَ اَمارَةٌ عَلَی ارتِفاعِ البلاءِ و العذاب. نظیر مایُقالُ فی حَقِّ الْمَریضِ مِنِ ارْتِفاعِ الخَطَر لَدَیَ الشروع فی الْبُرْء و هذا المعنی لو لَمْ یَکُنْ ظاهراً من الصحیحه فلا اَقَلَّ مِنِ احْتِمالِه فَتَسْقُطُ عَنْ صَلاحیَّةِ الاستدلال بها[2] .

(این استدلال دفع می شود به اینکه صحیحه مزبور ناظر به بیان حکم شرعی نیست بلکه متعرض امر تکوینی می باشد زیرا همانگونه که سؤال از شدّتی است که مردم با آن مواجه می شوند از ترس و امثال آن هنگام کسوف طبعاً جواب امام(ع) هم متناسب با آن از به انتها رسیدن زمان شدّت به مجرّد انجلاء بعض حکایت دارد از آنجا که این موضوع نشانه رفع بلاء و عذای می باشد. مانند آنچه گفته می شود درباره مریض از رفع خطر هنگام شروع در بهبودی و چنانچه صحیحه در این معنا ظهور هم نداشته باشد حداقل احتمال آن خواهد بود، بنابراین از صلاحیت برای استدلال به آن ساقط است.)

مرحوم سید محسن حکیم (صاحب مستمسک) هم در ردّ استدلال قریب به همین مضمون دارند:

و فیه: اَنَّ الظّاهِر منه المُساواة فی زَوالِ الشِّدَةِ لاالمساواة فی ترتیب الاحکام الشرعیه لعدم مناسبته للمقام لااَقَلَّ مِنَ الاِجمالِ المانع مِنَ الصَّلاحیَّة للاستدلال به[3] .

(و اشکال در آن چنین است که ظاهر از آن مساوات در زوال شدّت می باشد «بین گرفتگی کامل و گرفتگی بعض» نه مساوات در ترتیب احکام شرعیه به جهت اینکه تناسبی با مقام ندارد حداقل از اجمالی که مانع از صلاحیت استدلال به آن است.)

أقول: فتحصل از جمیع آنچه ذکر شد اینکه ترجیح جانب قول اوّل است که انتهای وقت نماز آیات را انتهاء انجلاء می داند به دلیلی که صاحب جواهر به آن استناد نموده اند (البته بدون اینکه نیازی به تمسّک به اصل باشد یا محل اجزاء آن تلقّی گردد.) بلکه صرفاً اطلاق نصوصی که دلالت بر وجوب نماز آیات حین کسوف دارند، با توجه به اینکه کسوف به عنوان موضوع حکم صدق می کند از آغاز حدوث تا انتهاء انجلاء و حکم به وجوب بر موضوع مترتب است و دلیلی هم که آن را تقیید کند به قبل شروع انجلاء، موجود نیست همان گونه که ملاحظه شد.

البته بهتر است که نماز را از شروع انجلاء تأخیر نیندازد هرچند اشکالی هم ندارد و اگر در فاصله بین شروع انجلاء و انتهاء انجلاء نماز را بجا می آورد اداءً بخواند و لازم نیست آنچنان که مصنّف گفته اند قصد اداء و قضا نکند. بلی البته در صورتی که تا انتهاء انجلاء و باز شدن کامل نماز نخوانده از آن پس نیت قضا نماید.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo