درس خارج فقه استاد سید هاشم حسینی بوشهری
1402/10/12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فصل فی الحیض/ حکم خون مشتبه بین حیض و استحاضه/
خلاصه جلسه گذشته
بحث در دلالت روایت مرسله یونسبن عبدالرحمن بر مدعای امام خمینی (ره)، مبنی بر تعبّدی بودن اوصاف حیض بود.
امام (ره) فرموده است: «و بهذا يظهر: أنّ المراد بقوله: «إنّ دم الحيض أسود يُعرف» ليس هو المعروفية الوجدانية القطعية، بل الظنّية التعبّدية و لهذا قال: «ولو كانت تعرف أيّامها ما احتاجت إلى معرفة لون الدم؛ لأنّ السُنّة في الحيض...» إلى آخره؛ فإنّ الرجوع إلى معرفة لونه إذا كان بحسب احتياجها إليه و عند فقد ما يوصلها إلى معرفة الأيّام و لو تعبّداً، لايعقل إلّا أن يكون أمارة ظنّية دون أمارية العادة و يؤكّد ذلك تعليله: بأنّ السُنّة في الحيض أن تكون الصفرة في أيّام الحيض حيضاً»[1] ؛ و از همین جا روشن میشود که مراد امام (ع) که در روایت مذکور، فرموده است «إنّ دم الحيض أسود يُعرف» معروفیت وجدانیِ قطعی نیست [تا گفته شود که صفات حیض، جنبه تعبّدی دارند]، بلکه معروفیّتِ ظنّیِ تعبّدی، مراد است و به همین خاطر امام (ع) فرموده است: «اگر ایام عادتش را بداند نیازی به شناخت رنگ خون نیست، زیرا سنّت درباره حیض این است که زردی و کِدر بودن و بالاتر از آن در ایام حیض، حیض محسوب میشود» پس، رجوع به شناخت رنگ خون و اوصاف حیض هنگامی که معرفت به رنگ خون برای او ضروری باشد و علم به ایام حیض، هرچند به صورت تعبّدی برای او مقدور نباشد، معقول نیست مگر اینکه اوصاف، اماره ظنی باشند و اماره عادی نباشند و تعلیل امام (ع) که فرموده است که سنت در حیض این است که زرد بودن خون در ایام حیض، حیض است، این مطلب را تأکید میکند.
امام (ره) در ادامه فرموده است که وجه تأخّر اوصاف از ایام عادت، این است که اماریّت اوصاف در مرتبه پایینتری از ایام عادت قرار دارد.
امام (ره) در ادامه فرموده است: «و بالجملة: لا يشكّ الناظر في المرسلة في أنّ تغيّر الدم ألواناً، من الأمارات التعبّدية التي جعلها الشارع أمارةً عند فقد أمارة هي أقوى في الأمارية منها»[2] ؛ خلاصه کلام، اینکه کسی که به مرسله یونس نگاه میکند شک نمیکند در اینکه تغیر رنگهای خون، از امارات تعبّدیهای است که شارع آنها در زمان فقدان اماره قویتر [که ایام عادت است] اماره قرار داده است.
همچنین، فرموده است: «و معلومٌ أنّ الأخذ بتغيّر اللون لأجل التبعية للسنّة لا للعلم الوجداني بالموضوع»[3] ؛ معلوم است که اخذ به تغیّر لون [و حکم بر اساس تغییر رنگ] به خاطر تبعیّت از سنّت است [یعنی چون شارع فرموده است، در هنگام شک در حیضیّت بر اساس رنگ خون و اوصاف آن حکم میشود] و بر اساس علم وجدانیِ به موضوع نیست [، یعنی بر اساس تبعیّت از سّنت عمل میشود و نه بر اساس علم وجدانی و ارشاد به امری تکوینی].
در صدر روایت یونسبن عبدالرحمن این تعبیر بکار رفته است: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) سَنَّ فِي الْحَيْضِ ثَلَاثَ سُنَنٍ... فَإِنِ اخْتَلَطَتِ الْأَيَّامُ عَلَيْهَا وَ تَقَدَّمَتْ وَ تَأَخَّرَتْ وَ تَغَيَّرَ عَلَيْهَا الدَّمُ أَلْوَاناً فَسُنَّتُهَا إِقْبَالُ الدَّمِ وَ إِدْبَارُهُ وَ تَغَيُّرُ حَالاتِهِ... »[4] ؛ رسول اکرم (ص) در رابطه با حائض سه سنّت قرار داده است [که یکی در رابطه با زن مضطربه است، دیگری در رابطه با زن ناسیه است و سومی در رابطه با زن مبتدئه است]... پس اگر ایام برای زن مختلط شود و مقدم و مؤخر شود و رنگ خون تغییر کند پس، سنّت این زن این است که کم و زیاد شدن خون و تغییر رنگ آن را ببیند و بر اساس آن عمل کند [یعنی مشکل مضطربه و ناسیه را به این نحو حل کند].
شاهد امام خمینی (ره) در مورد زن مضطربه یا ناسیه است که حضرت (ص) فرموده است که به اوصاف خون رجوع کند.
مرحوم امام خمینی (ره) در انتهای کلام خود به مرحوم آخوند (ره) اشکال کرده و فرموده است: «والعجب من المحقّق الخراساني رحمه الله حيث اعترف بظهور المرسلة في أمارية إقبال الدم وإدباره و أنكر الأمارية في تغيّر اللون! مع أنّ الإقبال و الإدبار ذكرا فيها مع تغيّر اللون بسياق واحد و لا يمكن التفكيك بينهما»[5] ؛ تعجّب است از محقق خراسانی (ره) که اعتراف کرده است به اینکه مرسله یونس در اماریت إقبال دم و ادبارش ظهور دارد و اماریّت تغییر رنگ را انکار کرده است با اینکه اقبال و ادبار در این روایت، با تغییر لون با سیاق واحد ذکر شدهاند [یعنی سیاق این دو واحد است بنابراین، اگر اقبال و ادبار اماریّت دارند، تغیّر لون نیز اماریّت دارد] و تفکیک بین اقبال و ادبار با تغیّر لون ممکن نیست.
اشکال بر کلام امام خمینی (ره)
امام (ره) فرمود که اگر بنا بود که اوصاف، اماره قطعیه بر شناخت خون حیض باشند معقول نبود که شارع اوصاف را متأخر از ایام عادت قرار بدهد، بلکه اوصاف باید بر ایام عادت مقدم میشد بنابراین، از اینکه اوصاف متأخر از ایام عادت میباشند فهمیده میشود که اوصاف، اماره تعبّدیه میباشند و اماره قطعیه نمیباشند، لکن در پاسخ از ایشان عرض میشود؛
اولاً، در مباحث فقهی دقّتهای عقلی و فلسفی مورد توجه قرار نمیگیرد و صرف تقدم و تأخر نمیتواند ملاک برای این باشد که گفته شود که اوصاف، اماره تعبّدی میباشند و اماره قطعیه نیستند چرا که در بعضی از روایات، اوصاف بر ایام عادت مقدم شدهاند و در بعضی روایاتِ دیگر، اوصاف از ایام عادت متأخر شدهاند لذا به صرف تقدم و تأخر نمیتوان گفت که اوصاف، اماره تعبّدیه میباشند یا اماره قطعیّه میباشند. احکام شارع، اعتباراتی هستند که شارع مقدس جعل کرده است و اشکالی ندارند که شارع مقدس، در یک جا ایام عادت را به عنوان یک اماره حساب کند و بر اوصاف مقدم بدارد و بگوید که منِ شارع حکم میکنم که هر خونی که در ایام عادت دیده میشود خون حیض است، اعم از اینکه اوصاف حیض را نیز داشته باشد یا اوصاف حیض را نداشته باشد و لسان ادله صادر شده از طرف شارع نیز ارشاد به اوصاف تکوینیه باشد و در یک جای دیگر، اوصاف را به عنوان اماره بر حیضیّت اعتبار کند بنابراین، چه اشکال دارد که شارع، اماره تعبّدیه ایام عادت را به دلیل اینکه نوعاً و غالباً خروجِ خون حیض در ایام عادت محقق میشود، بر اماریّت قطعیّه اوصاف که فقط در خارج از ایام عادت کارآیی دارند مقدم داشته باشد پس، تقدیم و تأخیرِ ایام عادت بر اوصاف از این باب نیست که هر کدام مقدم شود جنبه قطعیّت دارد تا گفته شود که اگر اوصاف جنبه قطعیّت داشت باید بر ایام عادت مقدم میشد لذا اوصاف، در عین حال که متأخر شدهاند میتوانند جنبه قطعیّت داشته باشند ولی علت تأخیرشان این است که جنبه غالبی ندارند چون فقط در خارج از ایام عادت کارآیی دارند ولی ایام عادت چون جنبه غالبی دارد و نوع زنها اینگونهاند که در ایام عادت خون میبینند لذا شارع ایام عادت را مقدم داشته است و اوصاف را بعد از ایام عادت ذکر کرده است.
ثانیاً، امام (ره) فرمود که مراد امام (ع) که در روایت یونس، فرموده است «إنّ دم الحيض أسود يُعرف»، معروفیت وجدانیِ قطعی نیست، بلکه معروفیّتِ ظنّیِ تعبّدی، مراد است، لکن در پاسخ از ایشان عرض میشود که تعبیرِ «یُعرف» با فضای تعبّد و تشریع سنخیتی ندارد تا گفته شود که تعبّدِ شارع به اوصاف حیض باعث شده است که زنان بتوانند خون حیض را بشناسند و آن را از خون استحاضه تمییز بدهند، بلکه خون حیض خونی است که یک سِری خصوصیات و اوصاف تکوینی و شناخته شده دارد که زنان نسبت به آن خصوصیات شناخت دارند، بنابراین، خون حیض از ابتدا برای زنان شناخته شده بوده است و این گونه نیست که بعد از تعبّد شارع شناخته شود پس، مراد امام معصوم (ع) از «إنّ دم الحيض أسود يُعرف» این است که خون حیض خونی شناخته شده و معروف است و این به خاطر این است که خون حیض یک سِری اوصافِ تکوینی دارد که زنان نسبت به آن خصوصیات شناخت دارند و از ابتدا برای آنان شناخته شده بوده است و شناخت آنها نسبت به خون حیض متفرّعِ بر تعبّدِ شارع نیست.