درس خارج فقه استاد سید هاشم حسینی بوشهری
1401/12/21
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فصل فی الحیض/ عدم تأثیر آزاد یا کنیز بودن زن در سنّ یائسگی/
خلاصه جلسه گذشته
بحث در مسأله 702 بود. عرض شد که نظر مرحوم آیت الله حکیم (ره) و مرحوم آیت الله خویی (ره) نیز همانند مرحوم سید (ره)، این است که خصوصیاتی، مثل آزاد بودن زن یا کنیز بودن او، گرم مزاجی یا سرد مزاجی و اهل فلان مکان بودن، در سنّ یائسگی دخالتی ندارند و دلیلی که برای این حکم اقامه کردند، اطلاق ادله بود.
روایاتی ذیل از جمله روایاتی میباشند که به اطلاق آنها تمسک شده است؛
روایت اول: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع)؛ قَالَ: «حَدُّ الَّتِي قَدْ يَئِسَتْ مِنَ الْمَحِيضِ خَمْسُونَ سَنَةً»[1] .
مرحوم آیت الله حکیم (ره) فرموده است که تعبیر مذکور، مطلق است و تأثیرِ خصوصایتی، مثل گرم مزاجی، آزاد یا کنیز بودن و امثال آن در سنّ یائسگی، در این روایت نیامده است.
روایت دوم: عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: «إِذَا بَلَغَتِ الْمَرْأَةُ خَمْسِينَ سَنَةً لَمْ تَرَ حُمْرَةً إِلَّا أَنْ تَكُونَ امْرَأَةً مِنْ قُرَيْشٍ»[2] .
روایت سوم: عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِي حَدِيثٍ؛ قَالَ: قُلْتُ الَّتِي قَدْ يَئِسَتْ مِنَ الْمَحِيضِ وَ مِثْلُهَا لَا تَحِيضُ، قَالَ: «إِذَا بَلَغَتْ سِتِّينَ سَنَةً فَقَدْ يَئِسَتْ مِنَ الْمَحِيضِ وَ مِثْلُهَا لَا تَحِيضُ»[3] .
مرحوم آیت الله حکیم (ره) فرموده است که از اطلاق این روایات استفاده میشود که خصوصیات مذکور (آزاد و کنیز بودن زن و امثال آن)، در سنّ یائسگی دخالتی ندارند و سنّ یأس برای زن قرشیّه شصت سال و برای غیر قرشیّه پنجاه سال است. ایشان در ادامه فرموده است که چون امام (ع) در مقام بیان تمامی شرایط و قیود بوده است و به خصوصیات مذکور، هیچ اشارهای نکرده است و سنِ یائسگی را برای قرشیّه شصت سال و برای غیر قرشیّه پنجاه سال ذکر کرده است، فهمیده میشود که کلام امام (ع) نسبت به سایر قیود و خصوصیات، اطلاق دارد و ما حق نداریم که از خودمان چیزی اضافه کنیم، بنابراین، خصوصیات مذکور، هیچ دخالتی در سنّ یائسگی ندارند.
مرحوم آیت الله خویی (ره) نیز فرموده است که دلیل عدم تأثیر خصوصیاتی، مثل گرم مزاجی و سرد مزاجی، آزاد یا کنیز بودن و اهل منطقه گرمسیر یا سردسیر بودن، در سنّ یائسگی، اطلاق ادله است.
اشکال: ممکن است که گفته شود که کلام مرحوم آیت الله خویی (ره) که فرموده است: «و هذا كلّه للإطلاق»[4] ، صحیح نیست و ایشان نمیتواند به اطلاق ادله تمسک کند زیرا ایشان روایات مورد استناد را مخدوش دانسته است. پس ممکن است که به مرحوم آیت الله خویی (ره) گفته شود که در مقدمهی باب حیض که سنّ یائسگی در قرشیّه و غیر قرشیّه مطرح شد و به روایات وارده در این رابطه استناد شد، شما سند روایات مطرح شده را مورد خدشه قرار دادی و آن روایات را زیر سؤال بردی، اکنون چگونه به اطلاق آن روایات تمسک میکنی و میگویی که با تمسک به اطلاق ادله، خصوصیاتی، مثل گرم مزاجی و امثال آن در سنّ یائسگی دخالتی ندارند؟
پاسخ: درست است که مرحوم آیت الله خویی (ره) روایات مذکور را مورد خدشه قرار داد و سند آنها را ضعیف دانست و نهایتاً با تمسک به اطلاقِ ادلهی اوصاف حیض گفت که اگر خونی بین پنجاه و شصت سالگی دیده شود و اوصاف حیض را داشته باشد، محکوم به حیضیّت است، چه قرشیّه باشد و چه غیر قرشیّه باشد، لکن ایشان به خاطر مخالفت نکردن با فتوای مشهور که سنّ یائسگیِ غیر قرشیّه را پنجاه سال میداند، احتیاط کرد [، به این نحو که فرمود که باید بین تروک حائض و افعال مستحاضه جمع شود]، پس ایشان این نکته کلی را پذیرفت که مستفادِ از روایات [، هرچند خود ایشان آن روایات را قبول ندارد] و فتاوای فقها این است که سن پنجاه سال، سن یائسگی برای قرشیّه و سن شصت سال، سن یائسگی برای غیر قرشیّه است و روایاتی که مورد استناد فقهاست مطلقاند و قیود و خصوصیاتی، مثل گرم مزاجی و امثال آندر آن دخالتی ندارند. بنابراین، کلام مرحوم آیت الله خویی (ره) [، مبنی بر تمسک به اطلاق ادله] از این باب است که این روایات، مورد استناد مشهور قرار گرفته است و مشهور فقها به اطلاق ادله ترتیب اثر دادهاند ایشان نیز از باب مخالفت نکردن با فتاوای مشهور فقها، به احتیاط حکم کرده است. پس نظر ایشان این است که این روایات بناء بر مبنای مشهورِ فقها اطلاق دارند، هرچند که خودِ ایشان روایات را زیر سؤال برده است، ولی گفته است که این روایات، سوای از بحث سندیشان، اطلاق دارند و فقط سندشان مشکل دارد که چون مشهور بر اساس اطلاق این روایات عمل کردهاند، مشکل سند این روایات نیز حل میشود و هرچند که مرحوم آیت الله خویی (ره) عمل مشهور را جابر ضعف سند نمیداند ولی از باب مخالفت نکردن با مشهور، به احتیاط حکم کرده است.
مسأله 703: «لا إشكال في أن الحيض يجتمع مع الإرضاع و في اجتماعه مع الحمل قولان الأقوى أنه يجتمع معه سواء كان قبل الاستبانة أو بعدها و سواء كان في العادة أو قبلها أو بعدها. نعم فيما كان بعد العادة بعشرين يوما الأحوط الجمع بين تروك الحائض و أعمال المستحاضة»[5] .
به نظر مرحوم سید (ره)، اشکالی در این نیست که حیض با شیر دادن جمع شود [، یعنی میشود که زنی که به بچه شیر میدهد، همزمان حیض نیز ببیند]، اما در اجتماع حیض با بارداری دو قول است که أقوی این است که حیض با بارداری جمع میشود؛ اعم از اینکه خون دیدن، قبل از آشکار شدن بارداری باشد یا بعد از آشکار شدن بارداری باشد و اعم از اینکه در ایام عادت باشد و خون ببیند یا قبل از ایام عادت باشد یا بعد از ایام عادت باشد. بله! اگر بعد از فاصله بیست روز بعد از عادت، خون ببیند، احتیاط آن است که بین تروک حائض و اعمال مستحاضه جمع کند.
دو فرع در رابطه با مسأله مذکور، مطرح است؛
فرع اول، اینکه آیا حیض با شیر دادن به بچه قابل جمع است یا قابل جمع نیست؟ یعنی آیا زنی که حیض میبیند، میتواند به بچه شیر بدهد؟
فرع دوم، اینکه آیا حیض با آبستن شدن و بارداری قابل جمع است یا قابل جمع نیست؟
بررسی فرع اول
نظر مرحوم سید (ره) این است که حیض دیدن با شیر دادن به بچه قابل جمع است.
مرحوم آیت الله خویی(ره)، در دلیل حکم مذکور، فرموده است که اطلاق ادلهای که میگویند که هر خونی که زن ببیند و صفات حیض را داشته باشد، محکوم به حیضیّت است بر این دلالت دارند که اگر زنی در حالی که به بچه شیر میدهد، خونی ببیند که صفات حیض را داشته باشد، محکوم به حیضیّت است و آثار و احکام حیض بر آن مترتّب میشود و ادلهی تحقّق حیض، به عدم شیر دادن مقیّد نشدهاند. پس مقتضای اطلاق ادله مذکور، این است که حیض با شیر دادن قابل جمع است.
