< فهرست دروس

درس آیات الأبدان استاد رسول باقری‌اصفهانی

1401/09/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: آیات الأبدان در قرآن/ادامه بحث خواب درمانی /

 

بحث ما در رابطه با آیه 23 از سوره روم بود. گفتیم که این آیه یکی از آیات طبی قرآن است و اشاره می‌کند که خواب در شب و چه در روز جزو آیات الهی است. اگر کسی در این باره تأمل کند، از طریق خواب می‌تواند به توحید برسد و خدا، حکمت و تدبیرش را ثابت کند و بر معرفت توحیدیش بیفزاید. ضمن اینکه به نکته‌های طبی دست می‌یابد که این نیز می‌تواند جنبه توحیدی داشته باشد.

انواع خواب

یکی از مباحثی که ذیل بحث خواب درمانی مطرح است، اصناف خواب است.

راوی از امیر المؤمنین (ع) سوال کرد:

«وَ سَأَلَهُ عَنِ اَلنَّوْمِ عَلَى كَمْ وَجْهٍ هُوَ؟ فَقَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: اَلنَّوْمُ عَلَى أَرْبَعَةِ أَصْنَافٍ: اَلْأَنْبِيَاءُ تَنَامُ عَلَى أَقْفِيَتِهَا مُسْتَقْبِلَةً وَ أَعْيُنَهَا لاَ تَنَامُ مُتَوَقِّعَةً لِوَحْيِ رَبِّهَا عَزَّ وَ جَلَّ، وَ اَلْمُؤْمِنُونَ يَنَامُونَ عَلَى يَمِينِهِمْ مُسْتَقْبِلِينَ اَلْقِبْلَةَ اَلْمُلُوكُ وَ أَبْنَاؤُهَا عَلَى شَمَائِلِهَا لِيَسْتَمْرِءُ وا مَا يَأْكُلُونَ وَ إِبْلِيسُ وَ إِخْوَانُهُ وَ كُلُّ مَجْنُونٍ وَ ذُو عَاهَةٍ يَنَامُونَ عَلَى وُجُوهِهِمْ مُنْبَطِحِينَ»[1]
از او درباره خواب سوال کردم که خواب چند وجه دارد؟ امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: چهار صنف خواب داریم: پیامبران به پشت می‌خوابند ولی چشم‌شان در خواب نیست و در انتظار وحی پروردگارشان به سر می‌برند. مؤمنین بر طرف راست رو به قبله می‌خوابند. پادشاهان و فرزندانشان به سمت چپ می‌خوابند تا آن چیزی که خوردند هضم و گوارا شود. ابلیس و برادرانش و هر دیوانه و بیماری روی شکم می‌خوابند.

* خواب به پشت یک نوع نیم‌چه خواب است؛ نه می‌توان گفت خواب صد در صد و نه می‌توان گفت بیداری صد در صد است. چنین خوابی بین خواب و بیداری است. پیامبران برای تهجّد، شب زنده داری و همچنین انتظار وحی از جانب خداوند به پشت می‌خوابیدند.

* پادشاهان غذاهای گوناگونی می‌خوردند و برای هضم آن بر پهلوی چپ می‌خوابیدند.

* در روایت داریم کسی که دمر خوابیده را بیدار کنید یا او را روی پهلوی راست یا چپ قرار دهید. چنین خوابی شیطانی است یعنی به انسان آسیب می‌زند و عارضه دارد. در روایت اشاره شده مؤمنین ابتدائا به پهلوی راست می‌خوابند و خوابشان را با پهلوی راست شروع می‌کنند اما وقتی خوابشان شروع می‌شود روی پهلوی چپ قرار می‌گیرند. در روایت رضوی در رساله ذهبیه امام رضا (ع) چنین وارد شده است:

«وَ إِذَا أَرَدْتَ النَّوْمَ فَلْيَكُنْ اضْطِجَاعُكَ أَوَّلًا عَلَى شِقِّكَ الْأَيْمَنِ ثُمَّ انْقَلِبْ عَلَى شِقِّكَ الْأَيْسَرِ وَ كَذَلِكَ فَقُمْ مِنْ مُضْطَجَعِكَ عَلَى شِقِّكَ الْأَيْمَنِ كَمَا بَدَأْتَ بِهِ عِنْدَ نَوْمِكَ»[2]
زمانی که اراده کردی بخوابی اول روی پهلوی راستت قرار بگیر، سپس بر پهلوی چپ قرار بگیر و وارد خواب شو. زمانی که می‌خواهی از خواب بلند شوی سعی کن از پهلوی راست بلند شوی همچنان که خوابت را با پهلوی راست شروع کردی.

در برخی روایات چنین وارد شده که وقتی فرد بر پهلوی چپ قرار می‌گیرد، سنگینی کبد روی معده قرار می‌گیرد تا بخار آن خارج و غذا هضم شود. بنابراین خوابیدن به پهلوی چپ باعث می‌شود بخارهای زائد از معده خارج شود.

امام رضا (ع) در روایت دلیلی برای بیدار شدن از پهلوی راست ذکر نکرده است. اما مردم به صورت تجربی دریافته‌اند که اگر کسی از سمت چپ از خواب بلند شود، بد اخلاق می‌شود و ضرب المثل آن، از دنده چپ بلند شدن، در میان مردم رایج است. بنابراین نوع خوابیدن در حالات انسان تأثیر دارد.

قرآن کریم نیز با بیان شیوه خوابیدن اصحاب کهف، همین شیوه را برای عموم مردم تأیید می‌کند و می‌فرماید: ﴿وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَذَاتَ الشِّمَالِ﴾[3]
ما اصحاب کهف را سیصد و نه سال در غار کهف، ابتدا به پهلوی راست و سپس به پهلوی چپ قرار دادیم.

اصحاب کهف نمرده‌اند و در حقیقت به خواب رفته‌اند. خداست که سیصد و نه سال بدن آنان را سالم نگه داشت. گرداندن آنان به پهلوی راست و چپ خواص زیادی دارد از جمله اینکه دچار زخم بستر نمی‌شوند. حضرت حق ابتدا آنان را روی پهلوی راست و سپس به پهلوی چپ قرار داد و همواره آنان را به پهلوی راست و چپ می‌گرداند.

اگر کسی می‌خواهد خوابش خیلی عمیق نباشد و بین خواب و بیداری به سر ببرد تا بتواند زود از خواب بلند شود، روی کمر و به پشت بخوابد. مؤمنین ابتدا به پهلوی راست و هنگامی که در شرف خوابیدن هستند به پهلوی چپ قرار می‌گیرند و می‌خوابند که رازش را بیان کردیم. کبد سنگینی خود را روی معده می‌اندازد و باعث خروج بخارات زائد از آن و هضم غذا می‌شود. پادشاهان از همان ابتدا به پهلوی چپ می‌خوابند تا سنگینی انواع غذاهایی که خوردند، برطرف و غذاها هضم شود. خواب شیاطین هم روی شکم است.

برخی روایات بابی در بحث خواب باز کرده‌اند و آن هم مذمت زیاد خوابیدن است. خواب بسیار مفید است، تسکین دهنده‌ی مغز و تأمین کننده قوای بدن است. اما هر چیزی حدی دارد اگر بیش از اندازه باشد به انسان آسیب می‌زند. در روایتی آمده است:

«إِيَّاكُمْ وَ كَثْرَةُ اَلنَّوْمِ فَإِنَّ كَثْرَةَ اَلنَّوْمِ يَدَعُ صَاحِبَهُ فَقِيراً يَوْمَ اَلْقِيَامَة»[4]
بپرهیزید از زیاد خوابیدن؛ زیاد خوابیدن صاحبش را روز قیامت فقیر می‌کند.

فردی که بسیار می‌خوابد، دستش در روز قیامت خالی است. در میان اعضا و جوارح انسان،‌ تنها عضوی که بسیار ناسپاس است و حق او را ادا نمی‌کند، چشم است؛ چرا که از صاحبش دفاع نمی‌کند. «در روز قیامت فقیر می‌شود» یعنی بیشتر عمرش را خوابیده و استفاده نبرده است.

در روایتی وارد شده اولین عوامل معاصی که خداوند با آن‌ها معصیت شده، شش خصلت هستند:

«أَوَّلُ مَا عُصِيَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِسِتِّ خِصَالٍ‌ حُبُّ الدُّنْيَا وَ حُبُّ الرِّئَاسَةِ وَ حُبُّ الطَّعَامِ وَ حُبُّ النِّسَاءِ وَ حُبُّ النَّوْمِ وَ حُبُّ الرَّاحَةِ»[5]
اولین چیزی که خداوند تبارک و تعالی با آن معصیت شد، شش خصلت بود: حب دنیا و حب ریاست و دوست داشتن غذا و دوست داشتن زنان (شهوت جنسی) و دوست داشتن خواب و دوست داشتن راحتی و آسایش.

منظور روایت از دوست داشتن غذا، سورچرانی است؛ یعنی فرد شهوت غذا خوردن داشته باشد.

کوتاه دیدگان همه راحت طلب کنند     عارف بلا که راحت او در بلای اوست

اگر جامعه‌ای راحت طلب شود، آمادگی دفاع از خود در برابر دشمن را ندارد. لذا گاهی خداوند برای امتحان انسان‌ها و اینکه از خواب بیدار شوند، ملتی را تحت آزمایش قرار می‌دهد تا هم نخاله‌ها مشخص شوند و آنچه در وجودشان است را بیرون بریزند و هم مؤمنین خالص مشخص شوند و نیز قدر برخی نعمت‌ها را بدانند. قدر نعمت امنیت و آسایش در چنین امتحاناتی معلوم می‌شود.

روایت زیر نکته‌ایی طبی برای زیاد خوابیدن ذکر می‌کند:

«كَثْرَةُ الْأَكْلِ وَ النَّوْمِ یُفْسِدَانِ النَّفْسَ وَ یَجْلِبَانِ الْمَضَرَّةَ»[6]
زیاد خوردن و زیاد خوابیدن روح انسان را فاسد می‌کند و ضرر به همراه دارد.

زیاد خوردن و خوابیدن ضرر روحی و جسمی به همراه دارد.

«کثرة ‌النوم» (زیاد خوابیدن) در برابر کم خوابیدن نیست بلکه در برابر «معتدل النوم» است. انسان موظف است به اندازه نیاز بخوابد. اگر بیش از حد نیاز بخوابد، تعبیر «کثرة‌ النوم» برایش بکار برده می‌شود. ممکن است نیاز فردی به خواب ده ساعت باشد، نمی‌توان گفت چنین فردی زیاد خوابیده است. زیرا بدنش به ده ساعت خواب نیاز دارد. ممکن است قبل از خواب خسته بوده یا اهل سفر باشد. اما اگر فردی همیشه میزان خوابش در حد ده یا پانزده ساعت باشد، «کثرة النوم» است. بنابراین معیار، احتیاج بدن است. وقتی نیازمندی بدن به خواب تأمین شود، خودش مشخص می‌کند که دیگر میل به خواب ندارد. چنانچه فرد بعد از رفع احتیاجش، بی‌جهت بخوابد از اینجا به بعد برای بدن مضر است و انسان را تنبل می‌کند. از طرف دیگر کسالت به همراه دارد، اعضا و جوارح را تنبل می‌کند و نیز موجب می‌شود خون در بدن حرکت نکند و فرد از ناحیه خون دچار غلظت شود.

در برخی روایات از خواب زیاد با عنوان مستی یاد شده است. مستی تنها با شراب به دست می‌آید بلکه با خواب زیاد هم حاصل می‌شود یعنی عقل می‌پرد.

«السُّكْرُ أَرْبَعُ سُكْرَاتٍ سُكْرُ الشَّرَابِ وَ سُكْرُ الْمَالِ وَ سُكْرُ النَّوْمِ وَ سُكْرُ الْمُلْكِ»[7]
مستی چهار نوع است: مستی شراب، مستی مال و پول زیاد، مستی خواب و مستی پادشاهی و مقام.

پول زیاد برخی را دچار طغیان، چموشی و ناسپاسی می‌کند و علیه دین، نظام و انقلاب می‌شوراند. فردی با وجود اینکه سر سفره انقلاب بزرگ شده و حق الزحمه‌اش را به صورت کامل (برای هر برنامه‌ سیصد و پنجاه میلیون) دریافت کرده است، صدا و سیما را تحریم می‌کند. وقتی حق الزحمه در حد زحمت نباشد، انسان را مست و طاغی می‌کند: ﴿إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَىٰ﴾[8]

در روایات اهل بیت (ع)، زیاد خوابیدن نهی شده است. در برخی روایات نیز کم خوابیدن مدح شده است. کم خوابیدن به معنای تعادل است؛ نه اینکه انسان به گونه‌ای بخوابد که نیازمندی‌اش به خواب تأمین نشود و چنین چیزی منظور نیست. زیاد خوابیدن یعنی بیش از حد متعادل خودش بخوابد. این امری نسبی است و به شرایط قبل از خواب بستگی دارد. ممکن است فرد از نظر روحی خسته باشد. آیا به فردی که در پمپ بنزین، از ساعت نه شب تا ساعت یک ظهر روز بعدش، کار می‌کند، می‌توان گفت 6 ساعت بخوابد؟ قطعا نیازمندی چنین فردی بیشتر است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo