درس آیات الأبدان استاد رسول باقریاصفهانی
1401/01/20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: آیات الأبدان در قرآن/اعتدال در رفتار و گفتار /
از دیگر آیات طبی قرآن، آیه 19 سوره لقمان است:
﴿وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ ۚ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ﴾
در تفسیر علی بن ابراهیم، ذیل «وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ» آمده است:
«أي لا تَعجَل»[1]
همان طور که میدانید عجله کردن از عوارض مزاج صفرا است:
«وَ لَزِمَهُ مِنْ نَاحِيَةِ اَلْمِرَّةِ اَلْغَضَبُ وَ اَلسَّفَهُ وَ اَلشَّيْطَنَةُ وَ اَلتَّجَبُّرُ وَ اَلتَّمَرُّدُ وَ اَلْعَجَلَةُ»[2]
و از ناحيه صفرا و سودا غضب و سفاهت و نادانى و شيطنت و مكر و ظلم و جور و تكبر و خود پسندى و تمرّد و سرپيچى (از كارها و حرفها) و تعجيل در امور نمود.
بنابراین توصیه به میانهروی در راه رفتن و منش زندگی به معنای عجول نبودن است. معمولا هنگامی که انسان عجله میکند، فکرش خوب کار نمیکند و دچار اختلال العقل میشود همانند زمانی که صفرا غلبه مییابد. در این حالت فرد عصبانی میشود، تصمیمات غلطی میگیرد و چه بسا این تصمیمات، آثار مخربی بر خودش و دیگران برجای گذارد.
خداوند در سوره نور، به مؤمنان «غض بصر» را توصیه میکند که به معنای کوتاه کردن نگاه و شکستن تندی آن است. «غض صوت» نیز به معنای شکستن تندی صدا است.
در روایتی ذیل «وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ» آمده است:
«أي لا ترفعه»[3]
صدایت را بلند نکن.
در آیه، حکمت بلند نکردن صدا بیان نشده و تنها یک دلیل ذکر شده است: ﴿إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ﴾
در روایتی دیگر ذیل آیه، راوی میگوید:
«سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ قَالَ: الْعَطْسَةُ الْقَبِيحَةُ»[4]
از امام صادق (ع) درباره قول خداوند عز و جل که فرمود: زشتترین صداها، صدای الاغها است، سوال کردم. حضرت فرمودند: عطسه با صدای بلند.
عطسه با صدای بلند صدای زشتی ایجاد خواهد کرد. عطسهی زشت یک مصداق برای صوت بلند است که صدای انسان را شبیه صدای الاغ میکند. بنابراین هنگام عطسه صدایتان را رها و بلند نکنید. شاید منظور این است که انسان نبایستی در میان جمع بلند عطسه کند و هنگام تنهایی مشکلی نداشته باشد. چرا که بلند عطسه کردن ممکن است موجب ترساندن دیگران شود.
در روایت دیگری نیز وارد شده است:
«و رُوِيَ عَن أبي عَبدِ اللّه عَلَيْهِ السَّلاَمُ قالَ: هِيَ العَطسَةُ المُرتَفِعَةُ القَبيحَةُ وَ الرَّجُلُ يَرفَعُ صَوتَهُ بِالحَديثِ رَفعاً قَبيحاً إلّا أن يَكونَ داعِياً أو يَقرَأَ القُرآنَ»[5]
از امام صادق (ع) روایت شده که فرمودند: عطسهی بلندِ زشت را گویند و مردی که صدایش را موقع سخن گفتن بلند میکند در حدی که صدایش زشت میشود مگر اینکه انگیزهی عقلایی برای فریاد زدن داشته باشد یا قرآن بخواند.
بر حسب آیات قرآن مصداق دیگری برای بلند کردن صدا وجود دارد:
[6]
خداوند دوست نمیدارد که کسی به گفتار زشت صدایش را بلند کند، مگر اینکه به او ظلمی شده باشد، همانا که خدا شنوا و دانا است.
براساس این آیه اگر انسان مورد ظلم واقع شد، میتواند صدایش را بلند کند و فحش دهد.
«جَهر» به معنای صدای بلند است و «سوء» به این معناست که عیب او را بگوید یا غیبت کند. انسان مظلوم میتواند در دادگاه یا نزد افرادی که میتوانند مشکلش را حل کنند، صدایش را بلند کند. چه بسا ممکن است در اثر شدت جراحت روحی که بر او وارد شده فحش بدهد که جایز است.
یکی از مصادیق «الْجَهْرَ بِالسُّوءِ» بیان عیب پنهانی فرد است و مصداق دیگرش این است که مظلوم درخواست یاری و انتصار کند. بنابراین مظلوم میتواند صدایش را بلند کند، فحش دهد یا غیبت کند.
خداوند ظلم ظالم را میداند و صدای مظلوم را میشنود. آه مظلوم عرش خدا را به لرزه در میآورد و اگر نفرین کند، مستجاب میشود. از امام حسن مجتبی (ع) سوال میشود: فاصله بین زمین تا آسمان دنیا چقدر است؟ حضرت فرمودند: به اندازهای که فرد با چشم سر نگاه کند. سوال شد: فاصله بین زمین تا آسمان معنا چقدر است؟ حضرت فرمودند: به اندازهای که دعای مظلوم به اجابت برسد.
﴿إِنْ تُبْدُوا خَيْرًا أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا قَدِيرًا﴾[7]
اگر (درباره خلق) آشکارا یا پنهانی نیکی کنید یا از بدی دیگران درگذرید خدا همیشه از بدیها در میگذرد با آنکه در انتقام تواناست.
مظلوم میتواند ظلمی که در حقش روا شده را بیان کند. اگر چه باید خوبیهای او را بگوید و تنها بدیهای او را نگوید. همچنین میتواند ظلمش را بپوشاند یا ظالم را ببخشد، خدا همیشه از بدیها در میگذرد با آنکه در انتقام تواناست.
در روایتی دیگر آمده است:
«لاَ يُحِبُّ أَنْ يَجْهَرَ اَلرَّجُلُ بِالظُّلْمِ وَ اَلسُّوءِ وَ يَظْلِمَ إِلاَّ مَنْ ظَلَمَ فَقَدْ أَطْلَقَ لَهُ أَنْ يُعَارِضَهُ بِالظُّلْمِ»[8]
.
در قرآن داریم:
﴿وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا﴾[9]
جزای بدی به مانند آن بدی است.
بنابراین ما میتوانیم به همان اندازه با ظلم معارضه کنیم.
مصداق دیگر «جهر بالسوء» در روایت زیر آمده است:
«إِنْ جَاءَكَ رَجُلٌ وَ قَالَ فِيكَ مَا لَيْسَ فِيكَ مِنَ اَلْخَيْرِ وَ اَلثَّنَاءِ وَ اَلْعَمَلِ اَلصَّالِحِ فَلاَ تَقْبَلْهُ مِنْهُ وَ كَذِّبْهُ فَقَدْ ظَلَمَك»[10]
اگر فردی نزد تو آمد و چیزی گفت که در تو نیست از خیر و ثناء و عمل صالح، از او قبول نکن و او را تکذیب کن که به تو ظلم کرده است.
هنگام چاپلوسی و تعریف و تمجید نادرست، صدایتان را بلند کنید چرا که به شما ظلم شده است. به فرد چاپلوس بگویید: چیزی که میگویی در من وجود ندارد. حتی در روایت آمده در صورت چاپلوس خاک بپاشید:
«احْثُوا فِي وُجُوهِ الْمَدَّاحِينَ التُّرَابَ»[11]
بهصورت ستايشگران خاك فرو پاشيد.
البته چاپلوسی برای دریافت علم جایز است.
امام خمینی (ره) در دیدار با ائمه جمعه سراسر کشور در واکنش به تعریف و تمجید بحق آیتالله مشکینی فرمودند: «ما اینقدری که گرفتار نفس خودمان هستیم کافی است، دیگر مسائلی نفرمایید که انباشته شود در نفوس ما و ما را به عقب برگرداند».
مصداق دیگرش در روایت زیر آمده است:
«أَنَّهُ الضَّيْفُ يَنْزِلُ بِالرَّجُلِ فَلاَ يُحْسِنُ ضِيَافَتَهُ، فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَذْكُرَ سُوءَ مَا فَعَلَهُ»[12]
اگر با مهمان به خوبی رفتار نشود، «الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ» جایز است. مهمان حرمت دارد و اجازه دارد در صورت سوء رفتار میزبان، به او فحش دهد.
گاهی فرد به علت ظلمهای زیادی که در حقش شده، میخواهد خود را تخلیه کند. چرا که در غیر این صورت تبدیل به عقدههای روحی و روانی میشود. در این صورت اشکالی ندارد ظلمی را که در حقش انجام شده، بیان کند.
بلند کردن صدا برای خطیب نماز جمعه، قاری قرآن و مظلوم مجاز است اما در شرایط عادی بگو مگو با صدای بلند صحیح نیست. صدای بلند به بدن آسیب میزند. موجب بالا رفتن صفرا و سرعت گردش خون میشود. خون در سر جمع شده و به رگهای مغز فشار میآورد و چه بسا موجب پاره شدن رگهای چشم، خون دماغ، سکته مغزی و قلبی، تپش شدید قلب و از این موارد شود. بنابراین نباید اهل بحث، گفت و گو و فریاد زدن باشیم که این نیازمند کمی ممارست است.
سوال: آیا غلبه صفرا موجب فریاد زدن میشود یا فریاد زدن موجب غلبه صفرا میشود؟
در نتیجه این آیه با تفاسیری که بیان شد میتواند آیهای طبی باشد.