< فهرست دروس

درس آیات الأبدان استاد رسول باقری‌اصفهانی

1400/08/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: آیات الأبدان در قرآن/ادامه بحث لزوم دقت در انتخاب غذا /

 

آیه اول: ﴿فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ﴾

اولین آیه‌ای که برای بررسی انتخاب کردیم، آیه‌ی 24 سوره عبس بود که در این آیه خداوند می‌فرماید: ﴿فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ﴾ انسان باید به غذایش نظر کند. سیاق آیه تفسیر می‌کند که نظر کردن انسان به طعامش بر اساس چه حکمتی باید صورت گیرد؟ حکمتش این است که متوجه باشد که طعام چه فرایندی را طی می‌کند تا در اختیار انسان قرار گیرد. خداوند از آسمان آبی نازل می‌کند و دانه را در دل زمین می‌شکافد و در نهایت حبوبات، گیاهان و مراتع برای تغذیه انسان و حیوانات تأمین می‌کند. میوه‌های گوناگون از جمله زیتون، خرما، درخت انگور و درخت خرما، بوستان‌هایی که سراسر آن را درختان سر به فلک کشیده در بر گرفته، برای تفریح و شادابی انسان و بهره‌مندی از میوه‌هایی که در این بوستان است، بوجود می‌آورد. همه اینها از جمله اموری است که انسان بایستی به آنان نظر کند. جناب سعدی در این باره فرمود:

ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

پس سیاق آیه حکمت نظر کردن انسان به غذایش را مشخص می‌کند. از این طریق متوجه خالق طعام می‌شود و به منشأ نعمت‌هایی که در اختیار او قرار گرفته است، پی می‌برد. لذا خداوند در ادامه آیه فرمود: ﴿أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا﴾[1] خداوند با لسان امتنان بر انسان منت می‌گذارد و می‌فرماید:‌ این ما هستیم که آب را می‌فرستیم و زمین را می‌شکافیم و حبوبات را برای شما می‌رویانیم.

در آیات 25 تا 27 سوره عبس، ضمیر «نا» به کار برده شده است. یعنی ما و مدبّرات تحت امرمان و تمام اسباب و عللی که ایجاد کردیم، دست به دست هم داده تا شما انسان‌ها و هم حیواناتی که از گوشت، شیر و لبنیات آنان استفاده می‌کنید و بهره سواری و باربری می‌برید، متنعم شوند.

سوالی که اینجا مطرح می‌شود؛ آیا منظور آیه این است که انسان به غذایش نگاه کند و ببیند یا دیدن خاصی مد نظر است؟ آیا نگاه همراه با تأمل مد نظر است یا صرف دیدن غذا مراد است؟ در جواب باید گفت قبل از اینکه به لغت مراجعه کنیم، به موارد استعمالِ نظر در قرآن توجه می‌کنیم. معمولا «نظر» در قرآن نگاه همراه با تفکر تفسیر شده است.

«نظر» در آیات قرآن:

1- در سوره کهف آیه 19، خداوند متعال می‌فرماید:‌ ﴿وَكَذَلِكَ بَعَثْنَاهُمْ لِيَتَسَاءَلُوا بَيْنَهُمْ ۚ قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ ۖ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ ۚ قَالُوا رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ بِوَرِقِكُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ فَلْيَنْظُرْ أَيُّهَا أَزْكَى طَعَامًا فَلْيَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَلْيَتَلَطَّفْ وَلَا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَدًا﴾ ما اصحاب کهف را آن چنان که خواباندیم بیدارشان کردیم. تا اینکه از هم سوال کنند. یکی از آنان گفت: چه مدت مانده‌اید؟‌ گفتند: یک روز یا بخشی از روز. دیگر بار گفتند: پروردگارتان بهتر می‌داند چه مدت مانده‌اید؟‌ یکی از آنان گفت: حالی یکی را با این پولتان به شهر بفرستید و بنگرد غذای کدام یک از فروشندگان پاک‌تر است که از آن غذایی برایتان بیاورد و دقت به خرج دهد تا کسی را از حال شما آگاه نسازد.

«فَلْيَنْظُرْ أَيُّهَا أَزْكَى طَعَامًا» یعنی نظر و دقت کند که کدام غذا پاک‌تر است. اگر چه متعلق نظر، «اَزکی» است اما به نوعی تفسیر «نظر» هم هست.

2- آیه‌ی دیگر، آیه 50 سوره روم است: ﴿فَانْظُرْ إِلَى آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَيْفَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ إِنَّ ذَلِكَ لَمُحْيِي الْمَوْتَى ۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾ به آثار رحمت خدا نظر کن که چگونه زمین مرده را بعد از مردن زنده می‌کند. همان‌طور که زمین مرده را زنده می‌کند، روح گرفته شده را برمی‌گرداند.
منظور از نظر، دیدن و رؤیت نیست. به باران که یکی از آثار رحمت خداوند است، نظر کنید. یکی از آثار رحمت خداوند زنده کردن مردگان است. با نظر کردن باید به این نتیجه رسید که او بر هر کاری قادر است. در ادامه آیه مفهوم «نظر» را روشن کرده است.

3- مثال دیگر، آیه 18 سوره حشر است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾ ای کسانی که ایمان آوردید،‌ تقوا پیشه کنید و هر انسانی باید نظر کند که برای فردایش چه فرستاده است و آنچه انجام داده را حاضر می‌بیند همانا خداوند نسبت به آنچه انجام می‌دهید،‌ دقیق است.

تقوای اول در ابتدای آیه «اتَّقُوا اللَّهَ» یک درجه بالاتر از ایمان است و به مراقبت نفس امر می‌کند. تقوای دوم، «وَاتَّقُوا اللَّهَ» امر می‌کند که اگر نقصی وجود دارد،‌ جبران و اصلاح شود. انسان بعد از مرگ با اعمال و تمامی مقدمات و مأخراتش مواجه می‌شود.
دقت عمیقانه را «نظر» گویند که انسان از سطح ظاهر عبور کند و نیت را ببیند. «نظر» در این آیه به معنای دیدن همراه با تفکر، تعقل و نفوذ از ظاهر به باطن است.

4- نمونه دیگر‌، آیه 17 سوره غاشیه است: ﴿أَفَلَا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ﴾ آیا به شتر نظر نمی‌کنند که چگونه خلق شده است.
ببینید خداوند چه قوتی به شتر داده که می‌تواند دو ماه بدون آب دوام بیاورد. گوشت، شیر و ادرارش شفا و درمان است. در دنبه آن درمان بیماری ابنه است. خصوصیات شتر، نوع راه رفتن و‌ آب خوردنش نیز قابل تأمل و موضوعی برای فکر کردن است و می‌توان روی آن کار کرد. بشر امروزی در درمان آسم درمانده است. در حالی که درمان آسم با شیر و ادرار شتر می‌تواند به تنهایی انواع رساله‌های علمی را تولید کند. پس شایسته است راز درمان‌گری ادرار و شیر شتر مورد بررسی قرار گیرد. در دنیایی به سر می‌بریم که ادعای علم می‌کنند اما جهالت زیادی وجود دارد. می‌گویند برای دیابت درمانی وجود ندارد در حالی که شیر شتر انسولین دارد و برای دیابتی‌ها مفید است. همان‌طور که هیاهوی زیادی برای ویروس کرونا به راه انداخته‌اند و معتقدند این ویروس درمان ندارد و ادعا دارند که واکسن درمان آن است. در حالی که اگر به بیماران کرونایی تنها شیر شتر داده بودند، خوب می‌شدند. این جهالت است چرا که به آیات قرآن توجه نکرده‌ایم. در آیه بعد آمده است: ﴿وَإِلَى السَّمَاءِ كَيْفَ رُفِعَتْ﴾[2] به آسمان نظر کنید که چگونه آن را بدون ستون برافراشته‌ است؟
به قول آقای نیلی‌پور اکثر اوقات ما حتی سرمان را بالا نمی‌آوریم که آسمان را ببینیم.

﴿وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ﴾[3] و کوهها را نمی‌بینند که چگونه بر زمین کوبیده‌اند؟
در خلقت کوه‌ها فکر کنید که چگونه مانند میخ در زمین فرو رفته و به آن ثبات می‌دهد.

حضرت مولانا فرمود:

چشم باز و گوش باز و این عمیحیرتم از چشم‌بندی ای خدا

بنابراین منظور از «نظر»، دیدن شتر نیست. فقها در بحث کتاب الصوم بیان کردند: «نظرت إلى الهلال فلم أره»[4] یعنی به هلال نظر کردم اما ندیدم. در روایت آمده:

«فَصُومُوا لِرُؤْيَتِهِ وَأَفْطِرُوا لِرُؤْيَتِهِ»[5]
وقتی رؤیت شد،‌ روزه بگیرید و وقتی رؤیت شد، افطار کنید.

ملاک دیدن است. اما قبل از آن باید نظر کرد و استهلال یعنی طلب رؤیت، ثواب دارد.

5- از دیگر آیات،‌ آیه 6 سوره قاف است: ﴿أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍّ﴾
آیا نظر نکردند به آسمانی که فوق سر آن‌هاست که چگونه آن را بنا نمودیم و (به وسیله ستارگان) زینت دادیم و هیچ گونه درزی در آسمان وجود ندارد.
آیه «نظر» را تفسیر کرده است. ممکن است جایی کلمه رؤیت به معنای دیدن همراه با تأمل باشد به عنوان مثال آیه ﴿أَلَا تَرَوْنَ﴾[6] با قرینه به معنای دیدن با دقت است.

در آیه 78 سوره انعام در مورد گفت و گوی حضرت ابراهیم (ع)‌ با ستاره و خورشید پرستان چنین آمده است: ﴿فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ ۖ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ﴾
پس چون خورشید درخشان را دید گفت: این است خدای من، این بزرگتر است. چون آن هم ناپدید گردید گفت: ای قوم من، من از آنچه شما شریک خدا قرار می‌دهید، بیزارم.

خلاصه‌اش این شد که کلمه «رؤیت» به معنای دیدن ظاهری است. کلمه «نظر» به معنای دیدن با تفکر و تأمل است. اگر چه گاهی اوقات کلمه رؤیت با قرینه به معنای نظر هم بکار می‌رود. اما در شرایط عادی «رَأَى» به معنای همان رؤیت ظاهری است.

خداوند از ما انسان‌ها می‌خواهد طعام‌ خود را با تفکر و تأمل ببینیم و در آن دقت کنیم. یکی از حکمت‌های دقت در غذا در آیه این است که به این نتیجه برسید که خالق طعام و همچنین خالق خودتان است. اینجا سوالی مطرح می‌شود و آن این است که اگر سیاق آیه‌ای، آیه‌ای دیگر را تفسیر کند، آیا سیاق، آیه را از نظر محتوا محدود به سیاق می‌کند یا قلمرو مفهومی آیه بیشتر است؟ آیا منظور آیه‌ی ﴿فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ﴾ هر انسانی به غذایش نظر کند،‌ آن است که تنها حکمت نظر کردن به غذا این است که خالق غذایت خداوند است؟ ظاهر آیه همین است. می‌توان گفت مورد آیه چنین چیزی را تخصیص نمی‌دهد. اینطور نیست که تنها این سیاق را در بر گیرد و اختصاص به سیاق ندارد. به عنوان مثال می‌خواهیم از آیه استنباط کنیم که منظور این است که به مفید بودن غذا توجه داشته باشیم و باید با توجه به مزاجش،‌ آن را انتخاب کنیم. آیا آیه تحمل این معنا را دارد یا نه؟ اگر شما فقط سیاق را لحاظ کنید، آیه تنها به نظر کردن هر انسانی به غذایش امر می‌کند تا فاعل و خالق طعام را معرفی کند و دیگر طبع غذا و هم‌خوانی آن با مزاج انسان مورد توجه نیست. ممکن است صدر آیه،‌ ذیل آن را تفسیر کند اما تفسیر آیه صدر آن را قطعا در برمی‌گیرد ولی اختصاصی به صدر آن ندارد. نشانه‌اش روایتی است که از امام سوال شد منظور از طعام چیست؟ حضرت در پاسخ فرمودند:‌ علم است. در ظاهر و سیاق آیه بحث علم مطرح نیست. یکی از مهم‌ترین حکمت‌های نظر کردن انسان به طعامش در آیه معرفی شده است که داشتن نگاه توحیدی است تا به این نتیجه برسیم که خداوند آب را از آسمان فرستاد،‌ زمین را شکافت، دانه را رویاند و حبوبات، گیاهان غذایی و درمانی و میوه‌ها را بوجود آورد. در آیات 25 تا 31 سوره عبس علت فاعلی و نیز علت غایی ذکر شده است. علت فاعلی خداوند و علت غایی بهره‌مندی انسان‌ها و حیوانات آنان است. انسان‌ها از بهره‌مندی حیوانات نیز بهره‌مند می‌شوند و از گوشت، لبنیات و فرآورده‌های دیگر و همچنین جهت باربری و سواری نیز استفاده می‌کنند. عبارت ﴿مَتَاعًا لَكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ﴾ قرینه بر این است که هر انسانی باید به غذایش نظر کند و با توجه به مزاجش بداند چه حبوباتی باید بخورد. در صورت گرمی طبع، عدس و چنانچه طبعش سرد است، نخود بخورد. اگر بادهای بدنش زیاد است، لوبیا بخورد و اگر بادهای بدنش کم است، نخود را با نفخ آن مصرف کند.
آیه تحمل این مطلب را دارد که از انسان بخواهد نسبت به حلال و حرام طعام نظر کند. در آیات دیگر نیز مانند: ﴿كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ﴾[7] و ﴿كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا﴾[8] آمده است که غذای انسان باید حلال و طیب باشد. همچنین انسان امر شده که اسراف نکند، غذای مضر نخورد و همچنین متناسب با مزاجش غذا بخورد.

بنابراین آیه ﴿فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ﴾ یک مفهوم عام دارد که مهم‌ترین مصداقش را سیاق آیه بیان کرده است. علت فاعلیِ غذا و علت غایی آن را نیز معرفی کرده است. ما از قرائن آیات دیگر به این نتیجه رسیدیم که دعوت به نظر کردن در آیه مفهومی عام دارد که می‌تواند همه این موارد را در بر بگیرد. نگاه توحیدی به انسان می‌دهد که خالق انسان و طعام را ببیند و به حکمت آفرینش غذا توجه کند. انسان با تفکر به خدا و حکمت آفرینش او می‌رسد و به این نتیجه می‌رسد که خداوند خودش به چیزهایی که خلق کرده احتیاجی ندارد و با بیان این آیات بر انسان منت می‌گذارد. «لام» در کلمه «لَكُمْ» می‌تواند لام اختصاص باشد یعنی خداوند همه مقدمات را فراهم کرد تا به نفع انسان باشد. اما این علت نهایی نیست. آیات دیگری اهداف بالاتری را ذکر می‌کنند و آن عبادت خداوند سبحان است: ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴾[9]
ما جن و انس را خلق نکردیم مگر اینکه خداوند را عبادت کنند. خداوند متعال رزق و روزی انسان را متکفل شده تا خیلی دغدغه رزق و روزی نداشته باشد و به عبادتش بپردازد. پس معلوم می‌شود ﴿مَتَاعًا لَكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ﴾ علت متوسط است و علت غایی نیست. علت غایی برای چرایی خلقت عنب، شکافته شدن زمین و رویش حبوبات است تا انسان از حبوبات و گیاهان استفاده کند. اما علت خلق انسان چیست؟‌ در آیات دیگر مطرح شده است تا انسان نیرو بگیرد و خداوند را عبادت کند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo