درس آیات الأبدان استاد رسول باقریاصفهانی
1400/09/13
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: آیات الأبدان در قرآن/انهار بهشتی در قرآن /
آیه پنجم: ﴿مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ
از جمله آیات طبی دیگر، آیه 15 سوره محمد است. خداوند در این آیه به چند نعمت الهی که برای بدن انسان مفید است، اشاره میکند: ﴿مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ ۖ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى ۖ وَلَهُمْ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ ۖ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ وَسُقُوا مَاءً حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ﴾
داستان بهشتی که به متقیان وعده داده شده این است که در آن نهرهایی از آب زلال است که نگندد و نهرهای شیر که مزهاش دگرگون نشود و نهرهای شراب ناب که نوشندگان را لذتی است و نهرهای عسل صاف شده و در آنجا هر گونه میوهای بر آنان مهیاست و از مغفرت و لطف پروردگارشان برخوردارند، آیا متقین که از چنین بهشتی با چنین اوصافی برخوردار هستند مانند کافرانی هستند که در آتش جهنم جاودانه هستند و آب جوشان حمیم به آنان میخورانند تا اندرونشان را پاره پاره گرداند؟
در روایتی وارد شده که اگر قطرهای از آب حمیم روی کوه ریخته شود، کوه را سوراخ میکند.
در این آیه به چهار نعمت الهی که جنبه طبی دارد، اشاره شده است:
1- ﴿أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ﴾: چشمههایی از آب که «غَیرِ آسِن» است. «آسن» به آبی میگویند که طعم، بو و رنگش تغییر کرده باشد. آبی در اختیار بهشتیان است که هیچ وقت بو نمیگیرد، مزهاش عوض و خراب نمیشود برخلاف آبهای دنیا که میتوانند آسن باشند و بو، مزه و رنگشان تغییر کند.
2- ﴿أَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ﴾: رودهایی از شیری که طعمش عوض و ترش نمیشود. «لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ» به این معناست که خراب نمیشود. اما شیر در دنیا چنانچه بعد از دوشیده شدن اندکی در فضای نسبتا گرم بیرون بماند، تغییر طعم میدهد و مزهاش عوض میشود. پیامبر (ص) فرمودند: من از ناحیه شیر هنگامی که دوشیده میشود بر امتم ترس دارم. چرا که ممکن است شیر خراب و میکروب وارد آن شود.
3- ﴿أَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ﴾: رودهایی از شراب که مایه لذتبخشی برای نوشندگان است. اینجا سوالی مطرح میشود و آن این است آیا خمر مورد اشاره در آیه همان خمری است که در ذهن ما است و از آب انگور گرفته میشود؟ آیا منظور این است که شراب در دنیا حرام و در آخرت حلال است؟
1. یک احتمال این است که خمر همان شرابی است که به ذهن انسان متبادر میشود. زیرا قرآن با همان واژههایی که متفاهم عرفی است، سخن میگوید. طبق این احتمال شراب در دنیا حرام است و در آخرت شرایط به نوعی فراهم میشود که حرام نیست. به هر حال نظام تکوین دست خداوند است. میتواند در آب انگوری که در دنیا مستی بوجود میآورد و موجب زدودن عقل میشود، تغییر ایجاد کند و در بهشت موجب فزونی عقل شود.
2. احتمال دیگر این است که منظور، شراب معنوی است. یعنی خداوند محبت خود را در قلب بهشتیان قرار میدهد و وجود آنان را سرشار از عشق و محبت خود میکند و آنان از اینکه انس با خداوند دارند، لذت میبرند. طبق آیهی﴿وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا﴾[1] خداوند در روز قیامت به بهشتیان شراب طهور مینوشاند. در روایت وارد شده که معنای «شَرَابًا طَهُورًا»، «يُطَهِّرُهُم عَن كُلِّ شَيءٍ سِوَى اللّه»[2] است یعنی شما را از هر چه غیر خداوند است، پاک میکند. البته در این صورت احتمال دوم جزء تأویل آیه خواهد بود. زیرا در ظاهر آیه سخن از نعمتهای مادی مانند شیر، عسل و آب است و اینان امور مادی هستند. بنابراین منظور از «خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ» باید امور مادی باشد. البته امور معنوی را نفی نمیکند و از جاهای دیگر میتوان آن را برداشت کرد. بهشتیان علاوه بر لذت معنوی و شراب طهور، برخوردار از اَنهار شیر، عسل، آب گوارا و خمر لذتبخش هستند.
3. احتمال دیگر این است که منظور از «خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ» شیره انگور باشد. منظور از «سَكَرًا» در این آیه چیست؟ ﴿وَمِنْ ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالْأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾[3]
و از میوههای درخت خرما و انگور که از آن نوشابههای شیرین و رزق حلال و نیکو به دست آرید، که در این کار نیز آیتی (از قدرت حق) برای خردمندان پدیدار است.
