< فهرست دروس

درس آیات الأبدان استاد رسول باقری‌اصفهانی

1400/10/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: آیات الأبدان در قرآن/اهمیت شحم گاو /

 

از دیگر آیات طبی قرآن، آیه 146 سوره انعام است: ﴿وَعَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ ۖ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ۚ ذَٰلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِبَغْيِهِمْ ۖ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ﴾
خدای سبحان همه پرندگان چنگال‌دار، پیه و چربی گاو و گوسفندان را بر یهودیان حرام کرد مگر آن پیه و چربی که بر پشت آن دو یا به همراه روده یا چسبیده به استخوان دم آن‌هاست. این حرمت جزای ستم یهودیان بود و خدا در این زمینه که مشرکان هیچ دلیلی نه از آیین سابق و نه از آیین اسلام بر تحریم خود درباره حیوانات و محصولات ندارند، صدق خبری و مخبری دارد،‌ چنانکه وعده و وعید صادقانه دارد.

کلمه «ظُفُر» و «ظُفر» به معنای ناخن و چنگال و «ذي ظُفُر» به معنای صاحب ناخن و چنگال است. به سم‌های نشکافته نظیر آنچه در شتر، اردک،‌ غاز و مرغ‌های هوایی است نیز گفته می‌شود. البته اطلاق «ظفر» بر سم، قرینه می‌خواهد و آیه شریفه نیز اگر دلیل و قرینه‌ی خارجی داشته باشد، دلالت و حجیتش تام است که مراد از «ذی ظفر» در آن اعم از حیوانات ناخن‌دار،‌ چنگال‌دار و سم‌دارند که انگشت‌های آنان شکاف ندارد. در این صورت این دلیل حجت و معتبر است وگرنه به ظاهر آیه باید عمل کرد و ظاهر «كُلَّ ذِي ظُفُر» یعنی حیوان دارای چنگال و ناخن و مانند آن.

«شُحُوم» جمع شحم است به معنای پیه و چربی و «حَوَايَا» جمع «حَویه» به معنای روده‌ها است.

این آیه نخست به تحریم پرندگان و حیوانات دارای ناخن و چنگال یعنی ذی ظفر اشاره می‌کند. اعیان حیوانات و پرندگان دارای ناخن و چنگال و سم‌های نشکافته بر یهودیان باغی و طاغی حرام شده‌اند و هیچ جزئی از آن‌ها مانند گوشت، شیر، چربی‌،‌ پوست و اجزای دیگر مستثنی نشده است. حرمت این اشیاء هم با اطلاق «حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُر» و هم از راه قرینه تفصیل و تقابل در ادامه آیه ثابت می‌شود. پیه و چربی گاو و گوسفند بر یهودی‌ها حرام شد یعنی گوشت‌ آن‌ها،‌ شیر،‌ پوست، مو و پشم و جزء این‌ها بر آنان حرام نیست. گاو و گوسفند غیر «ذی ظفر» هستند یعنی انگشتان‌شان باز و سم‌هایشان شکافته است.

از حرمت چربی گاو و گوسفند، سه قسم مستثناست و این سه نوع چربی بر یهودی‌ها حلال مانده است:
چربی پشت گاو و گوسفند (إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا)، چربی اطراف روده‌ها، چرب‌روده‌ها یا روده‌های چرب (أَوِ الْحَوَايَا) و دیگر چربی همراه استخوان دم گاو و گوسفند (أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ)

کدام بخش از آیه‌ای که قرائت شد شاهد بحث ما است و در حقیقت ناظر به بحث طب است؟ «حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا»
در فرهنگ قرآن شحم گاو و گوسفند جز غذاهای طیب به حساب می‌آید و حرمت ذاتی ندارد بلکه حرمتش جنبه جزایی و تنبیهی برای یهودیان داشته است. یهودیان به حضرت موسی (ع) و پیامبران بنی اسرائیل ظلم بسیاری کردند. از این جهت خداوند برخی از غذاهای حلال و طیب را برای تنبیه، بر آنان حرام کرد. شحم گاو و گوسفند از بهترین غذاها و روغن‌ها به حساب می‌آید. در آیه 160 سوره نساء، از شحم گاو و گوسفند با عنوان طیبات یاد شده است: ﴿فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا﴾
پس به جهت (این همه) ظلمی که یهود کردند و هم بدین جهت که بسیاری مردم را از راه خدا منع کردند، ما طیباتی را که بر آنها حلال بود، حرام گردانیدیم.

بنابراین شحم از غذاهای طیب است. در ذیل همین آیه،‌ روایاتی از امام وارد شده است. در روایتی امام صادق (ع) فرمودند:

«فِي قَوْلِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَنْ أَكَلَ لُقْمَةً مِنَ اَلشَّحْمِ أَنْزَلَتْ مِنَ اَلدَّاءِ مِثْلَهَا فَقَالَ ذَاكَ شَحْمُ اَلْبَقَرِ»[1]

 

در روایتی دیگر زراره می‌گوید:

«قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ جُعِلْتُ فِدَاكَ اَلشَّحْمَةُ اَلَّتِي تُخْرِجُ مِثْلَهَا مِنَ اَلدَّاءِ أَيُّ شَحْمَةٍ قَالَ هِيَ شَحْمَةُ اَلْبَقَرِ وَ مَا سَأَلَنِي يَا زُرَارَةُ عَنْهَا أَحَدٌ قَبْلَكَ»[2]
به امام صادق (ع) گفتم: به فدایت گردم شحمی که مانند آن بیماری یا چربی‌های زائد از بدن خارج می‌کند کدام شحم است؟ حضرت فرمودند: این شحم گاو است. اى زراره! پيش از تو احدی تا کنون در اين خصوص از من نپرسيده بود.

بنابراین شحم گاو است که خوردن یک لقمه از آن باعث می‌شود به همان اندازه بیماری از بدن خارج شود.

در روایتی دیگری در اهمیت شحم چنین وارد شده است:

«أَلْبَانُهَا دَوَاءٌ وَ شُحُومُهَا شِفَاءٌ وَ لُحُومُهَا دَاءٌ»[3]
شیر گاو دواء و شحم آن شفاء و گوشت آن می‌تواند بیماری‌زا باشد.

گوشت گاو در برخی زمان‌ها و برای برخی مزاج‌ها می‌تواند بیماری‌زا باشد.

 

نکات آیه:

اگر خدای متعال جهت تنبیه یهودیان شحم گاو و گوسفند را حرام کرده، پس چرا سه مورد را در آیه استثناء کرده است؟
در جواب باید گفت از دو حالت خارج نیست:
2) این شحم‌ها خیلی مفید نبوده یا ارزش کمی داشته و از این جهت سه مورد، شحم پشت گاو، چربی‌های روده‌ها و چربی‌های کنار استخوان دم را حلال کرد. چون در تنبیه آنان نقشی نداشته نیازی به حرام کردن آنان نبود.

گفتیم که از نظر طبی شحم گاو و گوسفند طیبات است، سوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که آیا مطلق شحم‌های گاو و گوسفند طیبات است؟
از اضافه شدن «شحوم» به ضمیر «هما» و بکاری گیری واژه جمع یعنی «شحوم» می‌توان نتیجه گرفت که هر چه شحم گاو و گوسفند داشته باشند، طیبات هستند. در مورد روایتی که امام فرمودند شحم کلیه گرفته شود، چطور؟ آیا این روایت می‌تواند قرینه‌ای بر این باشد که منظور شحم کلیه است؟ در روایتی امام کیفیت شحم‌گیری گاو و گوسفند را برای فردی بیان کردند و فرمودند: شحم کلیه‌ را در ظرفی سنگی قرار بده. سپس پنج سنگ را حرارت بده و در ظرف بگذار. درِ ظرف را محکم ببند و آن را شدیدا تکان بده طوری که شحم در اثر حرارت سنگ‌ها آب شود. امام در روایت قید کردند که شحم کلیه‌های گاو و گوسفند گرفته شود. آیا با توجه به این روایت،‌ منظور از «شحومهما» شحم کلیه گاو و گوسفند است؟
یک احتمال این است که مطلق شحم‌های گاو و گوسفند اعم از شحم‌های دور معده، روده و کلیه‌ها، شحم‌های روی دوش گاو و گوسفند، شحمی که در دم آن دو است، از مصادیق طیبات است و اگر سه مورد در آیه استثنا شده نسبت به یهودیان و در مقام تنبیه آنان بوده است.
شحم کلیه مفید است اما تنها برای درمان یک بیماری ذکر شده که آن اسهال است. فرد در روایت دچار اسهال شده بود و امام به او توصیه کردند شحم کلیه‌ها را به صورتی که بیان شد، بگیرد و روی برنج بریزد و بخورد. اما قید نشده که همیشه منظور از شحم، شحم کلیه است. اینجا قرینه‌ای وجود دارد و آن «شحومهما» است. بنابراین منظور شحم‌هایی است که گاو و گوسفند دارند. کسانی که قصاب هستند یا دامداری دارند به شحم‌های روی دوش گاو و گوسفند، شحمه می‌گویند و بسیار خوشمزه‌تر از دیگر شحم‌ها است. بنابراین می‌توانیم بگوییم مطلق شحم‌های گاو و گوسفند مفید است و از مصادیق طیبات است حتی شحم‌های معده‌ که به صورت حبابی است را می‌توان آب و استفاده کرد.

منظور از «إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا» چیست؟ پشت گوسفند به معنای دنبه گوسفند است. آیا منظور از «ظهور» در گاو، دوش گاو یا پشت آن کنار مقعد منظور است؟ اگر به کسی گفته شود پشت الاغ بنشین منظور این است که روی آن بنشیند. پس یک احتمال این است که شحم دوش گاو منظور باشد.

سه موردی که در آیه بیان شده، به چه علت استثناء شده است؟ به عبارتی دیگر چرا خداوند متعال این سه را استثنا کرده است؟
نسبت به حیوانات «ذی ظفر» همه مصادیق آن، چه شحم، چه گوشت و چه پوست را حرام کرد. اما نسبت به گاو و گوسفند تنها شحم آنان را حرام کرد. ممکن است به این علت باشد که یهودیان فقط شحم کلیه‌ها را مصرف می‌کردند و از دیگر شحم‌ها استفاده نمی‌کردند. بنابراین برای تنبیه آنان باید از چیزی که بیشتر مصرف می‌کردند و به آن علاقه و عادت داشتند، منع می‌شدند. چنین تنبیهاتی جنبه موقت دارند. لذا آیت الله جوادی آملی در جواب برخی که می‌گویند نسخ شده، می‌فرماید: اینان حرام نبود که بخواهد نسخ شود. خداوند می‌خواست موقتا آنان را تنبیه کند و بعد از مدت زمان تنبیه، به حلیّت قبلی برمی‌گردد.

اگر آنان از شحم کلیه زیاد استفاده می‌کردند و به خوردن آن عادت داشتند. از این جهت با تحریم آن از جانب خداوند، بسیار اذیت می‌شدند و این تنبیه خوبی بود. اما آنان اصلا شحم‌های استخوان دم، شحم دور روده یا پشت را استفاده نمی‌کردند. باید بگوییم سه موردی که استثنا شده است از باب امتنان الهی است. خداوند می‌داند یهودیان باید از شحم استفاده کنند و نمی‌خواهد کلا رزق و روزی را بر آنان ببندد. لذا سه مورد را برای استفاده آنان مشخص کرده است.

احتمالات در مورد سه شحم استنثا شده، سه مورد است:
1- به خوردن این سه نوع شحم عادت نداشتند.

آیا دنبه گوسفند روغن خوبی است؟ ارزش دنبه‌ی گوسفند بالاتر است یا دنبه‌ی گاو؟
ارزش شحم گاو بیشتر از شحم و دنبه گوسفند است اما ارزش گوشت گوسفند بیشتر است. طبق روایت، پیامبر (ص) امتیازی برای شحم گاو مطرح می‌کند و می‌فرماید یک لقمه از شحم آن به همان اندازه بیماری از بدن خارج می‌شود. پس معلوم می‌شود از منظر قرآن هر دو مفید هستند اما امتیاز شحم گاو بالاتر است.

شحم در دهان می‌ماسد و به همین علت در برخی کانال‌ها در فضای مجازی توصیه می‌کنند شحم نخورید که خودش موجب گرفتگی عروق می‌شود. در صورتی که حضرت پیامبر (ص) فرمودند: هر کس یک لقمه شحم بخورد به همان اندازه بیماری از بدنش خارج می‌شود.
استاد آیت الله تبریزیان فرمودند: برای کلمه «مثلها» که در روایت آمده دو احتمال وجود دارد:
1- به همان اندازه که شحم خورده شده، بیماری از بدن خارج می‌شود. مثلیّت به اعتبار کمیّت است.
2- مثلیّت به اعتبار سنخیّت باشد یعنی چربی‌ها و کلسترول‌های مضر را از بدن خارج می‌کند.

آیا از روایت می‌توان برداشت کرد که خوردن شحم گاو برای انسان شحم کلیه می‌آورد؟ زمانی ما این سوال را از استاد آیت الله تبریزیان پرسیدیم و ایشان فرمودند: تعبیر «اخرجت» در روایت به این معناست که بیماری را از بدن بیرون می‌کند و جایی گفته نشده که شحم، شحم می‌آورد. در حالی که نسبت به نوره در روایات آمده: «تَزِيدُ فِي شَحْمِ الْكُلْيَتَيْنِ»[4] شحم کلیه را افزایش می‌دهد. البته در روایت تعبیر «اخرجت» نیامده و تعبیر «انزلت» آمده است. لذا این احتمال وجود دارد که خوردن شحم گاو باعث رویش شحم شود.

ارزش شحم بالاتر است یا سمن (روغن حیوانی)؟
در برخی کانال‌ها در فضای اجتماعی به اشتباه مطلب می‌گذارند که پیرمردها شحم نخورند. در صورتی خوردن روغن حیوانی در شب‌های زمستان برای پیرمردها و شیوخ مناسب نیست. اما نسبت به شحم چنین قیدی نداریم. بنابراین می‌توان گفت ارزش غذایی شحم بالاتر از سمن است زیرا هیچ‌گونه محدودیتی نسبت به آن مطرح نشده است. در قرآن از شحم به عنوان طیبات یاد شده و حضرت پیامبر (ص) که جوامع الکلم از ایشان صادر می‌شود، تعابیری مانند «مَنْ أَكَلَ لُقْمَةً مِنَ اَلشَّحْمِ أَنْزَلَتْ مِنَ اَلدَّاءِ مِثْلَهَا» یا «اَلشَّحْمَةُ اَلَّتِي تُخْرِجُ مِثْلَهَا مِنَ اَلدَّاءِ» را برای آن به کار بردند.

آیا ماسیدگی شحم در دهان موجب ماسیدگی شحم در رگ‌ها هم می‌شود؟
شاید گرمای اسید معده آن را ذوب کند. به استناد کلام حضرت پیامبر (ص) و آیه‌ی شریفه، شحم هیچ عارضه‌ای ندارد و می‌توان در غذاها از آن استفاده کرد. برای رفع ماسیدگی آن می‌توان دست به خلاقیت‌هایی زد. ممکن است روش آب کردن امروزی شحم درست نباشد و روشی که امام (ع) در روایت بیان کردند بهترین شیوه باشد و احتمالا باید در ظرف سنگی و با حرارت سنگ داغ شده، آب شود. در مورد گاو گفته شده: «تَرُمُّ مِنْ كُلِّ شَجَرٍ»[5] گاو از همه گیاهان تغذیه می‌کند. شیر و شحم گاو تابع غذایش است. اگر یک نوع علف بخورد در حد یک علف خاصیت دارد و در صورتی که گیاهان گوناگونی بخورد، خواص آن‌ها به شیر، گوشت و شحم آن منتقل می‌شود. احتمالا روغن شحم گاوهایی که به چَرا می‌روند و از گیاهان گوناگونی تغذیه می‌کنند، ماسیدگی نخواهد داشت.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo