< فهرست دروس

درس آیات الأبدان استاد رسول باقری‌اصفهانی

1400/11/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: آیات الأبدان در قرآن/توصیه های قرآنی در مورد میوه های رسیده /

 

آیه بیست و یکم: ﴿وَ هُوَ الَّذي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَيْرَ مَعْرُوشاتٍ

یکی دیگر از آیات طبی قرآن، آیه 141 سوره انعام است: ﴿وَ هُوَ الَّذي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَيْرَ مَعْرُوشاتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُكُلُهُ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشابِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ﴾
و اوست که باغ‌هایی از درختان داربستی )مانند انگور( و بدون داربست و نخل و زراعت با میوه‌های گوناگون و زیتون و انار مشابه و غیر مشابه را پدید آورد. شما از میوه‌ی آن به هنگامی که بار می‌دهد بخورید و روز چیدنش حق آن را به مستمندان بپردازید ولی زیاده‌روی نکنید که او مسرفان را دوست ندارد.

خداوند در این آیه به باغستان‌هایی اشاره می‌کند که پر از درختانی است که ساقه‌ها و شاخه‌های بلند دارند طوری که نیازمند به زدن داربست زیر آن‌ها می‌باشد. بعضی از درختان حالت بوته‌ای دارند و روی زمین پهن می‌شوند،‌ مانند برخی از انواع انگور که حالت بوته‌ای دارد و نیازمند به نصب داربست زیر آن نمی‌باشد. این درختان زیبایی و جلالت خاصی به باغستان‌ها می‌دهد.

در باغ‌های بهشتی، درختان مثمره وجود دارد یعنی همه‌ی درختان در بهشت، میوه می‌دهند. به علت اهمیت برخی از میوه‌ها،‌ نام آنان در قرآن ذکر شده است مانند «النَّخْلَ» به معنای درخت خرما و انواعی که دارد، «الزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُكُلُهُ» یعنی زراعت‌هایی وجود دارد که میوه‌های گوناگون در آن رویش پیدا می‌کند و خداوند بوجود آورنده‌ی آن درختان و میوه‌های متنوع است.

کلمه «أَنْشَأَ» به معنای ایجاد کردن است. کشاورز دانه‌ای می‌کارد و کاری به مراحل دیگر رشد آن ندارد چرا که نمی‌تواند کاری داشته باشد و این خداوند است که دانه را می‌شکافد و مرحله به مرحله آن را رشد می‌دهد و نهایتا آن را به هدفش که بهره‌مند کردن انسان‌ها از میوه‌های گوناگون است، می‌رساند.

نکته: برخی از اطبای اسلامی عنایت خاصی به میوه‌هایی که نام آنان در روایات ذکر شده، دارند و معتقدند هر میوه‌ای که در روایات نام برده شود، میوه‌ای اسلامی است. از این جهت خوردن میوه‌ای مانند آناناس را که نام آن در قرآن نیامده، توصیه نمی‌کنند. در حالی که در قرآن و روایات برخی چیزها با اسم و برخی دیگر با وصف معرفی می‌شوند. از جمله چیزهایی که با اسم معرفی شده‌اند: نخل، رطب،‌ رمان، عنب، انجیر و زیتون است. ذکر نام این میوه‌ها در قرآن به علت اهمیت آنان است. اما بنا نبود که همه میوه‌ها نام برده شوند. خداوند صد و بیست و چهار هزار پیغمبر فرستاد که تنها نام برخی از آنان را ذکر کرد و فرمود: ﴿مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنَا عَلَيْكَ وَمِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ﴾[1] احوال بعضی را بر تو حکایت کردیم و برخی را نکردیم.
نام بیشتر پیامبران در قرآن نام ذکر نشده به این علت که نیازی نبوده است.

از نمونه‌های توصیف به وصف،‌ می‌توان ﴿مُخْتَلِفاً أُكُلُهُ﴾ (میوه‌های مختلف) و ﴿مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ﴾[2] (از همه میوه‌ها) را نام برد. پس معلوم می‌شود خداوند میوه‌های گوناگونی را آفرید که برخی را به علت اهمیت آنان، نام برده است. اینکه نام میوه‌های دیگر نام برده نشده به این معنا نیست که نمی‌توان از آنان استفاده کرد. تعبیر «فَوَاكِهَ» عنوان عامی است که شامل میوه‌های گوناگون می‌شود. لذا هر چیزی که به آن نام میوه اطلاق شود و توسط بشر دست کاری نشده باشد، قابل توصیه است.

به فرموده‌ی امام صادق (ع)‌، اگر سه یا چهار بار از میوه‌ای استفاده شود، می‌توان طبع آن را تشخیص داد. در مورد خواص میوه‌ها، باب تفکر و تجربه باز است. تعبیر ﴿لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ﴾ در پایان برخی از آیات،‌ از این باب است که میدان را برای تحقیق یا پژوهش بیشتر باز قرار دهد.

برخی از میوه‌ها شبیه هم و برخی دیگر متفاوت هستند. به عنوان مثال انار با طعم‌های متفاوت ترش،‌ ملس،‌ شیرین، اندازه‌های متفاوت و همچنین رنگ‌های متفاوت سیاه و قرمز‌ وجود دارد. تنوع در میوه‌ها محصول اراده خداوند است.

﴿كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ﴾ از میوه این درختان زمانی که به ثمر نشستند،‌ بخورید.
«أَثْمَرَ» یعنی «أدرک» که به معنای زمانی است که میوه برسد. نباید میوه نرسیده تناول شود، چرا که خاصیت‌های لازم را ندارد. بعضی از کشاورزان در چیدن برخی از میوه‌ها عجله می‌کنند به عنوان مثال «میوه‌ی به» سبز رنگ را می‌چینند و می‌گویند این میوه نوبر است. در حالی که به میوه رسیده، میوه نوبر می‌گویند.
تنها در یک روایت ذکر شده می‌توان میوه نارس را خورد آن هم به شرط اینکه پخته شود.

امام صادق (ع) فرمودند:

«أَرْبَعَةٌ يُعَدِّلْنَ الطَّبَائِعَ الرُّمَّانُ السُّورَانِيِّ وَ الْبُسْرُ الْمَطْبُوخُ وَ الْبَنَفْسَجُ وَ الْهِنْدَبَاءُ»[3]
چهار چیز است که طبایع را متعدل می‌کند:‌ انار سورانی، خرمای نارس پخته شده، گل بنفشه و کاسنی.

«الْبُسْر» به معنای خرمای نارس است. خرمای نارس پخته شده می‌تواند برای تمامی مزاج‌ها مفید باشد و در صورت غلبه یا نقصان مزاج، آن را معتدل کند. تنها همین یک مورد در روایات است که می‌تواند به عنوان میوه نارس استفاده شود، آن هم بعد از پخته شدن که به نوعی موجب رسیدن خرما می‌شود.

در روایت زیر، عبارت دیگری برای «أَثْمَرَ» وجود دارد و آن «اقبال میوه‌ها» است. پیامبر (ص) فرمودند:

«عَلَيْكُمْ بِالْفَوَاكِهِ فِي إِقْبَالِهَا فَإِنَّهَا مَصَحَّةٌ لِلْأَبْدَانِ مَطْرَدَةٌ لِلْأَحْزَانِ وَ أَلْقُوهَا فِي إِدْبَارِهَا فَإِنَّهَا دَاءُ اَلْأَبْدَانِ»[4]
بر شما باد به خوردن میوه‌ها در هنگامی که به شما رو می‌کند که مایه سلامتی بدن و رفع غم و غصه می‌شود و نيز آن را در هنگام پشت كردن وا گذاريد که موجب بیماری بدن می‌شود.

برخی تصور می‌کنند «اقبال» میوه، هنگامی است که میوه درآمده و کمی رنگ و لعاب به خودش گرفته باشد. در این هنگام میوه را می‌چینند. در صورتی که این تصور اشتباه است. اقبال میوه به این معناست که میوه برسد و فصل،‌ فصل میوه باشد. به عنوان مثال فصل انار سه یا چهار ماه است. بهترین وقت خوردن انار هم همان سه یا چهار ماه است. بهترین حالت مصرف میوه، زمانی است که روی درخت رسیده شود.

بنابراین «اقبالها» می‌تواند دو معنا داشته باشد:
1- همین که میوه رسید مورد استفاده قرار گیرد.
2- در فصل میوه مورد استفاده قرار گیرد.

«ادبارها» نیز دو معنا دارد:
1- پایان فصل میوه

«وألقوها في إدبارها» دو معنا می‌تواند داشته باشد:
1- در غیر فصل، میوه استفاده نشود.
2- در پایان فصلِ میوه که چند ماه از چیدن آن گذشته، مصرف نشود.

﴿وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ﴾ حق نیازمندان را در روز چیدن میوه‌ها پرداخت کنید. خداوند برای نیازمندان در اموال ثروتمندان حقی داده است. بنابراین توصیه شده در روشنی روز و نه تاریکی شب، میوه‌ها را بچینید و همان روز که میوه اقبال می‌کند، بهترین‌ آن‌ها را به نیازمندان دهید. مرجع ضمیر می‌تواند تضمنی یا اصطیادی باشد. باید گفت منظور از «حَقَّهُ»، حق چه کسی است؟ حق سائل و محروم منظور است.

خداوند در انتهای آیه فرمود: اسراف نکنید یعنی به اندازه‌ای انفاق نکنید که خود و خانواده‌تان نیازمند شوید. در انفاق باید تعادل رعایت شود چرا که خداوند اسراف‌کاران را دوست ندارد.

ذیل این بحث یکی از آداب میوه خوردن را به علت اهمیتی که دارد، متذکر می‌شوم:

میوه قبل از مصرف باید شسته شود و این ادب لازم و واجب است. امام صادق (ع) در روایتی فرمودند:

«إِنَّ لِكُلِّ ثَمَرَةٍ سَمّاً»[5]
برای هر میوه‌ای سمی است.

این روایت به این صورت هم آمده است:

«إِنَّ لِكُلِّ ثَمَرَةٍ سَمّا ماً»[6]

«سَمّا ماً» صفت واقع شده که به معنای سم کم است. حتی اگر درختان میوه سم پاشی نشده باشند، گرد و غبار و میکروب روی میوه‌ها می‌نشیند. بنابراین موظف هستیم میوه‌ها را قبل از مصرف بشوییم. امروزه سم‌های شیمیایی را در آب حل می‌کنند بطوری که این سموم به خورد میوه می‌رود. براساس آزمایش‌هایی که در آزمایشگاه‌ها صورت می‌گیرد، مشخص شده مقداری سم در میوه‌ها وجود دارد. بنابراین کارشناسان می‌گویند ما به این نتیجه رسیدیم که اگر میوه را در آب بگذارید مدت زمانی بماند، سم آن به آب منتقل می‌شود.

«إِنَّ لِكُلِّ ثَمَرَةٍ سَمّاً فَإِذَا أَتَيْتُمْ بِهَا فَأَمِسُّوهَا الْمَاءَ وَ اغْمِسُوهَا فِي الْمَاءِ يَعْنِي اغْسِلُوهَا»[7]
زمانی که میوه برایتان آورند، آن را با آب مس کنید یا در آب غوطه ور کنید و بگذارید بماند.

دو یا سه ساعت میوه را در آب قرار دهید که اگر سمی در آن باشد به آب منتقل شود. در روایت وارد شده در صورت عقرب یا مار گزیدگی، نمک را نرم کرده و روی محل گزش قرار دهید، زیرا بزرگ‌ترین تریاق و سم‌زدا است.
درصد سمومی که برخی از کشاورزان استفاده می‌کنند، زیاد است. لذا بهتر است میوه‌ها و سبزی‌جات چند ساعتی در آب بمانند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo