درس خارج فقه استاد سید هاشم حسینی بوشهری
1402/03/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فصل فی الحیض/ اجتماع حیض با شیر دادن و حمل/
خلاصه جلسه گذشته
بحث در بررسی قول سوم از اقوال مطرح شده در رابطه با اجتماع حیض با حمل بود. عرض شد که قول سوم، قول به تفصیل است. عرض شد که در این رابطه چند تفصیل مطرح است که تفصیل اول در جلسه گذشته ذکر شد و آن، این بود که خونی که زن باردار قبل از آشکار شدن حمل میبیند خون حیض است، ولی خونی که که زن باردار بعد از آشکار شدن حمل میبیند خون حیض نیست.
کلام فقها در این رابطه ذکر شد و مورد بررسی قرار گرفت و نهایتاً به نقل از مرحوم آیت الله خویی (ره) عرض شد که فقط سه نفر از فقها [، یعنی مرحوم شیخ طوسی (ره)، مرحوم ابن ادریس حلّی (ره) و مرحوم کیدری (ره)] قائل به تفصیل مذکور، شدهاند و در کلمات سایر فقها چنین تفصیلی نیامده است. بنابراین، نمیتوان بر تفصیل مذکور، ادعای اجماع کرد [آنگونه که مرحوم ابن ادریس حلّی (ره) ادعای اجماع کرده است] و جایی برای ادعای اجماع و تسالم بر تفصیل مذکور، نیست.
در ادامه به کلام مرحوم آیت الله خویی (ره) در پاسخ از استدلال قائلین به تفصیل [که به روایات باب امتناع اجتماع حیض با حمل استناد کرده بودند]، اشاره شد و عرض شد که درست است که خون حیض، غذا برای بچهی داخل رَحِم است، لکن این منافات با دیدن خون حیض از طرف زن باردار نیست زیرا چه بسا مقداری از خون حیض به عنوان غذای بچه در رَحِم حبس شود و بچهی داخل رَحِم از آن تغذیه کند، لکن مازاد بر آن به صورت خون حیض از رَحِم خارج میشود لذا امکان دارد که زن باردار خون حیض ببیند، هرچند که حمل آشکار شده باشد. بنابراین، تفصیل مذکور، وجهی ندارد. همچنین، عرض شد که روایت صحیحه أبی المغراء نیز بر این مطلب دلالت دارد که زنِ بارداری که حَملش آشکار شده باشد خون حیض میبیند. پس امکان دارد که زن باردار، خون حیض ببیند مطلقا؛ چه دیدن خون، بعد از آشکار شدن حَمل باشد و چه قبل از آشکار شدن حَمل باشد.
تفصیل دوم، به دو بیان ارائه شده است؛
بیان اول، این است که گفتهاند که خونی که زن باردار پس از سپری شدن بیست روز از آغاز ایام عادت ماهیانه میبیند [، یعنی خونی که از روز بیستم به بعد میبیند] خون حیض نیست [که معنایش این است که خونی که زن باردار تا قبل از روز بیستم از آغاز ایام عادت میبیند خون حیض شمرده میشود]. بنابراین، قائلین به این تفصیل، اصل این مطلب را که زن باردار خون حیض میبیند قبول دارند، لکن میگویند که خونی که قبل از روز بیستم از آغاز ایام عادت میبیند خون حیض است، ولی خونی که بعد از روز بیستم میبیند خون حیض نیست.
بیان دوم، این است که گفتهاند که خونی که زنِ باردار در ایام عادتِ خودش میبیند یا قبل از گذشت بیست روز میبیند خون حیض است [که معنایش این است که خونی که بعد از روز بیستم میبیند خون حیض نیست].
بنابراین، تفصیل دوم این است که خونی که زن باردار پس از سپری شدن بیست روز از آغاز ایام عادت ماهانه میبیند، خون حیض نیست و خونی که زنِ باردار در ایام عادتِ خودش میبیند یا قبل از گذشت بیست روز میبیند خون حیض است که این تفصیل به دو بیان آمده است و تفاوت این دو بیان این است که در بیان اول به نفی حیض اشاره شده است و در بیان دوم به اثبات حیض اشاره شده است.
مرحوم شیخ طوسی (ره) [که از قائلین تفصیل اول بود] یکی از قائلین تفصیل دوم نیز میباشد. ایشان در کتاب نهایه، فرموده است: «فإن تأخّر عنها الدّم بمقدار عشرين يوما ثمَّ رأته، فإنّ ذلك ليس بدم حيض، فلتعمل ما تعمله المستحاضة»[1] ؛ اگر خون به مقدار بیست روز از آغاز ایام عادت تأخیر بیفتد و سپس خون ببیند، آن خون، خون حیض نیست، پس زن باردار در این صورت، بر طبق عمل مستحاضه، عمل میکند.
مرحوم شیخ طوسی (ره) در کتاب تهذیب [که کتابِ حدیثی مرحوم شیخ (ره) است و کتاب فتوایی نیست] فرموده است: «إِذَا رَأَتِ الدَّمَ وَ كَانَ قَدِ احْتَبَسَ عَلَيْهَا عَنْ مَا كَانَ قَدْ جَرَتْ عَادَتُهَا بِهِ بِمِقْدَارِ عِشْرِينَ يَوْماً فَصَاعِداً ثُمَّ رَأَتِ الدَّمَ فَإِنَّهَا تُصَلِّي وَ تَصُومُ وَ لَيْسَ حُكْمُهَا حُكْمَ الْحَائِضِ وَ الَّذِي يَدُلُّ عَلَى هَذَا التَّفْصِيلِ»[2] .
در این عبارت نیز ملاک برای حکم به حیض بودن خونی که زن باردار میبیند، بیست روز قرار داده شده است.
ایشان در کتاب استبصار نیز فرموده است: «اعْتَبَرْنَا أَنَّهُ مَتَى تَأَخَّرَ عَنْ عَادَتِهَا بِعِشْرِينَ يَوْماً فَلَيْسَ ذَلِكَ بِدَمِ حَيْضٍ يَدُلُّ عَلَى ذَلِكَ مَا»[3] .
از این عبارت نیز استفاده میشود که ملاک برای حکم به حیض بودن خونِ زن باردار، این است که خونی که به مقدار بیست روز از آغاز ایام عادت از زن خاج شود، خون حیض است و خونی که بعد از بیست روز ببیند حیض نیست.
مرحوم عاملی (ره) [صاحب کتاب مدارک] نیز از قائلین این تفصیل است. ایشان به روایت صحیحه حسین بن نعیم صحّاف استناد کرده است؛
عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ نُعَيْمٍ الصَّحَّافِ؛ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع): إِنَّ أُمَّ وَلَدِي تَرَى الدَّمَ وَ هِيَ حَامِلٌ كَيْفَ تَصْنَعُ بِالصَّلَاةِ؟ قَالَ: فَقَالَ لِي: «إِذَا رَأَتِ الْحَامِلُ الدَّمَ بَعْدَ مَا يَمْضِي عِشْرُونَ يَوْماً مِنَ الْوَقْتِ الَّذِي كَانَتْ تَرَى فِيهِ الدَّمَ مِنَ الشَّهْرِ الَّذِي كَانَتْ تَقْعُدُ فِيهِ فَإِنَّ ذَلِكَ لَيْسَ مِنَ الرَّحِمِ وَ لَا مِنَ الطَّمْثِ فَلْتَتَوَضَّأْ وَ تَحْتَشِي بِكُرْسُفٍ وَ تُصَلِّي وَ إِذَا رَأَتِ الْحَامِلُ الدَّمَ قَبْلَ الْوَقْتِ الَّذِي كَانَتْ تَرَى فِيهِ الدَّمَ بِقَلِيلٍ أَوْ فِي الْوَقْتِ مِنْ ذَلِكَ الشَّهْرِ فَإِنَّهُ مِنَ الْحَيْضَةِ...»[4] .
راوی گفته است که به امام صادق (ع) عرض کردم که اُمّ ولد من [کنیزی که انسان از او صاحب فرزند شود] در حالی که باردار است، خون میبیند، تکلیفش درباره نماز چیست؟ امام صادق (ع) به او فرمود که اگر زن باردار خون را بعد از اینکه بیست روز از آغاز ایام عادت ماهیانهاش گذشته، دیده است در این صورت، آن خون از رَحِم نیست و خون حیض نیست پس، باید وضو بگیرد و پنبه داخل فرج بگذارد و نماز بخواند و اگر زن باردار خون را قبل از ایامی که در آن خون میبیند (ایام عادت)، ببیند [و حداقل سه روز ببیند] یا در وقتی که خون میبیند [، یعنی در ایام عادت ماهیانه] ببیند، آن خون، خون حیض است.
مرحوم عاملی (ره) بعد از ذکر روایت مذکور، فرموده است: «و هي مع صحتها صريحة في المدعى فيتجه العمل بها و إن كان القول الأول لا يخلو من قوة»[5] ؛ و این روایت که سندش نیز صحیح است، صریح در مدعا است [، یعنی خونی که زن باردار قبل از بیست روز که از آغاز ایام عادتش گذشته، میبیند، حیض است و خونی که بعد از بیست روز میبیند، حیض نیست] پس عمل به این روایت پسندیده است، هرچند که قول اول [امکان اجتماع حیض با حمل] خالی از قوت نیست.
روایت مذکور، مستندِ مرحوم شیخ طوسی (ره) نیز در تهذیب و استبصار میباشد.
مرحوم آیت الله خویی (ره) در رابطه با روایت حسین بن نعیم صحّاف از دو تعبیر «مصحّحة» و «صحیحة» استفاده کرده است و نوشته است: «يدلّ على هذا التفصيل مصححة أو صحيحة الحسين بن نُعَيم الصحّاف»[6] .
سؤال این است که آیا بین مصحّحه و صحیحه فرق است و کدام تعبیر در مرتبه بالاتر است؟
«صحیحه» به روایتی اطلاق میشود که همه رُواتی که در سلسله سند آن روایت قرار گرفتهاند امامی باشند و توثیق خاص در رابطه با آنها وارد شده است، مثلاً نجاشی (ره)، شیخ طوسی (ره)، کَشّی (ره) و غیره در رابطه با روای گفته باشند: «فلانٌ ثقةٌ». البته توثیق کسانی که نزدیک به عصر معصومین (ع) باشند، پذیرفته میشود ولی عمل به توثیقات اشخاصی مثل علامّه حلّی (ره) و ابن داود مورد اشکال واقع شده است زیرا این دو از متأخرین میباشند و شهادت آنها بر وثاقت راوی، حسّی نیست، بلکه شهادت آنان از روی اجتهاد خودشان بوده است.
اما «مصحّحه» به روایتی اطلاق میشود که همه رُواتی که در سلسله سند آن روایت قرار گرفتهاند امامی میباشند، لکن یک راوی از آن رُوات، از طرف رجالییون توثیق خاص نشده است، مثلاً در رابطه با حسین بن زیاد، صدیر سیرفی، محمد بن اسماعیل نیشابوری، توثیق خاصی وارد نشده است، لکن اگر به وسیله قراینی امکان داشت باشد که وثاقت راوی ثابت شود، آن روایت مصحّحه است، یعنی توثیق خاصی در رابطه با آن راوی وارد نشده است و وثاقت او با تمسک به قرائن اثبات شده است و لذا آن سند تصحیح و ترمیم شده است و از تعبیرِ «صحیحٌ علی التحقیق» در رابطه با آن روایت استفاده میشود، یعنی سند آن روایت تصحیح شده است.
بحث جلسه آینده: طُرُق و قراینی که باعث تصحیح روایت میشوند و با تمسک به آن طُرُق، روایت، مصحّحه میشود، انشاءالله، در جلسه آینده ذکر خواهند شد.