«سَكَرا»، شراب است؟ خیر، شراب منظور نیست. زیرا لسان آیه در مقام مدح و امتنان است. منظور این نیست که خداوند در حق انسانها لطف کرده و انگوری برای آنان خلق کرده که از آن شراب میسازند. در این صورت امتنان نیست. در این آیه خداوند در مورد نعمتهایی که به حال انسان مفید است، سخن میگوید. آن چیزی که به حال ما مفید است، آب انگور و شیرهی آن، کشمش و رب انگور است. شراب در حقیقت ﴿رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ﴾[4]
است.
این احتمال نیز وجود دارد که «سکرا» به معنای شراب و «رِزْقًا حَسَنًا» به معنای شیره انگور یا کشمش باشد. خداوند متعال انگور و خرما را آفرید اما شما هستید که از آن شراب میگیرید. کار خداوند «رِزْقًا حَسَنًا» است و در حقیقت کشمش، شیره و ... کار او است. البته شراب نیز تکوینا کار خدا است که آن را در نظام عِلّی قرار داده اما در مقام تشریع از ما «تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا» را نخواسته است.
آیه در مقام امتنان است و به این علت احتمال اول صحیحتر است یعنی آیه تشویق میکند که از این دو میوه رزق حسن بگیرید. همانند حدید در قرآن که حضرت آیت الله تبریزیان آیه ﴿وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ﴾[5]
را اینگونه معنا کردند که آهن خیلی اشکال دارد. در صورتی که در این آیه خداوند، چند بار از ضمیر «نا» استفاده کرده و فرموده ما پیامبران را با ادله فرستادیم و با آنان کتاب و میزان عدل را نازل کردیم تا مردم اقامه عدل کنند. آیا صحیح است بعد از این بگوید: آهن را نازل کردیم که مضرات زیادی دارد؟
تعبیر «سَكَرا» در روایات برای عسل نیز بکار برده شده است. عسل شراب حلال است.
4. احتمال دیگر این است که منظور از «خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ» ممکن است به معنای شراب حلال باشد مانند شربت امام رضا (ع) و از این قبیل موارد.
5. این احتمال نیز وجود دارد که «خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ» به معنای آب میوه باشد. در دنیا، شربتهایی مانند آب میوهها بیشتر مایهی لذت شاربین میشوند. بنابراین منظور آب میوه انگور است.
6. احتمال دیگر این است که «خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ» شبیه خمر دنیوی باشد اما منظور خمر بهشتی است. قرینهای برای آن در این آیه وجود دارد: ﴿وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا ۙ قَالُوا هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ ۖ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا ۖ وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ ۖ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾[6]
و بشارت ده کسانی را که ایمان آوردند و نیکوکاری پیشه کردند که برای آنان باغهایی است که نهرها در زیر درختانش جاری است، و هرگاه از میوههای گوناگون آن بهرهمند شوند، گویند: این مانند همان رزقهایی است که پیش از این در دنیا ما را نصیب بود، و از نعمتهایی مشابه آن بر آنان آورند، و آنها را در آن جایگاههای خوش، زوجهایی پاک و پاکیزه است و در آن بهشت، جاوید خواهند زیست.
شاهد ما این بخش از آیه است: «وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا»
برخی «مُتَشَابِهًا» را اینگونه معنا کردند که میوههای بهشتی شبیه یکدیگر هستند. به این معنا که به عنوان مثال انار بهشتی خاصیت سیب بهشتی را هم دارد. اگر بهشتیان اراده کنند سیبی که در بهشت خورده میشود طعم موز یا انار خواهد داشت. بستگی به اراده دارد و هر طور بخواهند برایشان فراهم میشود. این احتمال اول است.
احتمال دیگر این است که شبیه میوههای بهشتی در دنیا هم وجود دارد. اگر چه ماهیت آنان با یکدیگر متفاوت است. در مورد میوههای دنیوی، انسانها تابع درخت میوه هستند به این معنا که برای چیدن میوه باید به سوی درخت بروند. اما درخت بهشتی تابع بهشتیان است، درخت همانجایی خواهد بود که بهشتیان اراده کنند. اراده و خواسته بهشتیان در دنیا تابع اراده و خواست خداوند بود. لذا خداوند نیز بهشت را تابع اراده آنان قرار میدهد. هر طور که بهشتیان بخواهند، بهشت برایشان فراهم میشود. ﴿يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا﴾[7] هر کجا خواهند چشمه میجوشد. ما در دنیا تابع چشمه هستیم. اما در بهشت چشمه طبق اراده و خواست بهشتیان میجوشد. میوههای بهشت فاسدشدنی نیست و طعم آنها دلزدگی ایجاد نمیکند. با استفاده مستمر و زیاد میوهها و غذاهای دنیوی، دلزدگی ایجاد میشود. اما میوهها و غذاهای بهشتی چنین نیستند.
4- ﴿وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى﴾: نهرهایی از عسل صاف شده است. در روایت وارد شده ریشهی «انهار» درخت طوبی است. یعنی این چهار نحل از ذیل درخت طوبی که در منزل حضرت زهرا (س) نشأت میگیرد و در باغستانهای مؤمنین وارد میشود.
معلوم میشود «مصفی» یک ویژگی خاص برای عسل است. یک احتمال این است که «مصفی» یعنی عسل صاف باشد. در برخی از عسلها ممکن است بال زنبور، میکروب، باکتری، گرد و غبار و چیزهایی از این قبیل وجود داشته باشد.
احتمال دیگر این است که «مصفی» به معنای عسلی باشد که کف آن گرفته شده باشد. از چنین عسلی در روایات با عنوان «مَنْزُوعَ الرَّغْوَةِ»[8]
یاد شده است که به معنای عسلی است که کف آن گرفته شده باشد. عسلی که کف آن گرفته شده باشد، عسل بهشتی نیست. عسل بهشتی عسلی ویژه است و فقط شبیه آن در دنیا وجود دارد.
چرا در مورد بهشت گفته شده نهرهایی از عسل مصفی دارد؟ زیرا به تعبیر مرحوم علامه طباطبائی (ره) چیزهایی که از آنها شناخت و خاطره خوش داریم، ما را تحریک میکند. اگر بگوییم چیزهایی در بهشت وجود دارد که نمیتوانید تصور کنید، به علت عدم توان تصورِ آن شوقی در انسان ایجاد نمیکند. لذا خداوند متعال برای اینکه ما را به شوق وادارد باید بگوید بهشت عسل مصفی، آب و شیر گوارا دارد. همه انسانها آب چشمهها را دیدهاند و دوست دارند و اینها میتواند ما را تحریک و تشویق کند.
﴿وَلَهُمْ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ﴾: و در آنجا برای آنان انواع میوهها وجود دارد. خداوند در آیهی 35 سوره قاف میفرماید: ﴿وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ﴾ یعنى نزد ما از این بیشتر هم هست. مرحوم علامه طباطبایی (ره) فرمود: «معناى زیادتر از آن، زیادترى از هر چیزى است که ممکن باشد مورد خواست آنها قرار گیرد. به عبارت ساده تر، چیزى است که اصلا خود آنها، آن را نخواستهاند، چون عقلشان نمىرسیده که چنان چیزى را بخواهند»[9] .
اضافهتر از چیزهایی که شما فکر میکنید در بهشت برای متقیان و بهشتیان وجود دارد. خداوند متعال برای تشویق بیشتر تعبیری بکار برده است. در این آیه نظر بهشتیان را در مورد خداوند جویا میشوند، آنان میگویند حرفی برای گفتن نداریم: ﴿وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[10] و آخرین سخنشان حمد پروردگار عالمیان است. هیچ کم و کاستی در بهشت وجود ندارد پس تنها میتوانند حمد خداوند را بگویند. تعبیر «الحمدلله» یعنی تمام بهشت زیباست.
﴿وَمَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ ۖ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ وَسُقُوا مَاءً حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ﴾: بهشتیان مشمول غفران الهی قرار گرفتند و پاک شدند. هیچ گونه کینه و سوء ظن و بداخلاقی در وجود آنان نیست. آنان که در ظرف آتش قرار گرفتند و خودشان مظروف شدند و آب گداخته را مینوشند، رودههایشان پاره پاره خواهد شد.
آشامیدن این آب ما تحتِ نوشندگان را میسوزاند.
تعبیر «فِی» در «هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ» یعنی در آتش فرو رفتند. به تعبیر آیت الله جوادی آملی، هرگاه خداوند بخواهد خفت کفار را نشان دهد، کلمه «فِی» را بکار میبرد مانند آیهی ﴿فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾[11] و هر گاه بخواهد رفعت متقیان را نشان دهد، کلمه «عَلَى» را بکار میبرد مانند آیهی ﴿أُولَئِكَ عَلَىٰ هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ﴾[12]
اکنون سوالی مطرح میشود و آن این است که آیهای که در مورد متقین در بهشت است، چه ربطی به دنیا و آیات طبی که در مورد دنیا است، دارد؟ این آیه در مورد متقین و نعمتهای بهشتی است، چه ربطی به طب دارد؟ اشاره کردیم که آیات طبی آیاتی است که به نعمتهای الهی اشاره کند که وجود آنها برای بدن انسان مفید باشد. آب مایه حیات است. شیر هم گوارا و لذتبخش است و حکم آب و غذا را دارد. اگر مراد از «خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ»، شیره باشد، حکم غذا را دارد و اگر آب میوه منظور باشد، بهترین نوشیدنی است. عسل، غذا و دواء است و بهترین نوشیدنی برای انسان و مایه سلامتی او است. درست است خداوند در آیه در مورد متقین و نعمتهایی که آنان در بهشت برخوردار میشوند، سخن گفته است اما با استفاده کردن از اموری مادی که در دنیا منفعت دارند، آنان را توصیف میکند.