< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

1402/10/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الزكاة/زكاة الأنعام الثلاثة /نصاب زکات شتر

 

متن:

اَلرَّابِعُ: اَلْأَمْلاَكُ وَ اَلْعَقَارَاتُ اَلَّتِي يُرَادُ مِنْهَا الاِسْتِنْمَاءُ كَالْبُسْتَانِ وَ الْخَانِ وَ الدُّكَّانِ و نَحْوِها.

ترجمه:

(چهارم: املاک و اراضی که مراد از آن ها اموری مانند باغ و کاروانسرا و مغازه و امثال آن ها می باشد).

صاحب مدارک:

الْعَقَارُ لُغَةً الارْضُ وَالْمُرَادُ هُنَا مَا يَعُمُّ الْبَسَاتِينَ وَ اَلْخَانَاتِ وَ اَلْحَمَّامَاتِ وَ نَحْوَ ذَلِكَ عَلَي مَا صَرَّحَ بِهِ الاَصْحَابُ وَ اسْتِحْبَابُ الزَّكَاةِ فِي حَاصِلِهَا مَقْطُوعٌ بِهِ فِي كَلاَمِهِمْ وَ لَمْ اَقِفْ لَهُ عَلَي مُسْتَنَدٍ[1] .

ترجمه:

(عَقار در لغت به معنی زمین است، مراد در اینجا آنچه اعم از باغ‌ها و کاروانسراها و حمّام‌ها و مثل آن ها را شامل می‌شود بنابر آنچه اصحاب تصریح نموده اند و استحباب زکات در حاصل آن ها قطعی است، در کلام ایشان نیافته‌ام بر آن دلیلی که به آن استناد گردد).

 

دیگران هم بر عدم دلیل نسبت به آن اعتراف نموده اند.

متن:

فَصْلٌ: فِي زَكَاةِ الاَنْعَامِ اَلثَّلاَثَةِ.

وَ يُشتَرَطُ في وُجوبِ الزَّكاةِ فِيهَا مُضَافاً إِلَي مَا مَرَّ مِنَ الشَّرَائِطِ الْعَامَّةِ اُمُورٌ:

اَلأَوَّلُ: النِّصَّابُ:

و هُوَ فِي الإِبِلِ اِثْنَا عَشَرَ نِصَاباً

اَلْأَوَّلُ: الْخَمْسُ وَ فِيهَا شَاةٌ.

الثَّانِي: الْعَشَرُ وَفِيهَا شَاتَانِ.

الثَّالِثُ: خَمْسَةَ عَشَرَ و فِيهَا ثَلاثُ شِيَاهٍ.

الرَابِعُ: الْعِشْرُونَ و فيهَا أَرْبَعُ شِيَاهٍ.

الْخَامِسُ: خَمْسٌ و عِشْرُونَ و فيْهَا خَمْسُ شِيَاهٍ.

السَّادِسُ: سِتٌ و عِشْرُونَ و فِيهَا بِنتُ مَخاضٍ و هِي الدَّاخِلَةُ في السَّنَةِ الثَّانِيَةِ.

السَّابِعُ: سِتٌ وَ ثَلاثُونَ و فيها بِنتُ لَبُونٍ و هِيَ الدَّاخِلَةُ فِي السَّنَةِ الثَّالِثَةِ.

الثَّامِنُ: سِتٌ و أرْبَعُونَ و فيها حِقَّةٌ و هِي الدَّاخِلَةُ فِي السَّنَةِ الرَّابِعَةِ.

التَّاسِعُ: إِحدي و سِتُّونَ و فيها جَذَعَةٌ وَ هِيَ الَّتي دَخَلَتْ فِي اَلسَّنَةِ اَلْخَامِسَةِ.

العَاشِرُ: سِتُّ و سَبْعُونَ وَ فيها بِنْتَا لَبُونٍ.

الْحَادِي عَشَرَ: إِحْدَي و تِسْعُونَ و فِيهَا حِقَّتَانِ.

الثَّانِي عَشَرَ: مِائَةُ و إِحْدَی و عِشْرُونَ و فِيها فِي كُلِّ خَمْسِينَ حِقَّةٌ وَ فِي كُلِّ أربَعينَ بِنتِ لَبُونَ، بِمَعْنَي اِنَّهُ يَجُوزُ اَنْ يَحْسِبَ اَرْبَعِينَ وَ فِي كُلٍ مِنْهَا بِنْتُ لَبُونٍ او خَمْسِينَ خَمْسِينَ و فِي كُلِ مِنْهَا حِقَّهٌ و يَتَخَيَّرُ بَيْنَهُمَا.

ترجمه:

(علاوه بر آنچه که در شرایط عامّه زکات گذشت، اموری در وجوب زکات انعام ثلاثه شرط می شود:

اولین شرط: به نصاب رسیدن تعداد است.

در شتر ۱۲ نصاب است:

اول: ۵ شتر، که بایستی یک گوسفند زکات بدهد.

دوم:۱۰ شتر، که بایستی دو گوسفند بدهد.

سوم: ۱۵ شتر، که بایستی سه گوسفند بدهد.

چهارم: ۲۰ شتر، که بایستی ۴ گوسفند بدهد.

پنجم: ۲۵ شتر، که بایستی ۵ گوسفند بدهد.

ششم: ۲۶ شتر، که بایستی یک بنت مَخاض یعنی یک شتر که وارد دو سالگی شده بدهد.

هفتم: ۳۶ شتر، که بایستی یک بنت لبون یعنی یک شتر که وارد سه سالگی شده بدهد.

هشتم: ۴۶ شتر، که بایستی یک حِقَّه یعنی یک شتر که وارد سال چهارم شده بدهد.

نهم:۶۱ شتر، که بایستی یک جَذَعه یعنی یک شتر که وارد پنج سالگی شده بدهد.

دهم: ۷۶ شتر، که بایستی دو بنت لبون یعنی شتری که وارد سه سالگی شده بدهد.

یازدهم: ۹۱ شتر، که بایستی دو حِقّه یعنی شتری که داخل چهار سالگی شده بدهد.

دوازدهم: ۱۲۱ شتر، که بایستی در هر ۵۰ شتر یک حِقَّه و در هر ۴۰ شتر یک بنت لبون بدهد، یعنی جایز است 40 تا۴۰ تا شمارش کند و به ازاء هر 40 تا شتر یک بنت لبون بدهد، یا ۵۰ تا ۵۰ تا شمارش کند و به ازاء هر ۵۰ تا شتر، یک حِقَّه بدهد).

دلیل بر آن روایاتی است از جمله:

صحیحه زراره:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ لَيْسَ فِيمَا دُونَ الْخَمْسِ مِنَ الْإِبِلِ شَيْ‌ءٌ فَإِذَا كَانَتْ خَمْساً فَفِيهَا شَاةٌ إِلَي عَشَرَةٍ فَإِذَا كَانَتْ عَشْراً فَفِيهَا شَاتَانِ فَإِذَا بَلَغَتْ خَمْسَةَ عَشَرَ فَفِيهَا ثَلَاثٌ مِنَ الْغَنَمِ فَإِذَا بَلَغَتْ عِشْرِينَ فَفِيهَا أَرْبَعٌ مِنَ الْغَنَمِ فَإِذَا بَلَغَتْ خَمْساً وَ عِشْرِينَ فَفِيهَا خَمْسٌ مِنَ الْغَنَمِ فَإِذَا زَادَتْ وَاحِدَةٌ فَفِيهَا ابْنَةُ مَخَاضٍ إِلَي خَمْسٍ وَ ثَلَاثِينَ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُ ابْنَةُ مَخَاضٍ فَابْنُ لَبُونٍ ذَكَرٌ فَإِنْ زَادَتْ عَلَي خَمْسٍ وَ ثَلَاثِينَ بِوَاحِدَةٍ فَفِيهَا بِنْتُ لَبُونٍ إِلَي خَمْسٍ وَ أَرْبَعِينَ فَإِنْ زَادَتْ وَاحِدَةٌ فَفِيهَا حِقَّةٌ وَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ حِقَّةً لِآن ها اسْتَحَقَّتْ أَنْ يُرْكَبَ ظَهْرُهَا إِلَي سِتِّينَ فَإِنْ زَادَتْ وَاحِدَةٌ فَفِيهَا جَذَعَةٌ إِلَي خَمْسٍ وَ سَبْعِينَ فَإِنْ زَادَتْ وَاحِدَةٌ فَفِيهَا ابْنَتَا لَبُونٍ إِلَي تِسْعِينَ فَإِنْ زَادَتْ وَاحِدَةٌ فَحِقَّتَانِ إِلَي عِشْرِينَ وَ مِائَةٍ فَإِنْ زَادَتْ عَلَي الْعِشْرِينَ وَ الْمِائَةِ وَاحِدَةٌ فَفِي كُلِّ خَمْسِينَ حِقَّةٌ وَ فِي كُلِّ أَرْبَعِينَ ابْنَةُ لَبُونٍ[2] .

 

ترجمه:

(زراره از امام باقر(ع) نقل کرده است که فرمود کمتر از ۵ عدد در شتر زکاتی نیست، اگر به ۵ عدد رسید باید در آن یک گوسفند زکات بدهد تا به ۱۰ عدد برسد و وقتی به 1۰ عدد رسید، دو گوسفند بدهد و اگر به 15 عدد رسید، باید سه گوسفند بدهد و وقتی به ۲۰ عدد رسید چهار گوسفند بدهد و وقتی به ۲۵ عدد رسید پنج گوسفند بدهد و وقتی یکی به آن اضافه شد یعنی به ۲۶ عدد رسید یک بِنت مَخاض بدهد، تا به ۳۵ عدد برسد«و اگر بِنت مَخاض نداشت، ابن لَبون نَر بدهد» و اگر به ۳۵ عدد یکی اضافه شد«یعنی به ۳۶ عدد رسید» یک بِنت لَبون بدهد تا به ۴۵ عدد برسد و اگر یکی به آن اضافه شد یعنی به ۴۶ عدد رسید یک حِقّه بدهد، تا به۶۰ عدد برسد«حِقَّه نامیده شده به دلیل اینکه استحقاق آن را دارد که کسی پشت آن سوار شود» و اگر یکی به آن اضافه شد یعنی به ۶۱ عدد برسد باید یک جذعه بدهد تا به ۷۵ برسد و اگر یکی به آن اضافه شد یعنی به ۷۶ عدد رسید باید دو بنت لَبون بدهد تا به ۹۰ عدد برسد و اگر یکی به آن اضافه شد یعنی به ۹۱ عدد رسد باید ۲ دو حِقّه بدهد تا به ۱۲۰ عدد برسد و اگر یکی به آن اضافه شد یعنی به ۱۲۱ عدد رسید در هر ۵۰ تا یک حِقّه و در هر ۴۰ تا یک ابن لبون بدهد).

متن:

وَ يَتَخَيَّرُ بَينَهُما مَعَ المُطابَقَةِ لِكُلِّ مِنهُما أَوْ مَعَ عَدَمِ الْمُطَابَقَةِ لِشَيْءٍ مِنْهُمَا وَ مَعَ اَلْمُطَابَقَةِ لِأَحَدِهِمَا الْأَحْوَطُ مُرَاعَاتُهَا بَلِ الاَحْوَطُ مُرَاعَاةُ اَلْأَقَلِّ عَفْواً فَفي المائَتَينِ يَتَخَيَّرُ بَيْنَهُمَا لِتَحَقُّقِ المُطابَقَةِ لِكُلٍ مِنْهُمَا وَ فِي اَلْمِائَةِ وَ خَمْسِينَ اَلْأَحْوَطُ اِخْتِيَارُ اَلْخَمْسِينَ وَ فِي اَلْمِائَتَيْنِ وَ أَرْبَعِينَ الأحوَطُ اخْتِيَارُ الْأَرْبَعِينَ وَ فِي المِائَتَيْنِ وَ سِتِّينَ يَكُونُ الْخَمْسُونَ أَقَلَّ عَفْواً وَ فِي اَلْمِائَةِ وَ أَرْبَعِينَ يَكُونُ اَلْأَرْبَعُونَ أَقَلَّ عَفْوَاً.

ترجمه:

(و مخیّر است بین ۴۰ و ۵۰ در صورتی که به هر یک از آن ها مطابقت حاصل شود یا عدم مطابقت با هر یک از آن ها باشد و در صورت مطابقت با یکی از آن ها، احوط مراعات همان است بلکه در صورت عدم مطابقت با هر دو احوط مراعات طرفی است که تعداد معفوّ آن کمتر باشد، پس در۲۰۰ عدد تخییر بین ۴۰ یا ۵۰ است به جهت مطابقت با هر کدام از آن ها و اینکه در تقسیم به هر کدام استیعاب حاصل می گردد و در۱۵۰ عدد احوط اختیار۵۰ است و در۲۴۰ عدد احوط اختیار۴۰ است و در۲۶۰ عدد اگر۵۰ تا۵۰ تا شمرده شود تعداد کمتری یعنی۱۰ عدد معفو از زکات می‌ماند در حالی که اگر۴۰ تا۴۰ تا شمرده شود، تعداد بیشتری یعنی۲۰ عدد معفو از زکات می‌ماند و در۱۴۰ عدد اگر۴۰ تا۴۰ تا شمرده شود، تعداد کمتری یعنی۲۰ عدد معفو از زکات می‌ماند، در حالی که اگر50 تا50 تا شمرده شود، تعداد بیشتری یعنی۴۰ عدد معفو از زکات می‌ماند).

توضیح آنکه، رعایت احتیاط در صُوَر مذکوره به جهت محفوظ بودن حق فقراء، ارجح است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo