< فهرست دروس

درس آیات الأبدان استاد رسول باقری‌اصفهانی

1402/02/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: آیات الأبدان در قرآن/سنگینی گوش /

 

از دیگر آیات طبی قرآن آیه 25 سوره انعام است:
﴿وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا﴾
در گوش‌های آنان نوعی سنگینی است یا گوش‌های آن‌ها سنگین است.

سنگینی گوش نوعی بیماری گوش به حساب می‌آید. قبلا بیان داشتیم که معیار طبی بودن یک آیه این است که به یکی از عوامل پیشگیرانه طبی، بیماری، علل بیماری و گاهی به درمان آن اشاره کند یا ناظر به یکی از اعضای بدن باشد و از ما بخواهد در مورد کاربردهای آن عضو تأمل و تفکر کنیم.

این آیه به یکی از بیماری‌های گوش اشاره می‌کند. گوش برخی از انسان‌ها سنگین است و از این جهت که به یکی از عوامل بیماری‌ گوش اشاره می‌کند، آیه‌ای طبی است.

سنگینی گوش در چندین آیه بکار رفته است:

1) ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ ۖ وَجَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا ۚ وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا ۚ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ﴾[1]
برخی از مشرکین و کفار سخن تو را گوش می‌کنند ولی ما بر قلب‌های آن‌ها پرده‌ای قرار دادیم که نتوانند سخن تو را بفهمند و در گوش‌های آنان نوعی سنگینی قرار دادیم. اینان با هر آیه‌ای مواجه شوند (آن را بشنوند یا ببینند) ایمان نمی‌آورند. تا آنجا که چون پیش تو آیند، مجادله می‌کنند و به دنبال جنگ و ستیز و اثبات نظریه خودشان هستند. نهایتا بعد از اینکه آیات الهی را از زبان تو می‌شنوند، می‌گویند: این آیات چیزی جز همان اسطوره‌های پیشینیان نیست.

﴿وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ ۖ وَإِنْ يُهْلِكُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ﴾[2]
آنان کسانی هستند که مردم را از شنیدن سخن پیامبر (ص) باز می‌دارند و خود هم تا جایی که امکان دارد دور می‌شوند که سخن پیامبر (ص) را نشنوند (پنبه یا انگشت در گوش خود قرار می‌دهند یا خود را در معرض شنیدن آیات خدا قرار نمی‌دهند یا اگر قرار دادند چون گوش جا‌شان کر است شنوایی گوش سر برایشان تأثیری ندارد) و آنان جز خود را به هلاکت نمی‌اندازند منتها متوجه نیستند.

برحسب این آیه و آیات مشابه انسان دارای دو گوش و چشم است: گوش و چشم دل و گوش و چشم سر.

گوش سر بایستی ابزاری برای گوش جان باشد ولی عده‌ای از انسان‌ها گوش خود را وقف سخنان و حرف‌های لغو و باطل می‌کنند و گوشی برای شنیدن معارف دین ندارند. قلب عده‌ای هم از ابتدا به علت انجام گناهان زیاد، سیاه و گوش جانشان کر و چشم دلشان کور شده است. اگر خدای ناکرده کسی به این مرحله برسد که گوش جانش کر شود، داشتن گوش سر برایش کارایی نخواهد داشت.
چشم باز و گوش باز و این عمی    حیرتم از چشم بندی خدا

2) ﴿لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا﴾[3]

امام سجاد (ع) فرمودند:

«وَ أَمَّا حَقُّ السَّمْعِ فَتَنْزِیهُهُ عَنْ أَنْ تَجْعَلَهُ طَرِیقاً إِلَى قَلْبِکَ إِلَّا لِفُوَّهَةٍ کَرِیمَةٍ تُحْدِثُ فِی قَلْبِکَ خَیْراً أَوْ تَکْسِبُ خُلُقاً کَرِیماً فَإِنَّهُ بَابُ الْکَلَامِ إِلَى الْقَلْبِ یُؤَدِّی إِلَیْهِ ضُرُوبُ الْمَعَانِی عَلَى مَا فِیهَا مِنْ خَیْرٍ أَوْ شَرٍّ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»[4]
اما حق گوش این است که منزه و پاکیزه گرداندنش از اینکه آن را راهی به سوی قلبت قرار دهی مگر به عنوان دهانه‌ی خیر خواهانه‌ای که خیر را در دلت ایجاد کند یا اینکه اخلاق بزرگوارانه‌ای را کسب کند. پس مسلما آن، دروازه سخن به سوی دل است که انواع معانی با آنچه از خیر و شر در آن‌هاست را به آن می‌رساند.

گوش می‌تواند حرف خوب و هم حرف بد را بشنود اما خداوند گوش را برای شنیدن حرف‌های بد، تهمت، غیبت، لغو و از این قبیل قرار نداده است. برخی از افراد آمادگی این را دارند که حرف‌های بیهوده و هرزه را گوش کنند اما وقتی پای معارف دین در میان باشد، گوش‌شان سنگین می‌شود و مانند آن است که کسی آنان را از راه دور صدا می‌زند.
«ندا» به معنای فریاد زدن است در حالی که «نجوا» به معنای درِ گوشی سخن گفتن است.
گوش کافران سنگین است و مانند آن است که پیامبر (ص) آنان را از راه صدا می‌زند و آنان می‌گویند: نمی‌شنویم. اما ﴿سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ﴾[5] (گوش کننده به حرف‌های دروغ هستند) هستند و گوش‌شان برای شنیدن سخن لغو یا شرک‌آمیز شنوا می‌شود و زود هم تحت تأثیر این سخنان قرار می‌گیرند.

3) ﴿وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجَابًا مَسْتُورًا﴾[6]

در حقیقت اعمال زشت مشرکین و کفار موجب قرار دادن حجاب شده است. آنان ابتدائا قلب خود را بیدار نکردند و گوش خود را دهانه‌ای برای شنیدن معارف حق قرار ندادند، در نتیجه گوش جانشان کر و چشم دلشان کور شده و قلبشان حیات خود را از دست داده است.

قرآن این واقعیت تکوینی را بیان می‌کند که کر شدن گوش جان و کور شدن چشم دل، همان حجاب مستوری است که خداوند قرار می‌دهد. منتها آنان با انتخاب خود این راه را رفتند نه اینکه خداوند از ابتدا جعل کرده باشد. این جعل، جعل تکوینی است.

گفتیم که قلب دارای گوش، چشم، درک و احساس است. کسانی که گوش جانشان کر و چشم دلشان کور است در روز قیامت به صورت کر و کور محشور می‌شوند؛ عذاب را می‌بینند منتها بهشت را نمی‌بینند. اینان می‌پرسند: چرا این‌طور محشور شدیم؟ گفته می‌شود: شما آیات ما در دنیا را نمی‌دیدید و ما واقعیت آنچه بودید را به شما نشان می‌دهیم.
اینان در دنیا کور بودند و خداوند در روز قیامت پرده را کنار خواهد زد و آنان با واقعیت خود مواجه می‌شوند.

4) ﴿وَجَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا ۚ وَإِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلَىٰ أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا﴾[7]
ما بر قلوب آنان پرده قرار دادیم که قرآن را فهم نکنند (و چون قلبشان اهل تفقه نیست گوش جان ندارند) و به کسی می‌مانند که گوش سر نداشته باشد یا گوش سرش سنگین باشد و زمانی که در مورد یگانگی خداوند از قرآن برایشان سخن می‌گویی، با نفرت پشت می‌کنند و می‌روند.

وقتی با فردی که سنگینی گوش دارد صحبت می‌کنید، از اینکه او حرف شما را نمی‌شنود اذیت می‌شوید و باید فریاد بزنید. اهل باطل نیز حرف حق را نمی‌شنوند اما حرف باطل را می‌شنوند.

5) ﴿الَّذِينَ كَانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطَاءٍ عَنْ ذِكْرِي وَكَانُوا لَا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعًا﴾[8]

اینان به مرحله‌ای می‌رسند که از یاد خدا یا دین حالت اشمئزاز پیدا می‌کنند و نفرت دارند اما وقتی یاد غیر خدا شود، شاد و مسرور می‌شوند.

آیات زیادی در قرآن وجود دارد که به بحث سنگینی گوش اشاره می‌کند. کری گوش در آیه‌ی ﴿صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ﴾[9] (آنها کر و گنگ و کورند و (از ضلالت خود) بر نمی‌گردند) و ﴿إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ﴾[10] (بدترین جنبندگان کسانی هستند که از شنیدن و گفتن حرف حق کر و لال هستند) مطرح شده است. نگهبانان جهنم از جهنمیان، راز جهنمی شدن آنان را می‌پرسند؟ و آنان در جواب می‌گویند: ﴿لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ﴾[11] (اگر ما در دنیا (سخن انبیا را) می‌شنیدیم یا به دستور عقل رفتار می‌کردیم (امروز) از دوزخیان نبودیم) اگر آنان متفکر بودند و اگر متفکر نبودند لااقل پا منبری خوبی بودند، گوش شنوایی داشتند و نصیحت‌پذیر بودند، جهنمی نمی‌شدند؛ آنان هر حرفی جز آیات الهی را می‌شنیدند.

6) ﴿وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ ۖ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ ۗ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ ۖ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى ۚ أُولَٰئِكَ يُنَادَوْنَ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ﴾[12]

گویی پیامبر (ص) آنان را از جایی دور صدا می‌زند و در حالی که نزدیک آن‌هاست، می‌گویند: ای محمّد ما نمی‌شنویم چه می‌گویی؟ در حقیقت گوش آنان از شنیدن حق سنگین شده است.

ظاهر آیه در مورد معارف توحیدی و اخلاقی است اما به صورت غیر مستقیم تشبیهی در آن به کار برده شده است که وجود آن ناظر به یک بحث طبی است. گوش جان به گوش سر تشبیه شده است و همان‌طور که فرد مبتلا به سنگینی گوش به خوبی نمی‌شنود، کافران هم گوش جانشان سنگین شده و سخنان حق را نمی‌شنوند. پس معلوم می‌شود ما باید تصوری نسبت به کسانی که گوش سرشان سنگینی دارد، داشته باشیم؛ اینکه سنگینی گوش چه ویژگی‌هایی دارد و چه نوع بیماری‌ است و تفاوت آن با کری چیست؟

خداوند در آیه‌ای‌ از قرآن می‌فرماید: «صم» یعنی کری و جایی دیگر می‌فرماید: در گوششان سنگینی وجود دارد.

7) ﴿وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِ آيَاتُنَا وَلَّىٰ مُسْتَكْبِرًا كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْرًا ۖ فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[13]

این آیات به اعتبار استعاره و تشبیهی که در آنان به کار رفته است، جنبه طبی دارند.

سوال:‌ آیا می‌توان گفت کسانی که گوش سرشان سنگینی دارد گوش جانشان هم مشکل دارد؟
قلب و جان خود را کر و کور کردند و بعد از این نمی‌توانند از گوش و چشم ظاهری خوب استفاده کنند یا بالعکس؛ این‌ها اساسا از گوش و چشم سر به خوبی استفاده نکردند و گوش و چشم جانشان کر و کور شده است. قرآن می‌فرماید: ما ابزار سالم به آنان دادیم ﴿لَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا﴾[14] گوش به آنان دادیم اما حق آن را ادا نکردند.
﴿إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا﴾ [15] در روز قیامت گوش، چشم و قلب مسئولند و از آنان سوال خواهد شد که چرا حق آنان را ادا نکردند. حق گوش این است که حرف‌های خوب بشنود.


[4]  .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo