درس خارج فقه استاد سید علیاصغر دستغیب
1402/10/12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الزكاة/زكاة الأنعام الثلاثة /نصاب بقر و غنم
متن:
وأَمَّا فِي البَقَرِ فَنِصَابَان الأَوَّلُ ثَلاثُونَ وفيهَا تَبيعٌ أو تَبِيعَةٌ وَهُوَ ما دَخَلَ فِي السَّنَةِ الثَّانِيَة، الثّانِي وَفيها مُسِنَّةٌ وهِيَ الدَّاخِلَةِ فِي السَّنَةِ اَلثّالِثَةِ وَفِي مَا زَادَ يَتَخَيَّرَبِينَ عَدِّ ثَلاثِين ثَلاثِينَ ويُعْطِي تَبِيعاً أو تَبِيعَةً وَأَرْبَعِينَ أرْبَعِينَ وَيُعْطِي مُسِنَّةً.
ترجمه:
(امّا در گاو پس دو نصاب است: اول: ۳۰ و زکات آن یک گاو نر یا گاو مادّه که عبارت است از گاوی که داخل سال دوم شده است.دوم: ۴0 و زکات آن گاوی است که داخل سال سوم گردیده است و در بیشتر از ۴۰ مخیّر است بین شمردن ۳۰ تا ۳۰ تا و برای هر ۳۰ تا یک گاو نر یا مادّه که داخل سال دوم شده باشد و بین ۴۰ تا ۴۰ تا و برای هر۴۰ تا یک گاو که داخل سال سوم شده است بابت زکات بپردازد).
شرح:
همانگونه که مرحوم مصنّف ذکر کرده اند علّامه در تذکره همچنین آوردهاند:
مرحوم علّامه حلّی(ره):
فَانّ فِي الْبَقَرِ نَصَابَیْنَ الاَوَّلُ ثَلاَثُونَ فَلاَ زَكَاةَ فِي مَا نَقَصَ عَنْ ثَلاَثِينَ مِنَ اَلْبَقَرِ بِاجماعِ عُلَمَائِنَا وَ هُوَ قَوْلُ عَامِّهِ اَهْلُ الْعِلْمِ النِّصابُ الثاني اِرْبَعُونَ وَ عَلَيْهِ اَلاِجْمَاعُ فَاِنّا لاَ نَعْلَمُ فِيهِ مُخَالِفاً[1] .
ترجمه:
(پس در گاو دو نصاب است اول: 30 است،پس در کمتر از ۳۰ عدد گاو زکاتی نیست به اجماع علمای ما و آن قول عموم اهل علم است. نصاب دوم: 40 است و بر آن اجماع است پس ما نمیدانیم مخالفی نسبت به آن).
دلیل بر آن چنین است:
صحیحه زراره و محمّد بن مسلم و ابی بصیر و برید و فضیل:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَي عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ أَبِي بَصِيرٍ وَ بُرَيْدٍ وَ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍع وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَا فِي الْبَقَرِ فِي كُلِّ ثَلَاثِينَ بَقَرَةٌ تَبِيعٌ حَوْلِيٌّ وَ لَيْسَ فِي أَقَلَّ مِنْ ذَلِكَ شَيْءٌ وَ فِي أَرْبَعِينَ بَقَرَةٌ مُسِنَّةٌ وَ لَيْسَ فِيمَا بَيْنَ الثَّلَاثِينَ إِلَي الْأَرْبَعِينَ شَيْءٌ حَتَّي تَبْلُغَ أَرْبَعِينَ فَإِذَا بَلَغَتْ أَرْبَعِينَ فَفِيهَا بَقَرَةٌ مُسِنَّةٌ وَ لَيْسَ فِيمَا بَيْنَ الْأَرْبَعِينَ إِلَي السِّتِّينَ شَيْءٌ فَإِذَا بَلَغَتْ السِّتِّينَ فَفِيهَا تَبِيعَانِ إِلَي السَّبْعِينَ فَإِذَا بَلَغَتِ السَّبْعِينَ فَفِيهَا تَبِيعٌ وَ مُسِنَّةٌ إِلَي الثّمَانِينَ فَإِذَا بَلَغَتْ ثَمَانِينَ فَفِي كُلِّ أَرْبَعِينَ مُسِنَّةٌ إِلَي تِسْعِينَ فَإِذَا بَلَغَتْ تِسْعِينَ فَفِيهَا ثَلَاثُ تَبَائِعَ حَوْلِيَّاتٍ فَإِذَا بَلَغَتْ عِشْرِينَ وَ مِائَةً فَفِي كُلِّ أَرْبَعِينَ مُسِنَّةٌ ثُمَّ تَرْجِعُ الْبَقَرُ عَلَي أَسْنَانِهَا وَ لَيْسَ عَلَي النَّيِّفِ شَيْءٌ وَ لَا عَلَي الْكُسُورِ شَيْءٌ[2] .
ترجمه:
(هر پنج راوی از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل کرده اند که درگاو در هر ۳۰ تا، یک تبیع حولیّ یعنی گاوی که وارد سال دوم شده باشد زکات بدهد و در کمتر از این مقدار« ۳۰ عدد» زکاتی به عهده او نیست اما در ۴۰ تا گاو یک گاو که وارد سه سالگی شده بابت زکات بدهد و از 30 تا برسد به ۴۰ چیزی به عهده او نیست، پس وقتی به 40 عدد رسید یک گاو که وارد سه سالگی شده است بر عهده اوست و از۴۰، تا برسد به ۶۰ چیزی به عهده او نخواهد بود پس هنگامی که به ۶۰« دو برابر نصاب اوّل» رسید دو تبیع بدهد تا برسد به ۷۰، وقتی به 70 «معادل نصاب اول و دوم» رسید یک تبیع و یک مسنّه بدهد تا به ۸۰ برسد، هنگامی که به 80 « دو برابر نصاب دوّم » رسید پس بایستی دو مسنّه بدهد تا برسد به ۹۰، وقتی به ۹۰« سه برابر نصاب اوّل» رسید در آن سه تبیع بدهد تا برسد به 120« سه برابر نصاب دوم » پس بایستی سه مسنّة بدهد و سپس به حسب سنوات آن حساب میشود و به اضافات و کسور آن زکات تعلق نمیگیرد).
متن:
وَ أَمَّا فِي الْغَنَمِ فَخَمْسَةُ نُصُبٍ الْأَوَّلُ أَرْبَعُونَ وَ فِيهَا شَاةٌ اَلثّانِي مِائَةٌ وَ إِحْدَى وَ عِشْرُونَ وَ فِيهَا شَاتَانِ اَلثّالِثُ مِائَتَانِ وَ وَاحِدَةٌ وَ فِيهَا ثَلاَثُ شِيَاهٍ الرَّابِعُ ثَلاَثُمِائَةٍ وَ وَاحِدَةٌ وَ فِيهَا أَرْبَعُ شِيَاهٍ الخَامسُ أَرْبَعُمِائَةٍ فَمَا زَادَ فَفِي كُلِّ مِائَةٍ شَاةٌ وَ مَا بَيْنَ اَلنِصَابِينَ فِي اَلْجَمِيعِ عَفْوٌ فَلاَ يَجِبُ فِيهِ غَيْرُ مَا وَجَبَ بِالنِصَابِ اَلسَّابِقِ.
ترجمه:
(و اما در گوسفند 5 نصاب میباشد، اول: ۴۰ گوسفند که بایستی یک گوسفند زکات بدهد. دوم: ۱۲۱ گوسفند که بایستی دو گوسفند بدهد. سوم: ۲۰۱ گوسفند که بایستی سه گوسفند بدهد. چهارم: ۳۰۱ گوسفند که بایستی ۴ گوسفند بدهد. پنجم: ۴۰۰ گوسفند و دربیش از هر ۱۰۰ تا یک گوسفند بدهد و در بین نصابها چیزی به عهده او نیست و چیزی غیر از آنچه که در نصاب سابق واجب شده بود واجب نمیشود).
دلیل بر حد نصاب در گوسفند:
صحیحه زراره و محّمد و محّمد بن مسلم و ابی بصیر و برید و فضیل:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ أَبِي بَصِيرٍ وَ بُرَيْدٍ وَ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي الشَّاءِ فِي كُلِّ أَرْبَعِينَ شَاةٍ شَاةٌ وَ لَيْسَ فِيمَا دُونَ الْأَرْبَعِينَ شَيْءٌ ثُمَّ لَيْسَ فِيهَا شَيْءٌ حَتَّي تَبْلُغَ عِشْرِينَ وَ مِائَةً فَإِذَا بَلَغَتْ عِشْرِينَ وَ مِائَةً فَفِيهَا مِثْلُ ذَلِكَ شَاةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا زَادَتْ عَلَي مِائَةٍ وَ عِشْرِينَ فَفِيهَا شَاتَانِ وَ لَيْسَ فِيهَا أَكْثَرُ مِنْ شَاتَيْنِ حَتَّي تَبْلُغَ مِائَتَيْنِ فَإِذَا بَلَغَتِ الْمِائَتَيْنِ فَفِيهَا مِثْلُ ذَلِكَ فَإِذَا زَادَتْ عَلَي الْمِائَتَيْنِ شَاةٌ وَاحِدَةٌ فَفِيهَا ثَلَاثُ شِيَاهٍ ثُمَّ لَيْسَ فِيهَا شَيْءٌ أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ حَتَّي تَبْلُغَ ثَلَاثَمِائَةٍ فَإِذَا بَلَغَتْ ثَلَاثَمِائَةٍ فَفِيهَا مِثْلُ ذَلِكَ ثَلَاثُ شِيَاهٍ فَإِذَا زَادَتْ وَاحِدَةٌ فَفِيهَا أَرْبَعُ شِيَاهٍ حَتَّي تَبْلُغَ أَرْبَعَمِائَةٍ فَإِذَا تَمَّتْ أَرْبَعُمِائَةٍ كَانَ عَلَي كُلِّ مِائَةٍ شَاةٌ وَ سَقَطَ الْأَمْرُ الْأَوَّلُ وَ لَيْسَ عَلَي مَا دُونَ الْمِائَةِ بَعْدَ ذَلِكَ شَيْءٌ وَ لَيْسَ فِي النَّيِّفِ شَيْءٌ وَ قَالَا كُلُّ مَا لَمْ يَحُلْ عَلَيْهِ الْحَوْلُ عِنْدَ رَبِّهِ فَلَا شَيْءَ عَلَيْهِ فَإِذَا حَالَ عَلَيْهِ الْحَوْلُ وَجَبَ عَلَيْهِ[3] .
ترجمه:
(هر پنج راوی از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل کردهاند در گوسفند، در هر چهل تا گوسفند یک گوسفند زکات بدهد، و تا قبل از اینکه به ۴۰ تا برسد به او زکات تعلق نمیگیرد و چیزی بر عهده او نخواهد بود تا برسد به ۱۲۰، زمانی که به ۱۲۰ رسید مثل همان یک گوسفند به عهده اوست، وقتی که یک گوسفند به ۱۲۰ اضافه شد «۱۲۱ گوسفند شد» دو گوسفند زکات بدهد و چیزی به آن اضافه نمیشود تا به ۲۰۰ برسد، وقتی که به ۲۰۰ برسد همان دو گوسفند به عهده اوست، هنگامی که یک گوسفند به ۲۰۰ اضافه شد« ۲۰۱ گوسفند شد»بایستی سه گوسفند بدهد و به آن چیزی اضافه نمیشود تا به ۳۰۰ برسد، وقتی که به ۳۰۰ رسید همان سه گوسفند به عهده اوست، اگر یک گوسفند به آن اضافه شد« ۳۰۱ گوسفند شد » چهار گوسفند بدهد تا اینکه به ۴۰۰ گوسفند برسد، وقتی به ۴۰۰ رسید به هر۱۰۰گوسفند یک گوسفند زکات تعلق میگیرد و امر اوّل ساقط است و پس از این به کمتر از ۱۰۰ چیزی تعلّق نمیگیرد و به اضافه بر ۱۰۰ هم چیزی تعلّق نمیگیرد« تا ۱۰۰ کامل گردد» و فرمودند تا زمانی که سال نزد پروردگارش نگذشته چیزی به او تعلّق نمیگیرد پس هرگاه سال گذشت زکات بر او واجب میشود).