< فهرست دروس

درس آیات الأبدان استاد رسول باقری‌اصفهانی

1401/09/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: آیات الأبدان در قرآن/ ادامه بحث انحرافات جنسی/

 

جلسه گذشته در بیان انحرافات جنسی و آثار و عوارض آن، ذیل آیه ﴿فَمَنِ ابْتَغَىٰ وَرَاءَ ذَٰلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ﴾[1] ، بحث زنا را مطرح کردیم. قبل از آن، به این مقدمه اشاره کردیم که از منظر قرآن کریم تنها راه ارضا غریزه جنسی، بر اساس آیات آغازین سوره مؤمنون، ازدواج است. هر طریق و راهی غیر از ازدواج تعدی و تجاوز به‌حساب می‌آید و حرام است و آثار و عوارض جسمی و روحی بر انسان خواهد داشت.

 

آثار و عوارض گناه زنا

مرگ‌های ناگهانی

یکی از انحرافات جنسی زنا است که در جلسه گذشته به حکمت حرمت آن اشاره کردیم. یکی از آثار انتشار زنا در روایت مرگ‌های ناگهانی است.

امام باقر (ع) فرمودند:

«وَجَدْنَا فِي كِتَابِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِذَا ظَهَرَ اَلزِّنَا مِنْ بَعْدِي كَثُرَ مَوْتُ اَلْفَجْأَةِ»[2]
در کتاب رسول خدا (ص) یافتیم، چون بعد از من زنا آشکار گردد، مرگ‌های ناگهانی زیاد شود.

یکی از معانی مرگ‌های ناگهانی این است که فرد بدون مقدمه بمیرد. البته به این معنا نیست که هر کس بدون مقدمه بمیرد، زناکار است. اگر در جامعه‌ای زنا زیاد شود، این قبیل مرگ‌ها و سکته‌ها بین مردم زیاد می‌شود. در برخی روایات آمده یکی از مصادیق مرگ‌های ناگهانی، بیماری‌های چهارده روزه است؛ یعنی فرد طی چهارده روز مریض شود و بعد فوت کند.

 

زمین‌لرزه

امام صادق (ع) فرمودند:

«إِذَا فَشَا الزِّنَا ظَهَرَتِ الزَّلْزَلَةُ»[3]
زمانی که زنا شیوع یابد، زمین‌لرزه‌ها پدیدار شود.

مرگ‌های ناگهانی و زمین‌لرزه‌ها از آثار زنا است.

بحث ما در مورد حد زنا، شرایط حد و اینکه هر عضو برای خود زنا دارد، عواقب گوناگونی که بر زنا مترتب است و مذمت‌های گوناگونی که نسبت به این گناه شده، نمی‌باشد.

در روایتی، ذیل آیه ﴿وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا ۖ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا﴾[4] ، معنای «فَاحِشَة» چنین آمده است:

«مَعْصِيَةً وَ مَقْتاً فَإِنَّ اَللَّهَ يَمْقُتُهُ وَ يُبْغِضُهُ وَ ساءَ سَبِيلاً وَ هُوَ أَشَدُّ اَلنَّاسِ عَذَاباً وَ اَلزِّنَا مِنْ أَكْبَرِ اَلْكَبَائِرِ»[5]
فاحشه، معصیت بزرگی است و غضب خداوند را به همراه دارد ( یعنی خداوند از این گناه بسیار غضب‌ناک می‌شود). بد راهی است یعنی شدیدترین عذاب را به همراه دارد و زنا از بزرگ‌ترین گناهان کبیره است.

کلمه «مَقت» شدیدترین تعبیری است که خداوند در قرآن بکار برده تا غضب خود را نشان دهد. یکی در رابطه با عالم بی عمل است: ﴿لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ﴾[6]
ی کسانی که ایمان آورده‌اید، چرا چیزی به زبان می‌گویید که در مقام عمل خلاف آن می‌کنید؟
﴿كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ﴾[7]
ین عمل که سخن بگویید و خلاف آن کنید بسیار سخت خدا را به خشم و غضب می‌آورد.

«مقت» شدت غضب خداوند را نشان می‌دهد و پایان گناه زنا قطعا خلود در جهنم است.

 

عذاب شدید اخروی

در روایت آمده است:

«مَنْ فَجَرَ بِامْرَأَةٍ وَ لَهَا بَعْلٌ اِنْفَجَرَ مِنْ فَرْجِهِمَا مِنْ صَدِيدٍ وَادٍ مَسِيرَةَ خَمْسِ مِائَةِ عَامٍ يَتَأَذَّى أَهْلُ اَلنَّارِ مِنْ نَتْنِ رِيحِهِمَا وَ كَانَا مِنْ أَشَدِّ اَلنَّاسِ عَذَاباً»[8]
هر که با زن شوهر داری زنا کند، رودخانه‌ای از چرک‌آبه به طول پانصد سال راه از شرمگاه آن دو جاری شود به‌طوری که دوزخیان از بوی گند آن‌ها متأذی باشند و عذاب آنان از همه دوزخیان شدیدتر و سخت‌تر است.

روایاتی با این لسان و شکل زیاد وارد شده است. همین یک روایت کافی است که شدت گناه زنا را نشان دهد.

 

۲) لواط و همجنس‌بازی

از دیگر انحرافات جنسی لواط و همجنس‌بازی است. این گناه در زمان حضرت لوط اتفاق افتاد و آن‌قدر گناه بزرگی بود که خداوند مستقلاً یک پیغمبر برای ازبین‌بردن آن و انذار مردم فرستاد. آن‌ها سخن این پیامبر را گوش ندادند و خودشان را متفکر و به‌روز می‌دانستند. زیرا هیچ منطقی نداشتند: ﴿وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ ۖ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ﴾[9]
یغمبر خود لوط را پاسخی ندادند جز آنکه گفتند: او و پیروانش را از شهر بیرون کنید که آنان مردمی هستند که تنزه می‌جویند.

به تعبیر استاد آیت الله جوادی، اینان انسان‌های بی‌منطقی بودند. یعنی با وجود استدلال‌های منطقی که حضرت لوط می‌آورد،‌ جواب آنان این بود که از شهر بیرون‌شان کنید.

قرآن از لواط با عنوان «فاحشة» یاد کرده است:
﴿وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِينَ﴾[10]
و لوط را که به قوم خود گفت: گناهی انجام دادید که سابقه نداشته کسی انجام داده باشد.

می‌توانید بگویید شرک را از پدران خود آموختیم و پدران خود را مشرک یافتیم: ﴿إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ﴾[11] ، اما در مورد گناه لواط که دیگر پدرانشان این کاره نبودند.

﴿إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ ۚ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ﴾[12]

شهوت شما تنها از کانال ازدواج که راه طبیعی است، تأمین می‌شود؛ چرا سراغ رجال رفتید و نسل را قطع کردید؟ سنت غلطی ایجاد کردید، بلکه شما قومی اسراف‌کار هستید، تعدی و تجاوز و به خودتان ظلم کردید. قوم لوط، ﴿تَقْطَعُونَ السَّبِيلَ﴾[13] ، راه و سبیل را که ازواج است، بستند و سراغ بی‌راهه‌ها رفتند.

دنیای امروز برای هم‌جنس‌بازی نماد و پرچم مشخص و آن را قانونی کرده و به‌عنوان حق برای بشر معرفی کرده است. چه کسی باید حق را مشخص کند؟ ﴿الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ﴾[14] ، خدا باید تعیین کند حق چه کاری را داریم و حق چه کاری را نداریم. چرا که او خالق ماست. هیچ‌کس چنین حقی را ندارد و او چنین حقی را نیز به کسی نداده است. امان از زمانی که پیامبری بیاید و اتمام حجت شود، مبلغانی بیایند و مردم را تذکر دهند و آگاه کنند؛ اما باز مردم بر گناه مُصّر باشند، در این صورت عذاب نازل می‌شود و حتی اگر پیامبر اولوالعزمی مانند حضرت ابراهیم (ع) بخواهد میانجی‌گری کند، فایده‌ای نخواهد داشت: ﴿و يُجَادِلُنَا فِي قَوْمِ لُوطٍ﴾[15] با ما مجادله و گفت‌وگو کرد و برای خلاصی قوم لوط باخدا به گفت‌وگو پرداخت. خداوند فرمود: ﴿يَا إِبْرَاهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا ۖ إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ﴾[16] ، ای ابراهیم این درخواست را از مانکن که هنگام حکم الهی بر این قوم فرارسیده است.
عذابی بر قوم لوط نازل شد که شهر را کلاً وارونه کرد. اولاً سنگ‌های نشانه دار بر آنان فرو فرستاد: ﴿مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ﴾[17] ، سنگ سِجّیل بر آنان فرستاد و کل شهر را برگرداند: ﴿جَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا﴾[18]

بعد از اتمام حجت و آمدن ملائکه عذاب به منزل حضرت ابراهیم (ع)، عده‌ای که دست برداشتند و ایمان آوردند اهل نجات شدند اما همسر لوط خائن به معنای بحث‌های جنسی نبود بلکه منافق بود. گفت‌وگوهایی که در خانه لوط صورت می‌گرفت را به اهل فکر خودش گزارش می‌داد. از این جهت خداوند او را با قوم لوط عذاب کرد.

حضرت لوط مبلغ آیین حضرت ابراهیم (ع) بود. در منطقه‌ای گناه همجنس‌بازی انجام می‌شد. به همین جهت خداوند حضرت لوط (ع) را به‌عنوان مبلغ به آن‌جا فرستاد.

ملائکه عذاب به خانه حضرت ابراهیم (ع) آمدند و ایشان برای آنان گوساله‌ای کباب کرد و جلوشان گذاشت. آنان نخوردند. پس حضرت ابراهیم (ع) ترسید. آنان فرمودند: نترس ما ملائکه الهی هستیم و نمی‌توانیم غذا بخوریم. آمده‌ایم بشارت اسحاق و یعقوب و هم خبر عذاب قوم لوط را به تو بدهیم. این ملائکه بعدازاین به‌صورت انسان به منزل حضرت لوط رفتند. قوم لوط به منزل او هجوم آوردند. حضرت لوط به آنان گفت: دختران من برای ازدواج هستند.
جناب عاملی در کتاب «لطائف غيبية»، در جواب این سؤال که چرا حضرت لوط گفت: دختران من برای ازدواج آماده هستند؟ فرمود: به این معنا نیست که دخترانش را به حراج گذاشته باشد. بلکه می‌خواست متذکر این نکته شود که تنها راه اشباع غریزه جنسی، ازدواج است. اگر طالب ازدواج هستید، تشریف بیاورید دختران من هستند. این‌ها در مقام اتمام حجت است و در حقیقت می‌خواهد عقل آنان را بیدار کند:
﴿هَٰؤُلَاءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ﴾[19] اینان دختران من هستند و برای شما پاکیزه هستند نه راهی که شما انتخاب کردید.
آنان گفتند: ما احتیاجی به دختران تو نداریم. دیگر برای آنان اتمام حجت شد. لوط گفت: آبروی من را پیش مهمانانم نبرید. آن‌ها گوش ندادند و ملائکه به اذن خداوند آنان را عذاب کردند.

در روایت وارد شده اگر زمانی گناه جدیدی انجام شد، خداوند نیز عذاب جدیدی بر آن قوم نازل می‌کند. شکل‌های عذاب فرق می‌کند؛ گاهی شهر را وارونه می‌کند و گاهی سنگ‌های نشانه دار نازل می‌کند. البته در روایت داریم اگر قرار شد کسی که لواط کرده بمیرد، خداوند با همان سنگ‌های نشانه دار او را کشته و وارد قبر کرده است. چنین فردی بیش از سه روز در قبر نمی‌ماند مگر اینکه او را در جمع قوم لوط می‌فرستند. سنگ‌های نشانه دار برای هرکسی که این گناه را انجام دهد، گذاشته شده است. در روایتی آمده است:

«إنّ أخوَفَ ما أخافُ على اُمّتي مِن عَمَلِ قَومِ لُوطٍ»[20]
بیشترین چیزی که برای امتم از آن می‌ترسم عمل قوم لوط است.

یا در روایتی دیگر آمده است:

«مَن وَجَدتُموهُ يَعمَلُ عَمَلَ قَومِ لُوطٍ فاقتُلوا الفاعِلَ و المَفعولَ بهِ» [21]
اگر دیدید کسی کار قوم لوط را می‌کند، کننده و دهنده را بکشید.

دراین‌رابطه در جایی دیگر چنین آمده است:

«مَنْ أَلَحَّ فِي وَطْيِ الرِّجَالِ لَمْ يَمُتْ حَتَّى يَدْعُوَ الرِّجَالَ إِلَى نَفْسِهِ»[22]
هر کس در نزدیکی با مردها مداومت ورزد، نمیرد تا مردان را به خود دعوت کند.

اگر کسی فاعل بود، بعد از مدتی دوست دارد مفعول واقع شود و دچار بیماری اُبنه می‌شود. در روایات آمده این خود نوعی بیماری است. علت تحریم لواط در روایاتی به‌صورت واضح وارد شده است:

«فَرَضَ اللَّه الإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ ... وتَرْكَ اللِّوَاطِ تَكْثِيراً لِلنَّسْلِ»[23]
خداوند ايمان را براى پاک‌کردن از [آلودگى] شرك، واجب فرمود ... و گناه هم‌جنس‌بازی را حرام کرد تا نسل انسان باقی بماند.

حضرت لوط به قومش فرمود: ﴿تَقْطَعُونَ السَّبِيلَ﴾ [24] ، راه خدا را قطع کردید. افرادی که می‌خواهند فی‌سبیل‌الله کار خیری انجام دهند، یکی از مصادیق سبیل الله، ازدواج است، می‌توانند به‌عنوان‌مثال جهیزیه جور کنند یا میانجی‌گری کنند.
حکمت ترک لواط، زیادشدن نسل انسان است.

یکی از زنادقه از امام صادق (ع) پرسید:

«قَالَ فَلِمَ حَرَّمَ اللِّوَاطَ؟ قَالَ: مِنْ أَجْلِ أَنَّهُ لَوْ كَانَ إِتْيَانُ الْغُلَامِ حَلَالًا لَاسْتَغْنَى الرِّجَالُ عَنِ النِّسَاءِ وَ كَانَ فِيهِ قَطْعُ النَّسْلِ وَ تَعْطِيلُ الْفُرُوجِ وَ كَانَ فِي إِجَازَةِ ذَلِكَ فَسَادٌ كَثِيرٌ قَالَ: فَلِمَ حَرَّمَ إِتْيَانَ الْبَهِيمَةِ؟ قَالَ: كَرِهَ أَنْ يُضَيِّعَ الرَّجُلُ مَاءَهُ وَ يَأْتِيَ غَيْرَ شَكْلِهِ وَ لَوْ أَبَاحَ ذَلِكَ لَرَبَطَ كُلُّ رَجُلٍ أَتَاناً يَرْكَبُ ظَهْرَهَا وَ يَغْشَى فَرْجَهَا وَ فَكَانَ يَكُونُ فِي ذَلِكَ فَسَادٌ كَثِيرٌ فَأَبَاحَ ظُهُورَهَا وَ حَرَّمَ عَلَيْهِمْ فُرُوجَهَا وَ خَلَقَ لِلرِّجَالِ النِّسَاءَ لِيَأْنَسُوا بِهِنَّ وَ يَسْكُنُوا إِلَيْهِنَّ وَ يَكُنَّ مَوَاضِعَ شَهَوَاتِهِمْ وَ أُمَّهَاتِ أَوْلَادِهِمْ»[25]
چرا خدا لواط را حرام کرد؟ فرمودند: چرا که اگر غلام بارگی حلال بود، در آن صورت مردها از زن‌ها بی‌نیاز می‌شدند و این موجب ازبین‌رفتن نسل انسان و بی‌شوهر ماندن زنان می‌شد. گفت: چرا نزدیکی‌کردن با حیوانات حرام شده است؟ حضرت فرمودند: خدا خوش ندارد که مرد آب خود را هدر دهد و با غیر همنوع خود نزدیکی کند و اگر این کار را اجازه می‌داد، هر مردی یک ماده الاغ می‌بست و هم از آن سواری می‌گرفت و هم با آن نزدیکی می‌کرد و در این کار مفاسد بسیاری بود. خداوند پشت‌های حیوانات را برای سواری و بارکشی برای آنان حلال کرد و فروجشان را بر آنان حرام کرد و زنان را برای مردان آفرید تا با آنان همدم شوند و با آنان آرامش گیرند و زنان جایگاه شهوات مردان و مادران فرزندان ایشان باشند.

خداوند در تکوین بین زن و شوهر، ﴿وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً﴾[26] ، فزونی نسل قرار داده است. در ارتباط نامشروع مرد و زن (زنا) نیز فزونی نسل صورت می‌گیرد؛ اما از راه غیرقانونی. در این صورت فرد نمی‌داند پدر و مادرش چه کسانی هستند و عوارض خاص خودش را دارد.

در دنیای امروز نزدیکی‌کردن و حتی ازدواج با حیواناتی از جمله سگ صورت می‌گیرد و این جاهلیت مدرن است. شخص لباس خود را در می‌آورد و به سگ و گربه لباس می‌پوشاند. درحالی‌که خداوند می‌فرماید: ﴿يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ﴾[27] ، ای فرزندان آدم! ما برای شما لباس نازل کردیم؛ زیرا شما گل سرسبد هستید.
﴿وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ﴾[28] ، یکی از تکریم‌ها دادن عقل، حیا و لباس به انسان است. فرد لباسش را در می‌آورد و می‌گوید: من اُمل نیستم. درحالی‌که خداوند در وجود انسان حیا قرار داده تا میل به پوشیدن لباس داشته باشد.
انسان میل تکوینی ندارد با حیوان آمیزش کند، بلکه میل دارد با جنس مخالف از طریق ازدواج آمیزش کند.

امام رضا (ع) فرمودند:

«عِلَّةُ تَحْرِيمِ الذُّكْرَانِ لِلذُّكْرَانِ وَ الْإِنَاثِ لِلْإِنَاثِ لِمَا رُكِّبَ فِي الْإِنَاثِ وَ مَا طُبِعَ عَلَيْهِ الذُّكْرَانُ وَ لِمَا فِي إِتْيَانِ الذُّكْرَانِ لِلذُّكْرَانِ وَ الْإِنَاثِ لِلْإِنَاثِ مِنِ انْقِطَاعِ النَّسْلِ وَ فَسَادِ التَّدْبِيرِ وَ خَرَابِ الدُّنْيَا»[29]
علت تحریم روی‌آوردن مردان به مردان و زنان به زنان این است، به علت ساختار وجودی زنان و سرشت وجودی مردان که هر یک برای جنس مخالف آفریده شده است و دیگر سبب ازبین‌رفتن نسل بشر و برهم‌خوردن تدبیر و نظم جامعه و خرابی دنیا می‌شود.

«جَعَلَ» در آیهٔ ﴿وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا﴾ [30] یعنی قرار داده است و اعتباری نیست، بلکه تکوینی است. خداوند آب را مایه رفع عطش قرار داده و بنزین و نفت را مایه رفع عطش قرار نداده است. می‌گویند یکی را در هندوستان پیدا کردیم که نفت می‌خورد. درحالی‌که خداوند نفت را قرار نداده است. او می‌تواند بخورد، اما عارضه‌های زیادی برایش دارد.

ساختار وجودی بدن مرد و زن به‌گونه‌ای است که به یکدیگر میل دارند. خداوند تکوینا میل به جنس مخالف را در انسان قرار داده و هم تشریعا آن را ضابطه‌مند کرده است. عالم تشریع و بایدونبایدها مربوط به انسان و نه حیوان است. میل انسان باید قانونمند باشد، زیرا زندگی ما زندگی اجتماعی است و باید از کانال ازدواج با خطبه ارضا شود. زمانی که ما در دفتر تبلیغات ادمین روم بودیم، شخصی می‌گفت: عشق دیگر قرارداد و محضر نمی‌خواهد. ما برایش توضیح دادیم هر چیزی اعتبار و قانونی دارد. ازدواج هم قانونی دارد. اگر فردی کسی را بی‌جهت بکشد، به چه دلیل بازخواستش می‌کنید یا به چه دلیل شما مالک ماشینی هستید؟ مالکیت یعنی چه؟ می‌توان گفت همه اشیا مربوط به همه است و کسی مالک چیزی نیست. در پاسخ باید گفت مگر می‌شود دسترنج فردی برای دیگری باشد؟
خداوند تکوینا بین زن و مرد میل قرار داده است. ما انسان هستیم و ممکن است به حریم خود قائل نشویم. ممکن است فردی بگوید تکوینا به جنس مخالف میل دارم یا دیگری بگوید من می‌خواهم با هزار نفر رابطه داشته باشم. برای اینکه چنین چیزی پیش نیاید، خداوند این روابط را ضابطه‌مند کرده تا جامعه شهوت‌ران نشود؛ بنابراین بایدونباید مربوط به ما انسان‌ها است که به آن تشریع می‌گویند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo