< فهرست دروس

درس آیات الأبدان استاد رسول باقری‌اصفهانی

1401/01/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: آیات الأبدان در قرآن/مصادیق حد وسط اطعام /

 

از دیگر آیات طبی، آیه 89 سوره مائده است:
﴿لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَيْمَانَ ۖ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ ۖ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ ۚ ذَٰلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ ۚ وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُمْ ۚ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾
خدا به سوگندهای لغو و بیهوده، شما را مؤاخذه نخواهد کرد ولکن بر شکستن آن سوگندی که از روی عقیده‌ی قلبی یاد می‌کنید، مؤاخذه خواهد نمود و کفاره آن قسم،‌ طعام دادن ده فقیر است از آن طعام متوسط که بر اهل خود غالبا تهیه می‌کنید یا جامه بر آنان پوشانده یا یک بنده آزاد کنید و هر کس توانایی آن ندارد سه روز، روزه بدارد. این است کفاره شکستن سوگندهایی که یاد می‌کنید و باید حرمت سوگندهای خود را نگه دارید. خدا بدین روشنی آیات خود را برای شما بیان می‌کند، شاید که شکر او بجا آرید.

این آیه به اعتبار بخش میانی‌اش، آیه‌ای طبی محسوب می‌شود؛ ﴿فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ﴾ کفاره شکستن قسم،‌ غذای متوسطی است که به اهل خانه می‌دهید و این بخش مورد بحث ما است. در رابطه با شأن نزول این آیه لازم است که به آیه‌ی قبل اشاره کنیم و روایات ذیل آن را ذکر کنیم و ببینیم مصداق «أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ» در روایات چگونه معرفی شده است.

در روایتی آمده: بعد از اینکه پيامبر (ص) درباره قيامت و وضع مردم در آن دادگاه عدل الهي، سخناني فرمود، بلال حبشی سوگند خورد که هیچ روزی افطار نکند و روزها را روزه‌دار باشد. عثمان‌بن‌مظعون هم سوگند خورد که با زن خود نیامیزد. روزی همسر عثمان بر عایشه وارد شد و اتفاقاً زن زیبایی بود. عایشه نگاهی به آن زن کرد و دید به خود نپرداخته و خود را از جهت لباس و سر و صورت مرتب نکرده است. پرسید: چرا چنین نامرتبی؟ همسر عثمان گفت: من برای چه کسی خود را بیارایم؟ به خدا قسم شوهر من از مدت‌ها پیش نزدیک من نیامده، چون که شیوه رهبانیت را اتخاذ کرده و لباس‌های مخصوص و خشن بر تن نموده و به زندگی دنیا وا زده و بی‌علاقه شده است. پيامبر (ص) به منزل که آمد، عايشه گفتار همسر عثمان را به حضرت رساند. پيامبر (ص) دستور داد همه مسلمانان به مسجد بيايند. مسلمانان که جمع شدند، پيامبر (ص) بالاي منبر قرار گرفت پس از حمد و ثناي پروردگار فرمود: چرا بعضي از شما چيزهاي پاک و حلال را بر خود حرام کرده‌اند؟ و این آیه را قرائت کردند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحَرِّمُوا طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ﴾[1] (ای اهل ایمان بر خودتان غذاهای پاکیزه‌ای که خداوند بر شما حلال کرده است، حرام نکنید و از حدود الهی تعدی نکنید چرا که خداوند تجاوزکنندگان را دوست ندارد)
حضرت پیامبر (ص) در ادامه فرمودند: من قسمتي از شب را مي خوابم و با همسرم آميزش دارم و همه روزها را روزه نمي‌گيرم و فرمودند: «فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی»[2] آگاه باشيد اين راه و روش زندگي من است، هرکس از آن روي گرداند از من نيست. در این حال این چند نفر برخاستند و عرضه داشتند: ای رسول خدا (ص)! ما به این کارها سوگند یاد کرده‌ایم، با سوگند خود چه کنیم؟ پس خداوند این آیه را نازل فرمود: ﴿لا یُؤاخِذُکُمُ اللهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمانِکُمْ وَ لکِنْ یُؤاخِذُکُمْ بِما عَقَّدْتُمُ الْأَیْمانَ فَکَفَّارَتُهُ إِطْعامُ عَشَرَةِ مَساکِینَ مِنْ أَوْسَطِ ما تُطْعِمُونَ أَهْلِیکُمْ أَوْ کِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِیرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ ذلِکَ کَفَّارَةُ أَیْمانِکُمْ إِذا حَلَفْتُمْ﴾

این دو نفر بدعت نکردند و حلال خداوند را تشریعا حرام نکردند. آنان تنها بر خود حلال خدا را حرام کردند در حالی که در اسلام رهبانیت وجود ندارد.

خداوند از قسم‌هایی که ورد زبان است و جدی نباشد، بازخواست نمی‌کند. همانند قسم‌هایی که برخی در زبان محاوره می‌گویند، مانند «نه والا» که در اصل «نه والله» است.

در روایت آمده است:

«سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنْ قَوْلِهِ - ﴿لايُؤاخِذُكُمُ اَللّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمانِكُمْ﴾- قَالَ: هُوَ لاَ وَ اَللَّهِ وَ بَلَى وَ اَللَّهِ وَ كَلاَّ وَ اَللَّهِ لاَ يَعْقِدُ عَلَيْهَا أَوْ لاَ يَعْقِدُ عَلَى شَيْءٍ»[3]
) در مورد آیه: ﴿لا یُؤاخِذُکُمُ الله بِاللَّغْوِ فِی أَیْمانِکُمْ﴾، سؤال کردم؛ فرمود: یعنی این که [گفته شود:] نه به خدا قسم، یا آری به خدا قسم، یا هرگز به خدا قسم، و هیچ‌گونه اثری نداشته باشد [و با آن قسم، معامله‌ای صورت نگیرد]

اگر کسی بگوید: «هو لا والله و بلى والله» بازخواست نمی‌شود. اما قسم‌هایی که نیت و جدّیت در آن است، مورد بازخواست قرار می‌گیرد.

آیا قسمی که جناب بلال و عثمان بن مظعون خوردند، مورد بازخواست قرار خواهد گرفت؟ قسم آنان جدی بود و با توجه‌ به آیه‌ای که نازل شد، خداوند قسم‌هایی که عزم،‌ نیت و اراده‌ی جدی در آن باشد را مورد بازخواست قرار می‌دهد.

در روایاتی که ذیل این آیه وارد شده،‌ آمده است اگر انسان قسم بخورد عبادتی را انجام دهد، کفاره ندارد. در حقیقت کفاره‌اش این است که کاری که قسم خورده انجام ندهد را انجام دهد. به عنوان مثال اگر کسی قسم خورده که شب‌ها نخوابد، کفاره‌اش این است که شب‌ها بخوابد. کسی که قسم خورده ازدواج نکند، کفاره‌اش ازدواج است و باید قسمش را بشکند. چنین قسمی نیت جدی دارد اما کفاره‌اش متفاوت است. روایت آن در زیر آمده است:

«مَنْ حَلَفَ عَلَى يَمِينٍ فَرَأَى غَيْرَهَا خَيْراً مِنْهَا فَأَتَى ذَلِكَ فَهُوَ كَفَّارَةُ يَمِينِهِ وَ لَهُ حَسَنَةٌ»[4]
هركس سوگندى ياد كند، اما ببيند كه عمل ديگرى، بهتر از آن است و آن را انجام دهد، پس همان، كفاره سوگند آن است و براى او حسنه‌اى خواهد بود.

اگر فرد بر حسب تقیه قسم بخورد، کفاره ندارد. زیرا می‌خواهد ظلم و آسیبی که ممکن است از ناحیه دشمن بر او وارد شود را دفع کند.

اگر کسی قسم بخورد که گناهی را انجام ندهد و آن را انجام دهد، کفاره بر او واجب می‌شود.

سه نوع قسم داریم:
1- قسمی که کفاره دارد.
2- قسمی که کفاره ندارد.

«فَالْيَمِينُ اَلَّتِي لَيْسَ فِيهَا كَفَّارَةٌ اَلرَّجُلُ يَحْلِفُ بِاللَّهِ عَلَى بَابِ بِرٍّ أَنْ لاَ يَفْعَلَهُ فَكَفَّارَتُهُ أَنْ يَفْعَلَهُ وَ اَلْيَمِينُ اَلَّتِي تَجِبُ فِيهَا اَلْكَفَّارَةُ اَلرَّجُلُ يَحْلِفُ عَلَى بَابِ مَعْصِيَةٍ أَنْ لاَ يَفْعَلَهُ فَيَفْعَلُهُ فَتَجِبُ عَلَيْهِ اَلْكَفَّارَةُ وَ اَلْيَمِينُ اَلْغَمُوسُ اَلَّتِي تُوجِبُ اَلنَّارَ اَلرَّجُلُ يَحْلِفُ عَلَى حَقِّ اِمْرِئٍ مُسْلِمٍ عَلَى حَبْسِ مَالِهِ»[5]
پس قَسَمی که کفاره ندارد این است که فرد بر کار خیری قسم بخورد که آن را انجام ندهد. کفاره‌اش این است که آن کار خیر را انجام دهد. قَسَمی که کفاره بر آن واجب است این است شخص قسم بخورد عمل معصيتى را انجام ندهد؛ اما انجامش مى‌دهد. پس كفاره بر او لازم مى‌گردد. و سوگند دروغى كه موجب آتش دوزخ است این است که شخص بر حق مرد مسلمانى سوگند ياد کند تا مال او را حبس کند.

کفاره‌ی قسمی که در رابطه با حق الناس است، آتش جهنم است و تنها با ورود به جهنم پاک می‌شود.

کفاره بر فردی که قسم بخورد گناهی را انجام ندهد اما آن را انجام دهد، واجب می‌شود.

اگر فردی برای اینکه خود را ملزم کند، قسم بخورد روزی یک جزء قرآن بخواند و نخواند، آیا کفاره دارد؟

چیزی که بر انجام آن سوگند خورده می‌شود بایستی امری مباح یا مستحب باشد که آن را بر خود ملزم کند. اگر بر انجام معصیت قسم خورده شود، ترک آن معصیت، کفاره‌اش خواهد بود. اگر بر انجام عمل واجبی قسم یاد شود مانند خواندن نماز، الزام آور نیست. چرا که نماز فی نفسه واجب است و با قسم واجب نشده است. بنابراین دو مصداق پیدا می‌کند. معمولا بر انجام عمل مکروه قسم یاد نمی‌شود به عنوان مثال فرد قسم بخورد که همیشه تنها بخوابد. چرا که تنها خوابیدن کراهت دارد. کفاره‌ی آن عدم انجام عمل مکروه است. بنابراین کفاره مثال ذکر شده این است که فرد تنهایی نخوابد.

کفاره قسم طبق آیه چه چیزهایی است؟
1- اطعام ده فقیر (از غذای متوسطی که به خانواده‌اش می‌دهد)
پوشاندن ده مستمند
در صورت ناتوانی سه روز پی‌در‌پی روزه گرفتن.

در روایتی آمده است:

«وَالْوَسَطُ الْخَلُّ وَالزَّيْتُ وَأَرْفَعُهُ الْخُبْزُ وَاللَّحْمُ وَالصَّدَقَةُ مُدٌّ مُدٌّ مِنْ حِنْطَةٍ لِكُلِّ مِسْكِينٍ وَالْكِسْوَةُ ثَوْبَانِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَعَلَيْهِ الصِّيَامُ»[6]
غذای وسط سرکه و روغن زیتون است. غذای رفیع، نان و گوشت است و صدقه یک مدّ از گندم است که به هر مسکین داده می‌شود و پوشیدنی دو نوع، لباس رو و لباس زیر است. پس هركس نتوانست، سه روز روزه به عهده او خواهد بود.

انتخاب کفاره با خود فرد است. می‌تواند به ده نفر لباس بپوشاند یا به ده نفر غذای متوسط زندگی‌اش را بدهد.

در روایتی دیگر آمده است:

«الْأُدْمُ أَدْنَاهُ الْمِلْحُ وَأَوْسَطُهُ الْخَلُّ وَ الزَّيْتُ وَأَرْفَعُهُ اللَّحْمُ»[7]

ممکن است فردی بیشتر از یک مدّ (هفتصد و پنجاه گرم) غذا بخورد و فردی دیگر کمتر از آن غذا بخورد. أوسط به لحاظ کمیت و کیفیت است. کسی که بیشتر یا کمتر از یک مدّ غذا می‌خورد، شاخص نیست. شاخص همان هفتصد و پنجاه گرم است. به لحاظ کیفیت، حداقل نمک است. آیه حد وسط را برای کفاره ذکر کرده است. بنابراین بهتر است سرکه و روغن زیتون باشد. البته اگر کسی بخواهد گوشت بدهد، دستش باز است. اما تکلیف همان حد وسط است.

ابوبصیر گوید:

«سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ‌ أَوْسَطِ ما تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ، ‌فَقَالَ: مَا تَقُوتُونَ بِهِ عِيَالَكُمْ مِنْ أَوْسَطِ ذَلِكَ قُلْتُ: وَ مَا أَوْسَطُ ذَلِكَ فَقَالَ الْخَلُّ وَ الزَّيْتُ وَ التَّمْرُ وَ الْخُبْزُ تُشْبِعُهُمْ بِهِ مَرَّةً وَاحِدَةً قُلْتُ: كِسْوَتُهُمْ؟ قَالَ: ثَوْبٌ وَاحِدٌ»[8]
أَوْسَطِ ما تُطْعِمُونَ أَهْلِیکُمْ، سؤال کردم. ایشان فرمود: حد وسط قوتی که به خانواده‌ی خودتان می‌دهید، برای مساکین منظور کنید. عرض کردم: این حدّ وسط کدام است؟ امام (ع) فرمود: سرکه، روغن زیتون، خرما و نان که ده نفر مسکین را یک نوبت سیر کند. عرض کردم: لباس آنان؟ فرمود: یک جامه هم کافی است.

اگر میسر بود، لباس رو و لباس زیر به فقرا بدهید و اگر میسر نشد، لباس رو و چنانچه نشد یک لباس بدهید.

«وَ عِنْدَ اَلضَّرُورَةِ يُجْزِي قَمِيصٌ وَاحِدٌ»[9]
هنگام ضرورت یک لباس کفایت می‌کند.

غذای متوسط امری نسبی است. در زمان قدیم غذای متوسط، سرکه و روغن زیتون بود. اما غذای متوسط هر زمان ممکن است متفاوت باشد. اینجا سوالی پیش می‌آید و آن این است که آیا مخاطب آیه همه مسلمانان هستند؟ آیا غذای متوسط اکثر مردم منظور است یا غذای متوسط هر شخص؟
با توجه به کلمه «عیالکم» در آیه، غذای متوسط هر شخص باید به عنوان کفاره داده شود. غذای متوسط فرد سرمایه‌دار، غذای عالی فرد متوسط به لحاظ معیشتی محسوب می‌شود.

برخی فقها از آیه چنین برداشت کردند که متوسط غذای نوع مردم منظور است. اما آیه ظاهرا ناظر به این است که هر کس باید با توجه توانایی‌اش، کفاره دهد.

در حال حاضر قیمت روغن زیتون از 160 هزار تا 300 هزار تومان است. با این قیمت‌ها روغن زیتون غذای افراد متمکن است. اگر قرار باشد طبق روایت به ده فقیر روغن زیتون و سرکه بدهید، هزینه‌اش زیاد می‌شود. بنابراین غذای متوسط یک امر نسبی و نه نفسی (شخصی) است که بگوییم چون امام فرمودند: حد وسط سرکه و روغن زیتون است، پس حتما باید این غذا به ده فقیر داده شود. مردم در زمان امام صادق (ع) وضعیت معیشتی بهتری نسبت به زمان حضرت پیامبر (ص)‌ داشتند. لذا امام صادق (ع) از غذاهای خوب استفاده می‌کردند. برخی ایشان را مورد نقد قرار می‌دادند و می‌گفتند: چرا از چنین غذاهایی استفاده می‌کنید؟ در حالی که ما در مورد پیامبر (ص) شنیدیم نصف خرما را می‌خوردند. حضرت در جواب می‌فرمودند: زمان پیامبر (ص) مردم فقیر بودند اما الان وضع معیشت مردم بهتر است. حضرت با خوردن غذاهای خوب قصد داشتند عده‌ای آنان را بر خود حرام نکنند.

در نتیجه اوسط، امری نسبی و در هر زمانی متفاوت است. هر فردی باید به غذای خود و خانواده‌اش توجه کند و حد وسط آن را کفاره دهد.

سوال: آیا کفاره یک وعده است؟

در روایتی آمده است:

«مَا حَدُّ مَنْ لَمْ يَجِدْ وَ إِنَّ الرَّجُلَ يَسْأَلُ فِي كَفِّهِ وَ هُوَ يَجِدُ فَقَالَ إِذَا لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُ فَضْلٌ عَنْ قُوتِ عِيَالِهِ فَهُوَ مِمَّنْ لَا يَجِدُ»[10]
حد کسی که چیزی نمی‌یابد چیست و شخصی گدایی می‌کند و می‌یابد، حکم او چیست؟ حضرت فرمودند: اگر کسی بیشتر از قوت خانواده‌اش چیز دیگری نیافت، مصداق مَن لَّمْ یَجِدْ خواهد بود.

کسی که چیزی نیابد، باید سه روز پشت سر هم روزه بگیرد.

اینکه غذاهای نمک، سرکه و روغن زیتون،‌ گوشت و نان در روایت ذکر شده است نشان‌دهنده این است که این غذاها جز غذاهای مرسومی است که باید مورد استفاده قرار گیرد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo