درس خارج فقه استاد سید علیاصغر دستغیب
1402/08/30
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الزكاة/أحكام الزكاة /شرط پنجم
اَلْخامِسُ: تَمامُ التَّمَكُّنِ مِنَ التَّصَرُّفِ، فَلاتَجِبُ فِي الْمالِ الَّذي لايَتَمَكَّنُ الْمالِكُ مِنَ التَّصَرُّفِ فيهِ بِاَنْ كانَ غائِباً وَ لَمْ يَكُنْ في يَدِه وَلا في يَدِ وَكيلِه وَلا فِي الْمَسْرُوقِ وَلَاالْمَغْصُوبِ وَ الْمَحْجُورِ وَ الْمَدْفُونِ في مَكانٍ مَنْسيٍّ وَ لا فِي الْمَرْهُونِ وَ لا فِي الْمَوْقُوفِ وَلا فِي الْمَنْدُورِ التَّصَدُّقِ بِه وَالْمَدارُ فِي التَّمَكُّنِ عَلَى الْعُرْفِ وَ مَعَ الشَّکِّ يَعْمَلُ بِالْحالَةِ السّابِقَةِ وَ مَعَ عَدَمِ الْعِلْمِ بِها فَالْاَحْوَطُ الْاِخْراجُ.
(پنجم: امکان تصرّف کامل در مال برای مالک آن باشد، پس واجب نیست زکاتِ مالی که تصرّف در آن برای مالک ممکن نباشد، از جمله غائب بودن مال از وی به اینکه در اختیار خودش یا وکیلش نبوده یا مالی که از او دزدیده شده یا از او غصب گردیده یا از تصرّف در آن منع شده یا در مکانی دفن شده و محل آن را فراموش نموده یا آن را در رهن و گرو گذاشته یا وقف کرده یا نذر نموده که آن را صدقه بدهد و مدار تمکّن عرف است«عرف وی را متمکّن در تصرّف بداند» و چنانچه در تمکّن شک کند به حالت سابقه آن عمل کند و اگر حالت سابقه آن را نداند پس احوط اخراج زکات میباشد).
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا صَدَقَةَ عَلَي الدَّيْنِ وَ لَا عَلَي الْمَالِ الْغَائِبِ عَنْكَ حَتَّي يَقَعَ فِي يَدَيْكَ[1] .
(عبدالله بن سِنان نقل کرده است از امام صادق(ع) که فرمود: زکات تعلّق نمیگیرد بر دین و نه مالی که از تو غائب باشد تا زمانی که واقع شود در تصرّف تو).
وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ رِفَاعَةَ بْنِ مُوسَي قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَغِيبُ عَنْهُ مَالُهُ خَمْسَ سِنِينَ ثُمَّ يَأْتِيهِ فَلَا يُرَدُّ رَأْسُ الْمَالِ كَمْ يُزَكِّيهِ قَالَ سَنَةً وَاحِدَةً[2] .
(رفاعة بن موسی نقل کرده است که سؤال کردم از امام صادق(ع) راجع به شخصی که پنج سال مالش از او غائب است سپس میرسد به او و به سرمایه برگردانیده نشده است چه مقدار زکات بدهد؟ فرمود: تنها یک سال).
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي مَحْمُودٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع الرَّجُلُ يَكُونُ لَهُ الْوَدِيعَةُ وَ الدَّيْنُ فَلَا يَصِلُ إِلَيْهِمَا ثُمَّ يَأْخُذُهُمَا مَتَي يَجِبُ عَلَيْهِ الزَّكَاةُ قَالَ إِذَا أَخَذَهُمَا ثُمَّ يَحُولُ عَلَيْهِ الْحَوْلُ يُزَكِّي.[3]
(ابراهیم بن ابی محمود نقل کرده است که به امام ابوالحسن الرضا(ع) گفتم فلان شخص ودیعه و وام متعلّق به او هست پس به آن ها دسترسی نیافته، سپس آن ها را دریافت نموده است چه زمانی زکات بر او واجب میشود؟ فرمود: از زمانی که آن ها را دریافت نمود، یک سال بگذرد آنگاه بایستی زکات بدهد).
وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَي عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا إِبْرَاهِيمَ ع عَنِ الرَّجُلِ يَكُونُ لَهُ الْوُلْدُ فَيَغِيبُ بَعْضُ وُلْدِهِ فَلَا يُدْرَي أَيْنَ هُوَ وَ مَاتَ الرَّجُلُ كَيْفَ يُصْنَعُ بِمِيرَاثِ الْغَائِبِ مِنْ أَبِيهِ قَالَ يُعْزَلُ حَتَّي يَجِيءَ قُلْتُ فَعَلَي مَالِهِ زَكَاةٌ قَالَ لَا حَتَّي يَجِيءَ قُلْتُ فَإِذَا هُوَ جَاءَ أَ يُزَكِّيهِ فَقَالَ لَا حَتَّي يَحُولَ عَلَيْهِ الْحَوْلُ فِي يَدِهِ.[4]
(اسحاق بن عمّار نقل کرده است که از امام ابو ابراهیم(ع) سؤال کردم راجع به شخصی که فرزندانی دارد پس بعض از فرزندانش غائب است و معلوم نیست او در کجا میباشد و آن شخص فوت نموده چه باید کرد با میراث غائب بجا مانده از پدرش؟ فرمود: سهم او جدا شود تا بیاید، گفتم آیا به مالش زکات تعلّق میگیرد؟ فرمود: نه، تا وقتی که بیاید، گفتم هرگاه آمد آیا بایستی زکات بدهد؟ پس فرمود: نه، تا سال بر آنچه در تصرّف او قرار گرفته بگذرد).
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَخَوَيْهِ عَنْ أَبِيهِمَا عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ فِي رَجُلٍ مَالُهُ عَنْهُ غَائِبٌ لَا يَقْدِرُ عَلَي أَخْذِهِ قَالَ فَلَا زَكَاةَ عَلَيْهِ حَتَّي يَخْرُجَ فَإِذَا خَرَجَ زَكَّاهُ لِعَامٍ وَاحِدٍ فَإِنْ كَانَ يَدَعُهُ مُتَعَمِّداً وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَي أَخْذِهِ فَعَلَيْهِ الزَّكَاةُ لِكُلِّ مَا مَرَّ بِهِ مِنَ السِّنِينَ.[5]
(زراره از امام صادق(ع) نقل کرده است راجع به شخصی که مالش از او غائب است و قدرت برگرفتن آن را ندارد فرمود: زکاتی بر آن تعلّق نمیگیرد تا زمانی که خارج شود پس هرگاه خارج شد زکات یک سال بر عهده او خواهد بود پس چنانچه آن مال را رها کرده عمداً در حالی که قدرت بر اخذ آن داشته پس زکات بر او تعلّق میگیرد به تعداد سالهائی که بر او گذشته است).
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَي عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَي عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ سَدِيرٍ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع مَا تَقُولُ فِي رَجُلٍ كَانَ لَهُ مَالٌ فَانْطَلَقَ بِهِ فَدَفَنَهُ فِي مَوْضِعٍ فَلَمَّا حَالَ عَلَيْهِ الْحَوْلُ ذَهَبَ لِيُخْرِجَهُ مِنْ مَوْضِعِهِ فَاحْتَفَرَ الْمَوْضِعَ الَّذِي ظَنَّ أَنَّ الْمَالَ فِيهِ مَدْفُونٌ فَلَمْ يُصِبْهُ فَمَكَثَ بَعْدَ ذَلِكَ ثَلَاثَ سِنِينَ ثُمَّ إِنَّهُ احْتَفَرَ الْمَوْضِعَ مِنْ جَوَانِبِهِ كُلِّهِ فَوَقَعَ عَلَي الْمَالِ بِعَيْنِهِ كَيْفَ يُزَكِّيهِ قَالَ يُزَكِّيهِ لِسَنَةٍ وَاحِدَةٍ لِأَنَّهُ كَانَ غَائِباً عَنْهُ وَ إِنْ كَانَ احْتَبَسَهُ.[6]
(سدیر صیرفی نقل کرده است که به امام باقر(ع) گفتم چه میفرمائید راجع به شخصی که مالی داشته پس آن را در محلّی دفن کرده است پس وقتی یک سال بر آن گذشته به سمت آن رفته تا آن را خارج نماید از جایش پس آن مکانی را که گمان دارد مال در آنجا مدفون است حفر کرده امّا به آن نرسیده است پس سه سال گذشته سپس حفر کرده مکان را از تمام جوانب آن پس بر عین مال دست یافته است چگونه زکات آن را بدهد؟ فرمود: برای یک سال زکات بپردازد زیرا که غائب از او بوده هر چند خودش آن را مخفی نموده است).
وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي إِبْرَاهِيمَ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ وَرِثَ مَالًا وَ الرَّجُلُ غَائِبٌ هَلْ عَلَيْهِ زَكَاةٌ قَالَ لَا حَتَّي يَقْدَمَ قُلْتُ أَ يُزَكِّيهِ حِينَ يَقْدَمُ قَالَ لَا حَتَّي يَحُولَ عَلَيْهِ الْحَوْلُ (وَ هُوَ عِنْدَهُ).[7]
(اسحاق بن عمّار از امام ابو ابراهیم(ع) نقل کرده است که از آن حضرت سؤال نمودم راجع به شخصی که مالی را به ارث برده و غائب است آیا بر او زکات تعلّق میگیرد؟ فرمود: نه، تا بیاید، گفتم آیا بایستی زکات بپردازد هنگامی که میآید؟ فرمود: نه، تا وقتی که یک سال بر آن بگذرد«در حالی که آن مال در اختیارش باشد»).
مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِيسَ فِي آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ كِتَابِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سِنْدِيٍّ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عِيصِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ أَخَذَ مَالَ امْرَأَتِهِ فَلَمْ تَقْدِرْ عَلَيْهِ أَ عَلَيْهَا زَكَاةٌ قَالَ إِنَّمَا هُوَ عَلَي الَّذِي مَنَعَهَا
أَقُولُ هَذَا مَحْمُولٌ عَلَي كَوْنِهِ أَخَذَهُ قَرْضاً مَعَ اجْتِمَاعِ شَرَائِطِ الْوُجُوبِ أَوْ كِنَايَةٌ عَنْ نَفْيِ الْوُجُوبِ.[8]
(عیص بن القاسم از امام صادق(ع) نقل کرده که از آن حضرت سؤال نمودم راجع به شخصی که مال همسرش را گرفته و همسر وی قدرتی بر آن ندارد آیا بر عهده آن زن زکاتی میباشد؟ فرمود: زکات بر عهده کسی هست که وی را مانع شده است). «صاحب وسائل در ذیل این روایت بیان داشتهاند که این حمل میشود براینکه شخص مال را از همسرش قرض گرفته و شرائط وجوب زکات جمع شده است و طبعاً بر قرض گیرنده واجب است زکات آن مال را بپردازد یا کنایه از نفی وجوب زکات از همسر میباشد».
توضیح آنکه:
هر یک از نصوص مذکوره حاوی یکی از موارد ذکر شده در كلام مصنّف میباشد از قبیل: مال غائب از مالک یا ودیعه و دِین یا مدفونی که محل آن فراموش شده یا مالی که مالکش ممنوع از تصرّف در آن است لکن از مجموع آن ها یک قاعده کلّی حاصل میشود که عبارت از عدم تمکّن مالک از تصرّف در مال میباشد اعمّ از آنچه در نصوص به آن تصریح شده یا نه و لکن قطعاً از مصادیق عدم تمکّن بوده باشد و از طرفی هرگاه تمکّن از تصرّف در مال برای مالک حاصل گردید و از آن وقت یک سال تمام گذشت زکات همین سال را بایستی بپردازد و از سنین گذشته چیزی به عنوان زکات به وی تعلّق نمیگیرد.