درس آیات الأبدان استاد رسول باقریاصفهانی
1400/11/20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: آیات الأبدان در قرآن/رایحه درمانی /
آیه بیست و دوم: ﴿إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ ۖ لَوْلَا أَنْ تُفَنِّدُونِ﴾
از دیگر آیات طبی قرآن، این قسمت از آیه 99 سوره یوسف است: ﴿إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ ۖ لَوْلَا أَنْ تُفَنِّدُونِ﴾
حضرت یعقوب (ع) فرمود: بی تردید بوی یوسف را مییابم.
حضرت یعقوب (ع) برادران یوسف (ع) را برای دریافت جیره به سمت مصر فرستاد. آنها در گفت و گویی که با حضرت یوسف (ع) داشتند، متوجه شدند حاکم مصر، برادر آنهاست. در حقیقت از یوسف به یوسف رسیدند. سپس از ظلمی که در حق برادرشان کردند، اظهار پشیمانی کردند و حضرت یوسف (ع) در اوج قدرت همه آنان را بخشید و به آنها فرمود: ﴿اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَىٰ وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ﴾[1]
این پیراهنم را ببرید و آن را روی صورت پدرم بیندازیم، بینا میشود و همه خاندانتان را نزد من آورید.
﴿وَلَمَّا فَصَلَتِ الْعِيرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ ۖ لَوْلَا أَنْ تُفَنِّدُونِ﴾[2]
زمانی که کاروان از مصر رهسپار کنعان شد، پدرشان گفت: بی تردید بوی یوسف را مییابم اگر مرا سبک عقل ندانید.
البته آنان بی ادبی کردند و پدرشان را گمراه معرفی کردند: ﴿قَالُوا تَاللَّهِ إِنَّكَ لَفِي ضَلَالِكَ الْقَدِيمِ﴾[3] گفتند به خدا سوگند تو در همان خطا و گمراهی دیرینهات هستی.
﴿فَلَمَّا أَنْ جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَىٰ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا ۖ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴾[4] چون مژدهرسان آمد پیراهن را بر صورت حضرت یعقوب افکند، در آن حال به بینایی بازگشت. گفت: آیا به شما نگفتم که من از خدا حقایقی میدانم که شما نمیدانید.
﴿قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ﴾[5]
﴿قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي ۖ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ﴾[6]
حضرت یعقوب فرمود: برای شما از پروردگار درخواست آمرزش خواهم کرد به زودی که او بسیار آمرزنده و مهربان است.
منظور حضرت یعقوب (ع) از اینکه فرمود به زودی برای شما درخواست آمرزش خواهم کرد، این بود که میخواست در نماز شب برایشان طلب مغفرت کند.
دو قسمت این آیه مد نظر است:
1- ﴿إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ﴾ حضرت یعقوب فرمود: من بوی حضرت یوسف را مییابم.
2- ﴿اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَىٰ وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا﴾ حضرت یوسف به برادرانش فرمود: پیراهن من را ببرید و آن را روی صورت پدرم بیندازید که بینا خواهد شد.
براساس روایات اهل بیت (ع) بوی بدن پیامبران، بوی «میوه به» بود. حضرت پیامبر (ص) فرمودند:
«رائِحَةُ الأَنبِياءِ رائِحَةُ السَّفَرجَلِ ورائِحَةُ الحورِ العينِ رائِحَةُ الآسِ ورائِحَةُ المَلائِكَةِ رائِحَةُ الوَردِ ورائِحَةُ ابنَتي فاطِمَةَ الزَّهراءِ عَلَيْهَا السَّلاَمُ رائِحَةُ السَّفَرجَلِ وَالآسِ وَالوَردِ»[7]
بوی بدن انبیاء، بوی میوه به است و بوی حورالعین بوی گل مورد است و بوی ملائکه بوی گل سرخ و بوی بدن دخترم فاطمه الزهرا (س) بوی میوه به و شکوفههای مورد و گل سرخ است.
بنابراین بویی که به مشام حضرت یعقوب (ع) رسید، بوی «میوه به» بود. ایشان نفرمود: میبویم، بلکه فرمود: «إِنِّي لَأَجِدُ» به این معنا که من از دور، بوی پیراهن یوسف را در درون خودم مییابم. بنابراین چنین امری باطنی است. عزیزانی که در حوزه درس خواندهاند میدانند که علاوه بر حواس پنجگانه ظاهری، حواس باطنی نیز داریم. علاوه بر چشم سر و گوش مادی، چشم سر درونی و گوش درونی داریم. هنگامی که روح از بدن ظاهری رفع تعلق موقت میکند، از حواس باطنی استفاده میکند که معمولا محل بروز آن در رویا و خواب است.
گاهی ائمه اطهار (ع) به برخی از مردم هدیههایی میدادند، اما به افرادی که جزء خواص و دلدادههای اهل بیت (ع) بودند، هدایایی خاص میدادند. امام حسین (ع) به عبدالرحمن سلمی، معلمی که به فرزندش سوره حمد را آموخته بود، هزار دینار طلا و هزار حلّه بخشید. اما امام رضا (ع) به دعبل خزاعی شاعر، پیراهن خودشان را که به بدن مطهرشان متبرک بود، دادند. بدن امام بیت الله است و حرمت زیادی دارد. ما موظفیم از این بدن به عظمت یاد کنیم. چرا که روحی در این ابدان است که همیشه مشغول ذکر خداوند است. پیراهنی که به بدن امام متبرک شده، شفابخش و درمانگر است.
حضرت یوسف به برادرانش فرمود: پیراهنم را روی صورت پدرم قرار دهید. چرا که لباس ایشان، نور دارد و انسان با نور میبیند.
امام صادق (ع) فرمودند:
«وَ بِالنُّورِ يُبْصِرُ وَ يَعْقِلُ»[8]
با نور میبیند و تعقل میکند.
بنابراین پیراهن حضرت یوسف (ع) به دیدگان پدرش نور داد و بصیرت به چشمانش برگشت.
در حقیقت این آیات از چند زاویه قابل بررسی است:
1- رایحه درمانی: قرآن هم این را تأیید کرده که رایحه درمانی درمانگر است. حضرت یعقوب (ع) از دور بوی پیراهن یوسف (ع) را یافت و بعد از اینکه پیراهن را از نزدیک بویید، آن را روی دیدگانش قرار داد و دیدگانش به پیراهن ولی خدا متبرک شد. اگر چه حضرت یعقوب (ع) خود نیز خلیفه خدا بود.
رایحه درمانی در روایات
رایحه درمانی در طب اسلامی قابل قبول است. چند روایت در رابطه با آن را در زیر بیان میکنیم:
امام باقر (ع) فرمودند:
«إِذَا أَرَدْتَ أَكْلَ اَلتُّفَّاحِ فَشَمَّهُ ثُمَّ كُلْهُ فَإِنَّكَ إِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ أَخْرَجَ مِنْ بَدَنِكَ كُلَّ دَاءٍ وَ غَائِلَةٍ وَ يُسَكِّنُ مَا يُوجَدُ مِنْ قِبَلِ اَلْأَرْوَاحِ كُلِّهَا»[9]
هنگامی که میخواهی سیب بخوری، آن را بو کن. چرا که اگر چنین کردی، از بدنت هر بیماری و مشکلاتی خارج میشود و تسکیندهندهی درد است.
بوییدن سیب درمان است. سیب خصوصیت ندارد و منظور همه میوههای خوشبو است.
اگر ارواح به معنای بیماری و درد باشد، بوییدن میوهی سیب تسکین دهنده درد است. اگر منظور از ارواح، جنیان باشد، بوییدن سیب رافع و دافع جنیان از وجود انسان است. قرائنی وجود دارد که هر دو احتمال صحیح است. در روایت آمده خوردن سیب، جنیان را از انسان دور میکند و همچنین مداومت بر خوردن سیب برای کسی که دچار طلسم شده باشد نیز مفید است.
جناب حکیم بوعلی در کتاب قانون در مورد بوییدن «میوه به» و سیب فرمود برای ویار مفید است.
در سیره پیامبر (ص) نیز وارد شده است:
«كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِذَا رَأَى اَلْفَاكِهَةَ اَلْجَدِيدَةَ قَبَّلَهَا وَ وَضَعَهَا عَلَى عَيْنَيْهِ وَ فَمِهِ ثُمَّ قَالَ اَللَّهُمَّ كَمَا أَرَيْتَنَا أَوَّلَهَا فِي عَافِيَةٍ فَأَرِنَا آخِرَهَا فِي عَافِيَةٍ»[10]
زمانی که میوهای نوبر را میدیدند، آن را میبوسیدند و روی دو دیدگان و دهانش قرار میدادند، سپس میفرمودند: خداوندا همچنان که این میوه را در مراحل آغازین آن به عافیت و سلامتی به ما نشان دادی، در آخر فصل هم آن را با سلامتی به ما نشان بده.
امام صادق (ع) فرمودند:
«الرَّيْحَانُ وَاحِدٌ وَ عِشْرُونَ نَوْعاً سَيِّدُهَا الْآسُ»[11]
گلهای خوشبو بیست و یک نوع هستند و سیّد و آقای آنان شکوفههای مورد است.
امیرالمؤمنین (ع) فرمودند:
«حَبَانِي رَسُولُ اللَّهِ بِالْوَرْدِ بِكِلْتَا يَدَيْهِ- فَلَمَّا أَدْنَيْتُهُ إِلَى أَنْفِي قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص- أَمَا إِنَّهُ سَيِّدُ رَيْحَانِ الْجَنَّةِ بَعْدَ الْآسِ»[12]
یکی از راههای مودت ما به پیامبر (ص) فرستادن صلوات است. این اظهار مودت، محبت ما به حضرت را زیاد میکند و به تعبیر قرآن، ﴿وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ﴾ [13] ، این مزد رسالت به نفع خودتان است و باعث میشود زودتر به خدا برسید. پیامبر (ص) فرمودند:
«مَنْ أَرَادَ أَنْ يَشَمَّ رِيحِي فَلْيَشَمَّ اَلْوَرْدَ اَلْأَحْمَرَ»[14]
هر که میخواهد بوی بدن من به مشامش برسد، پس گل سرخ را استشمام کند.
گل نرگس نیز در روایات مورد سفارش بسیاری قرار گرفته است، پیامبر (ص) فرمودند:
«شَمُّوا اَلنَّرْجِسَ فِي اَلْيَوْمِ مَرَّةً وَ لَوْ فِي اَلْأُسْبُوعِ مَرَّةً وَ لَوْ فِي اَلشَّهْرِ مَرَّةً وَ لَوْ فِي اَلدَّهْرِ مَرَّةً وَ لَوْ فِي اَلسَّنَةِ مَرَّةً فَإِنَّ فِي اَلْقَلْبِ حَبَّةً مِنَ اَلْجُنُونِ وَ اَلْجُذَامِ وَ اَلْبَرَصِ شَمُّهُ يَقْلَعُهَا»[15]
گل نرگس روزانه یک بار ببوید ولو در هفته یک بار، ولو در ماه یک بار، ولو در عمرتان یک بار ولو در سال یک بار، در قلب انسان ژنی از دیوانگی و جذام (بیماریهای پوستی) و برص (پیسی) وجود دارد و بوییدن گل نرگس آنها را قلع و قمع میکند.
امام رضا (ع) فرمودند:
«وَ لَا تُؤَخَّرُ شَمُّ النَّرْجِسِ فَإِنَّهُ یَمْنَعُ الزُّکَامَ فِی مُدَّةِ أَیَّامِ الشِّتَاءِ»[16]
بوییدن گل نرجس را به تأخیر نیندازید چرا که از ابتلا به سرماخوردگی در ایام زمستان پیشگیری میکند.
استشمام چیزهای معطر یک اصل پذیرفته شدهی قرآنی و روایی است. بوی پیراهن حضرت یوسف (ع)، در حقیقت بوی بدن ایشان بود.
چند خواص بوییدنیهای خوش:
شادی آور
«ثَلَاثٌ يَفْرَحُ بِهِنَّ الجِسْمُ وَ يَربُو: الطّيبُ والباسُ اللَّيِّنِ وَشُربُ العَسَلِ»[17]
یز است که موجب شادی و فرح جسم میشود سه چیز و آن را رشد میدهد: بوی خوش و لباس نرم و نوشیدن عسل.
بوهای خوش شامل عطر، بوی گلها و هر چیز خوشبویی میشود.
چاق کننده
استشمام بوهای خوش باعث چاقی بدن میشود.
«فأمّا الّتي يُسْمِنَّ: فإدْمانُ الحَمّامِ وَ شَمُّ الرائحَةِ الطَّيّبَةِ وَ لُبْسُ الثِّيابِ اللَّيّنَةِ»[18]
سه چیز است که بدن را چاق میکند یک روز در میان حمام رفتن، بوییدن رایحه خوش و بوشیدن لباس نرم.
تقویت کننده و افزایش دهنده عقل
بوی خوش تقویت کننده است:
«مَنْ تَطَيَّبَ بِطِيبٍ أَوَّلَ النَّهَارِ وَ هُوَ صَائِمٌ لَمْ يَفْقِدُ عَقْلَهُ»[19]
کسی که روزه بگیرد و ابتدای روزه خوشبو کنندهای استعمال کند، عقل خودش را از دست نخواهد داد.
«مَا طَابَتْ رَائِحَةُ عَبْدٍ إِلَّا زَادَ عَقْلُهُ»[20]
تقویت کننده قلب
«إِنَّ الرِّيحَ الطَّيِّبَةَ تَشُدُّ الْقَلْبَ»[21]
استشمام بوی خوش، قلب را تقویت میکند.
کسانی که مشکلات قلبی دارند، گلاب و عطرهای طبیعی و گلهای خوشبو ببویند.
افزایش نیروی جنسی
«إِنَّ الرِّيحَ الطَّيِّبَةَ تَشُدُّ الْقَلْبَ وَ تَزِيدُ فِي الْجِمَاع»[22]
استشمام بوی خوش، قلب را تقویت میکند و عمل همبستری را زیاد میکند.
در روایت آمده بوی خوش در اول روز استعمال شود:
«مَنْ تَطَيَّبَ أَوَّلَ النَّهَارِ، لَمْ يَزَلْ عَقْلُهُ مَعَهُ إِلَى اللَّيْلِ»[23]
عقل محفوظ میماند یعنی کاسته نمیشود بلکه زیاد هم میشود.
حضرت یوسف (ع) دو عاشق داشتند که یکی عشق حقیقی و دیگری عشق مجازی به او داشت. عشق مجازی دوام ندارد. پایان آن خسران، ندامت، استهلاک انرژیها و هدر دادن عمر است.
حضرت مولانا در دفتر اول، بخش نهم فرمود:
عشقهایی کز پی رنگی بود ** عشق نبود عاقبت ننگی بود
اولیاء خدا عاشق خداوند هستند و هدف از آفرینش انسان این است که از طریق مودت به اولیاء خدا، عاشق خدا شود. این عشق پختگی و وصال به همراه دارد ممکن است از نظر ظاهری آسیبهایی به بدن برساند، همانطور که حضرت یعقوب (ع) در فراق حضرت یوسف (ع) بسیار گریه کرد آب چشمانش خشک شد. در تاریخ به کسانی که بسیار گریه میکردند، بکائین گفته میشد. در روایات وارد شده است که آنها پنج نفر بودند: حضرت آدم (ع)، حضرت یعقوب (ع)، حضرت یوسف (ع)، حضرت فاطمه (س) و امام سجاد(ع). حضرت آدم از فراق بهشت بسیار گریه کرد. حضرت امام سجاد (ع) نیز مدت زمان زیادی در مصیب امام حسین (ع) گریست. حضرت یعقوب (ع) به قدرى در فراق پسرش گریه کرد که به علت حزن زیاد، دچار غلبه سودای شدید و خشکی آب چشمانش شد. اما در نهایت به وصال رسید و روحش پختهتر شد. از این جهت قصه حضرت یوسف (ع) پایان زیبایی داشت.
حضرت یوسف (ع) به برادرانش فرمود: ﴿إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ﴾[24]
هر کس تقوا بورزد و بر مصیبت، معصیت و طاعت خداوند صبور باشد، خداوند اجر محسنین را ضایع نمیکند.
و نیز حضرت مولانا (در مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش 184) فرمود:
عاشقان را هر زمانی مردنیست ** مردن عشاق خود یک نوع نیست
علامه جعفری در شرح مثنوی خود مثالهایی آوردند، از جمله اینکه اگر معشوق دستمالش را که برای بینی پاک کردن است، به عاشق بدهد، عاشق زنده میشود. عشق آدمی را زنده و درونش را متحول میکند.
اگر عاشق چیزی را که منتسب به معشوقش باشد، بکار گیرد، حیات پیدا میکند. لباس حضرت یوسف (ع) به حضرت یعقوب (ع) رسید و زنده شد.
از طرف دیگر اگر معشوق هدیه عاشق را قبول نکند، عاشق میمیرد. لذا عاشق هزار بار میمیرد و زنده میشود.
گاهی برخی از افرادی که دچار مصیبت میشوند مانند مادران شهدا، با بو کردن لباس یا دیدن عکس فرزندشان حیات پیدا میکنند و روحیه میگیرند. ببینید قرآن به چه زیبایی از این زاویه به مسئله نگاه کرده است، حضرت یعقوب (ع) شیفته حضرت یوسف (ع) و در واقع کمالات او بود. لذا در کتاب لطائف مرحوم عامری، بیان میکند که حضرت یعقوب (ع) در حق برادران یوسف (ع) احجافی نکرد و بین آنان فرق نگذاشت که زمینه را برای حسادت آنان فراهم کند. اگر به طور مساوی به همه برادران نگاه میکرد در حق حضرت یوسف (ع) اجحاف میکرد. ایشان یوسف را به این علت که از بندگان مخلص خداوند بود، دوست داشت تا دیگران شیفته کمالات او شوند.
در روایت داریم:
«ويُكثِرِ النَّظَرَ إلى مَن يُحِبُّ»[25]
زیاد نگاه کردن به کسی که او را دوست میدارد، صفرا و اعصاب را تسکین میدهد.
زیاد بوییدن یکی از متعلقات معشوق نیز تسکین دهنده است.
سنگ مرمر حرم امام رضا (ع) با دیگر سنگهای مرمر متفاوت است و همین که به امام رضا (ع) منتسب شد، متبرک میشود.
پس هر چیزی که به معشوق منتسب باشد، اگر به عاشق برسد، موجب حیاتبخشی، تسکین اعصاب و روح عاشق میشود. به شرطی که عشقش حقیقی باشد. در عشقهای مجازی نیز تا مراحلی آثاری میتواند بر وجود عاشق بگذارد و مقدمهای باشد. اما نباید در این معبر بماند و باید بگذرد.
سوال: آیا بوییدن عطر برای روزهدار مکروه نمیباشد؟
جواب: در ماه مبارک رمضان اگر فردی با اختیار گلی را بو کند، ثوابش را کم میکند و کراهت دارد. زیرا نهی در عبادت یعنی ثوابش را کم میکند. اما امام در روایت از زاویه طبی بحث میکند که اگر فرد روزهداری دچار عصبانیت شده اجازه دارد از عطر استفاده کند. زیرا جنبه درمانی دارد. در روایتی آمده فردی در حال احرام، دچار غم و غصه شد، امام با اینکه تراشیدن مو جزء محرمات احرام است به آن شخص فرمودند: موهای گردنت را بتراش تا غم و غصهات برطرف شود.