درس خارج فقه استاد سید علیاصغر دستغیب
1402/10/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الزكاة/أحكام الزكاة /بررسی زمان وجوب زکات
متن:
ويَكْفِي الدُّخُولَ فِي الشَّهْرِ الثَّانِي عَشَرَ فَلَا يُعْتَبَرُ تَمَامُهُ فَبِالدُّخُولِ فِيهِ يَتَحَقَّقُ اَلْوُجُوبُ بلِ الاَقْوَى اسْتِقْرَارُهُ اَيْضَاً فَلا يَقْدَحُ فَقْدُ بَعَضِ اَلشُّرُوطِ قَبْلَ تَمَامِهِ لَكِنَّ اَلشَّهْرَ اَلثَّانِيَ عَشَرَ مَحْسُوبٌ مِنَ الْحَوْلِ اَلاَوَلِ فابْتِدَاءُ الْحَوْلِ الثَّانِي انَّما هُوَ بَعْدَ تَمَامِهِ.
ترجمه:
(و کافیست داخل شدن در ماه دوازدهم پس معتبر نیست تمام شدن آن پس با داخل شدن در آن وجوب محقق شده، بلکه اقوی استقرار آن است همچنین، پس ضرری نمیزند فقدان بعضی شروط قبل از تمام شدن ماه دوازدهم، لکن ماه دوازدهم از سال اول محسوب میشود، پس ابتدای سال دوم بعد از پایان ماه دوازدهم خواهد بود).
شرح:
این نکته بیان شد که از جمله شرایط وجوب زکات در انعام، گذشتن یک سال بر آن است در حالی که جامع شرائط دیگر نیز باشد و دانسته شد که هیچ خلافی بین اصحاب نیست اما اکنون ادامه بحث چنین است که با گذشت یازده ماه و دخول در ماه دوازدهم خلافی در تحقق وجوب و تنجّز تکلیف به ادای زکات نمیباشد بلی البته اختلاف در این است که با ورود به ماه دوازدهم آیا وجوب مستقر میشود یا متزلزل میماند تا آن ماه هم تمام گردد.
مشهور قائل هستند به اینکه هنگام هلال ماه دوازدهم وجوب مستقر میشود هرچند هنوز سال تکمیل نشده است.
مرحوم محقق همدانی:
اخْتَلَفُوا فِي أَنَّهُ هَلْ يَستَقِرُّ اَلْوُجُوبُ بِذَلِكَ أَوْ يَبْقَى مُتزلْزِلاً إِلَى أَنْ يَكْمُلَ اَلثَّانِي عَشَرَ فَإِنْ بَقِيَ الْمَالُ عَلَى الشَّرَائِطِ كُشِفَ عَنِ اسْتِقْرَارِ الوُجوبِ بِالأوَّلِ وإِنِ اخْتَلَّتْ كَلاً أو بَعْضاً كُشِفَ عَنْ عَدَمِ كَوْنِهَا وَاجِبَةٌ كَمَا لَوْ حَاضَتِ اَلْمَرْأَةُ فِي أَثْنَاءِ اَلْيَوْمِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ ظَاهِرٍ فَتَاوَى اَلْأَصْحَابِ بَلْ صَريحٌ كَثِيرٌ مِنْهَا الأَوَّلُ وَمَالُ الشَّهيدانِ وَالمُحَقِّقُ الكُرْكِيُّ وَالمَيسي وَغَيرُهُم على ما حُكِيَ عَن بَعضِهِم إلى الثَّاني[1] .
ترجمه:
(اختلاف کردند در اینکه آیا وجوب مستقر میشود به آن«تمام شدن ماه یازدهم» یا متزلزل خواهد بود تا پایان ماه دوازدهم؟ پس اگر مال بر شرایط باقی بود، کاشف از آن است که در پایان ماه یازدهم وجوب مستقر بوده است و چنانچه شرایط مختل شد، کاشف از عدم وجوب آن خواهد بود«همان گونه که اگر زن در اثناء روزِ ماه مبارک رمضان حیض گردد» ظاهر فتاوی اصحاب بلکه تصریح بسیاری از آنان همان نوع اول است و شهیدان و محقق کرکی و فاضل میسی و غیر ایشان بنابر نقل بعضی ایشان متمایل به نوع دوم شدند).
دلیل بر آن:
صحیحه زراره و محمّد بن مسلم:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَا قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَيُّمَا رَجُلٍ كَانَ لَهُ مَالٌ وَ حَالَ عَلَيْهِ الْحَوْلُ فَإِنَّهُ يُزَكِّيهِ قُلْتُ لَهُ فَإِنْ وَهَبَهُ قَبْلَ حِلِّهِ بِشَهْرٍ أَوْ بِيَوْمٍ قَالَ لَيْسَ عَلَيْهِ شَيْءٌ أَبَداً َ قَالَ إِنَّهُ حِينَ رَأَي الْهِلَالَ الثَّانِيَ عَشَرَ وَجَبَتْ عَلَيْهِ الزَّكَاةُ وَ لَكِنَّهُ لَوْ كَانَ وَهَبَهَا قَبْلَ ذَلِكَ لَجَازَ وَ لَمْ يَكُنْ عَلَيْهِ شَيْءٌ قَالَ زُرَارَةُ وَ قُلْتُ لَهُ رَجُلٌ كَانَتْ لَهُ مِائَتَا دِرْهَمٍ فَوَهَبَهَا لِبَعْضِ إِخْوَانِهِ أَوْ وُلْدِهِ أَوْ أَهْلِهِ فِرَاراً بِهَا مِنَ الزَّكَاةِ فَعَلَ ذَلِكَ قَبْلَ حِلِّهَا بِشَهْرٍ فَقَالَ إِذَا دَخَلَ الشَّهْرُ الثَّانِي عَشَرَ فَقَدْ حَالَ عَلَيْهِ الْحَوْلُ وَ وَجَبَتْ عَلَيْهِ فِيهَا الزَّكَاةُ قُلْتُ لَهُ فَإِنْ أَحْدَثَ فِيهَا قَبْلَ الْحَوْلِ قَالَ جَائِزٌ ذَلِكَ لَهُ قَالَ زُرَارَةُ قُلْتُ لَهُ إِنَّ أَبَاكَ قَالَ لِي مَنْ فَرَّ بِهَا مِنَ الزَّكَاةِ فَعَلَيْهِ أَنْ يُؤَدِّيَهَا فَقَالَ صَدَقَ أَبِي عَلَيْهِ أَنْ يُؤَدِّيَ مَا وَجَبَ عَلَيْهِ وَ مَا لَمْ يَجِبْ عَلَيْهِ فَلَا شَيْءَ عَلَيْهِ[2] .
ترجمه:
(زراره و محمد بن مسلم نقل کردند که امام صادق(ع) فرمود: هر شخصی که مالی دارد و یک سال بر آن بگذرد پس بایستی زکات آن را بپردازد، گفتم چنانچه آن را ببخشد قبل از تمام شدن سال به یک ماه یا یک روز بر وی زکاتی نیست؟ و فرمود هنگام رویت هلال ماه دوازدهم زکات بر او واجب میشود و لکن اگر قبل از آن، مال را ببخشد جایز است و چیزی بر عهده وی نمیباشد… زراره گفت: که به آن حضرت گفتم شخصی دویست درهم داشته و آن را به برادران و فرزندان و اهلش بخشیده است، به قصد فرار از زکات قبل از آن که سال تمام شده باشد به یک ماه؟ پس فرمود: اگر داخل ماه دوازدهم شده و سال بر او گذشته و زکات بر وی واجب گردیده است، به ایشان گفتم: پس اگر چیزی تغییری در آن ایجاد نمود قبل از تمام شدن سال؟ فرمود: بر وی جایز است…زراره گفت: به امام گفتم پدرتان به من فرمود کسی که به قصد فرار از زکات چنین کند زکات به عهده او خواهد بود، پس فرمود: پدرم راست فرمود، بر او واجب است که اداء کند آنچه بر وی واجب گردیده است و آنچه بر وی واجب نشده است، چیزی بر او نخواهد بود).
متن:
فَصَلِّ فِي زَكَاةِ النَّقْدَيْنِ:
وَهْمَا الذَّهَبَ وَالفِضَّةَ وَ يُشْتَرَطُ فِي وُجُوبِ اَلزَّكَاةِ فِيهِمَا مُضَافاً الى مَا مُرْمِنَ اَلشَّرَائِطِ اَلْعَامَّةِ امُورٌ:
الاوَّلُ: النّصَّابُ فَفِى الذَّهَبِ نُصَّابَانِ:
الاولُ: عِشْرُونَ دِينَاراً وفيهِ نِصْفُ دِينَارٍ والدِّينارُ مِثقالٌ شَرْعَى وَ هُوَ ثَلاَثُهُ ارْبَاعُ اَلصَّيْرَفَى فَعَلى هَذَا اَلنُّصَّابِ الاولِ بِالْمِثْقَالِ اَلصِّيرَفَى خَمْسَةَ عَشَرَ مِثقالاً وَ زَكاتُهُ رُبُعُ مِثقالٍ وَثُمْنُهُ.
ترجمه:
(فصل در زکات نقدین که عبارت از طلا و نقره است و شرط وجوب زکات در آن ها علاوه بر آنچه از شرایط عامه گذشت اموری میباشد:
اوّل:
نصاب، پس در طلا دو نصاب است:
۱- بیست دینار و زکات آن نصف دینار است و دینار عبارت از یک مثقال شرعی است و آن سه چهارم صیرفی میباشد، بنابراین نصاب اول به مثقال صیرفی پانزده مثقال و زکات آن ربع مثقال و یک هشتم آن خواهد بود).
شرح:
در طلا و نقره واجب است زکات بدون خلاف.
دلیل بر آن از نصّ:
﴿وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾
ترجمه:
(کسانی که طلا و نقره را جمع میکنند و در راه خدا انفاق نمینمایند پس آن ها را به عذاب دردناک بشارت ده).
توضیح آنکه وعده عذاب و عقوبت نیست مگر به جهت ترک زکات واجب.
صحیحه حریز:
مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ باسناده عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ مَا مِنْ ذِي مَالٍ ذَهَبٍ أو فِضَّةٍ يَمْنَعُ زَكَاةَ مَالِهِ إِلاَّ حَبَسَهُ اللَّهُ يَومَ القِيامَةِ بِقاعٍ قَرقَرٍ وَسَلَّطَ عَلَيهِ شُجاعاً أقرَعَ يُريدُهُ وَهُوَ يَحيدُ عَنهُ فَإذا رَأى أَنَّهُ لاَ يَتَخَلَّص منهُ أَمْكَنَهُ مِنْ يَدِهِ فَقَضِمَهَا كَما يَقْضَمُ الفُجْلَ ثُمَّ يَصِيرُ طَوْقاً في عُنُقِهِ وذلِكَ قَولُ اللَّهِ عز وَجَل سَيُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بهِ يَوْمَ القِيامَةِ[3] .
ترجمه:
(حریز نقل کرده است از امام صادق(ع) که فرمود هیچ صاحب مالی از طلا و نقره نیست که زکات مالش را ندهد مگر اینکه روز قیامت خداوند وی را در مکانی سخت و دشوار محبوس میدارد و بر او مار بزرگی را مسلّط میسازد و او قصد فرار مینماید پس آن مار وی را به دندان میگیرد همان گونه که تربچه را به دندان میگیرد سپس طوقی میشود در گردنش و آن قول خداوند است که فرماید: بزودی در روز قیامت آنچه را بخل ورزیدند طوق گردنشان میگردد).