مرحوم آیت الله خویی (ره) در رابطه با اجتماع حیض با شیر دادن فرموده است که اجتماع حیض با شیر دادن، مسألهای متسالمٌعلیها نزد فقهاست، حتی بعضی از فقها علاوه بر متسالمٌعلیها بودن این مسأله گفتهاند که امکان اجتماع حیض با شیر دادن از ضروریات دین است[6] .
بررسی فرع دوم
مرحوم آیت الله خویی (ره) فرموده است که در رابطه با اجتماع حیض با بارداری سه دیدگاه وجود دارد؛
دیدگاه اول، اینکه حیض با بارداری قابل جمع است مطلقا؛ اعم از اینکه حیض قبل از آشکار شدن حمل باشد یا بعد از آشکار شدن حمل باشد و اعم از اینکه زن، در ایام عادت خون ببیند یا قبل از ایام عادت یا بعد از ایام عادت خون ببیند. البته اگر بیست روز بعد از ایام عادت خون ببیند احتیاط این است که بین تروک حائض و اعمال مستحاضه جمع شود.
بعضی از فقها از جمله محقق ثانی (ره)[7] ، مرحوم عاملی (ره)[8] ، مرحوم صاحب جواهر (ره)[9] این قول را به مشهور فقها نسبت دادهاند. مرحوم محقق حلی (ره)[10] این قول را به صدوقین (ره) (علی بن بابویه و محمد بن علی بن بابویه) نسبت داده است. مرحوم سید مرتضی (ره) ادعای اجماع کرده است و فرموده است: «عندنا: أن الحامل قد يكون معها الحيض كالحائل... دليلنا على صحة ما ذهبنا إليه، إجماع الفرقة المحقة المتقدم ذكره»[11] .
مرحوم علامه حلی (ره) در مختلف[12] ، قواعد[13] و منتهی[14] نیز امکان اجتماع حیض با بارداری را قائل شده است مطلقا. مرحوم شهید اول (ره)[15] ، مرحوم شهید ثانی[16] ، محقق ثانی (ره)[17] و محدث بحرانی[18] نیز همین قول را پذیرفتهاند.
دیدگاه دوم، اینکه حیض با بارداری قابل جمع نیست مطلقا؛ اعم از اینکه حیض قبل از آشکار شدن حمل باشد یا بعد از آشکار شدن حمل باشد و اعم از اینکه در ایام عادت خون ببیند یا قبل از ایام عادت یا بعد از ایام عادت خون ببیند.
مرحوم شیخ مفید (ره) این قول را پذیرفته است و در رساله خود به نام احکام النساء- مادر سید رضی (ره) و سید مرتضی (ره) آن دو را برای کسب علم نزد مرحوم شیخ مفید (ره) آورد و از مرحوم شیخ مفید (ره) درخواست کرد که رسالهای در رابطه با احکام بانوان بنویسد و در اختیار بانوان قرار دهد و مرحوم شیخ مفید (ره) این رساله را نوشت و تمام مسائل مربوط به زنان از اول طهارت تا دیات را در این رساله جمع کرده است. ایشان در ابتدای آن، خلاصهای از مباحث اعتقادی نوشته است و بعد به بیان احکام فقهی مربوط به بانوان اشاره کرده است و در بعضی از موارد که ارتباطی بین احکام زنان و مردان وجود داشته است، مثل بحث نکاح و طلاق، احکام مربوط به مردان را نیز آورده است- فرموده است: «إذا رأت الحامل دما على حملها فليس ذلك بحيض يمنع من الصلاة و الصيام فلتصل و لتصم و لا تترك شيئا من ذلك بسبب الدم الذي رأته على الحمل و يعمل فيه على ما ذكرناه من عمل المستحاضة فتغسل فرجها و تحتشي بالقطن و تتشدد بالخرق و تصلي و تصوم و حكمها في ذلك حكم المستحاضة على ما فصلناه و بينا القول فيه و شرحناه»[19] ، همچنین، ابن جنید اسکافی (ره) به حسب نقل مرحوم علامه (ره) در مختلف[20] ، ابن ادریس (ره)[21] ، محقق حلی (ره) در کتاب شرایع و مختصر النافع[22] معتقدند که امکان جمع حیض با بارداری وجود ندارد.