< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

94/03/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: غنا/آلات موسیقی

بعد از فراغ از بحث غنای در صدای آدمی، امروز کمی پیرامون آلات و ابزار موسیقی وحکم آن سخن خواهیم راند. بسیاری از فقها از جمله مرحوم علامه مجلسی، دف را تحریم کرده اند. تحریم دف، موجب شده تا امروزه برخی به سینی یا قابلمه پناه برند. در مورد زنگ دار بودن یا نبودن دایره و حرمت آن نیز إختلاف وجود دارد. امروزه إستفاده از طبل به خصوص در مراسمات نظامی و همچنین تعزیه ها یا در زورخانه ها امری مرسوّم است. سابقا از مرحوم إمام استفتائی هست که ایشان حکم به حرمت مطلق موسیقی کرده اند، به این منوال بایستی حتّی زنجیر زنی و سینه زنی در هیئات را نیز حرام دانست چرا که بدون وزن و ترتیب، نظم سینه زنی به هم می‌خورد.

در مورد آلات موسیقی دو بحث وجود دارد. یکی بحث در مورد أصل إستعمال و حکم آن، بحث دوّم در مورد حکم بیع و شرای آن؛ در بخش أوّل باید دید که آیا فقط إستعمال آلات موسیقی در صورت إیجاد صداهای طرب آمیز حرام است یا مطلق هر صدایی که از این آلات، تولید شود حرام است؟ در مورد حکم حرمت إستعمال آلات موسیقی به آیه ذیل إستناد شده است:

﴿ وَ إِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْهَا وَ تَرَكُوكَ قَائِماً قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجَارَةِ وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ[1]

شان نزول آیه شریفه: مکه و مدینه در گذشته های دور، محل رفت و آمد کاروانهای تجاری بوده است، مکه به خاطر موقعیت خود تقریبا محصول کشاورزی نداشته و مدینه دارای کشت و زراعت آبادی بوده اما از دیگر مناطق از جمله یمن و شام کالاهایی چون لباس و پوشاک و... مورد خرید و فروش بوده است. در صف مقدم این کاروانهای تجاری، شخص طبال به طبل زنی می‌پرداخت تا مردم را از حضور کاروانهای تجاری باخبر سازد. در یکی از روزهای جمعه که مردم پیرامون پیامبر اکرم در حال استماع خطبه های آن بزرگوار بودند «دحیه» نامی شروع به طبل زنی کرد و مردم با اطلاع از حضور کاروان، از اطراف پیامبر اکرم  گریخته و به سوی آن کاروان شتافتند، در این میان جز 11 نفر در صف نماز باقی نماندند. در آیه فوق، ترک نماز توسّط مدّعیان مسلمانی نکوهش شده است و می توان از این نکوهش و مذمت خدای متعال، حرمت تجارت در هنگام نماز جمعه و حرمت لهو را نتیجه گرفت. مقصود از لهو در این آیه نیز طبل به عنوان یکی از آلات موسیقی می باشد روایت ذیل در تفسیر علی بن ابراهیم قمی، مستند این إدّعاست:

«قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ  يُصَلِّي بِالنَّاسِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ وَ دَخَلَتْ مِيرَةٌ وَ بَيْنَ يَدَيْهَا قَوْمٌ يَضْرِبُونَ بِالدُّفُوفِ وَ الْمَلَاهِي فَتَرَكَ النَّاسُ الصَّلَاةَ وَ مَرُّوا يَنْظُرُونَ إِلَيْهِمْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ وَإِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً[2] لذا علاوه بر تجارت، باید به حرمت طبل و آلات موسیقی نیز قائل شد.

إشکال به إستدلال : به إحتمال زیاد منشا ملامت و نکوهش تجارت یا لهو در آیه فوق، تقارن این کار با نماز جمعه و زشتی ترک نماز و خطبه های پیامبر اکرم  به طمع تجارت و درآمد زایی است، شاهد آن که تجارت و لهو، در این آیه به هنگام ندای نماز جمعه تقبیح شده است در حالی که شکی در جواز تجارت وجود ندارد و اگر هم تجارت یا لهو، قبیح و منفور و حرام باشد مقصود آن تجارتی است که در دوران بین عبادت و نماز و خطبه نبوی با تجارت، مورد ترجیح واقع شود و به ترک خطبه نماز منتهی شود، لذا در صورت عدم تزاحم، حکم به حرمت در مورد تجارت قطعا منتفی است و حکم لهو آن هم به معنای آلات موسیقی از جمله طبل با إستناد به این آیه قابل إستفاده نمی باشد.

روایاتی دالّ بر تحریم إستعمال آلات موسیقی وجود دارد که برخی از آن ها إشاره می شود :

    1. روایت کافی: « علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن النوفلي، عن السكوني، عن أبي عبد الله «قال: قال رسول الله  : «أنهاكم عن الزفن و المزمار و عن الكوبات و الكبرات»[3] مقصود از زفن، دف و دایره است و با إطلاق خود شامل زنگدار و بی زنگ آن می شود . معنای مزمار هم همان نی است. کوبات جمع کوبه و به معنای شطرنج و همچنین طبل کوچک آمده است. کبرات نیز جمع کَبَر به معنای طبل می باشد.

در مورد سند روایت یکی سکونی از عامه و مورد بحث است که توثیق شده و دیگری نوفلی که به دلیل قرار گرفتن در أسناد کامل الزیارات به مبنای أستاد خوئی، توثیق عامه در حق وی وجود دارد.

دلالت این روایت نیز روشن است و بارها گفته ایم اگر حکمی به ذاتی تعلّق گیرد یعنی همه تصّرفات در آن

ذات، مطلقا حرام می باشد، ظهور کلمه نهی در حرمت نیز جایی برای انکار ندارد و در اصول خوانده ایم که ظهور ماده نهی در حرمت قوی تر از ظهور هیئت نهی در حرمت می باشد.

    2. روایت من لایحضر: « رُويَ عن شعيب بن واقد، عن الحسين بن زيد، عن الصادق جعفر بن محمّد، عن أبيه، عن آبائه، عن أمير المؤمنين علي بن أبي طالب «قال: [في حديث المناهي]«نهى رسولُ الله... عن الرنّة عند المصيبة، و نهى عن النياحة و الاستماع إليها ...و نهى عن اللعب بالنرد و الشطرنج و الكوبة و العرطبة و هي الطنبور و العود ... و نهى عن تصفيق الوجه ...» [4]

در سند این روایت حسین بن زید مجهول است، خود شعیب بن واقد نیز مجهول است ولی با توجّه به مضمون مکرر این روایت، شکی در صدور مضمون آن وجود ندارد. اینک به سند این روایت در امالی نیز بنگرید:

«حدّثنا حمزةُ بن محمّد بن أحمد بن جعفر بن محمد بن زيد بن علي بن الحسين» قال:حدّثني أبو عبد الله عبد العزيز بن محمّد بن عيسى الأبهري قال: حدّثنا أبو عبد الله محمّد بن زكريا الجوهري الغلابي البصري قال: حدّثنا شعيب بن واقد قال: حدّثنا الحسين بن زيد عن الصادق جعفر بن محمّد، عن أبيه، عن آبائه، عن أمير المؤمنين»[5]

برخی از فقها با اخذ به إطلاق روایات فوق قائل به تحریم مطلق إستعمال آلات موسیقی شده اند اما فقهایی مثل مرحوم إمام و مرحوم أستاد خوئی، فقط در صورتی که از آلات موسیقی در راه تولید صداهای غنایی و محرم، إستفاده شود حکم به تحریم کرده اند اما اگر با این آلات، صداهای مجاز و مباح تولید شود حکم به جواز داده‌اند. امروزه همه می دانیم که خوانندگی با نوازندگی ارزش دارد و آوازه خوانی بدون آهنگ موسیقی، طرفداری ندارد، گاه هم نوازندگی به صورت مستقلّ و بدون آلات لهو نیز برای مجالس عیش و نوش و رقص و عروسی کاربرد دارد.

لذا باید دانست از روز أوّل تمام آلات موسیقی برای إستعمال لهوی و حرام ساخته شده است. هیچ گاه بشر به فکر ساخت طبل برای زورخانه ها و ابداع نی برای عزاداری نبوده است بلکه نی و طبل و دف و تنبور و پیانو و... برای تأمین تشریفات مجالس باطل بوده است. بر این أساس است که برخی از متاخرین ادّعا دارند که حرمت در روایات فوق، منصرف به مواردی از آلات موسیقی است که کاربرد و إستعمال در امور لهوی و حرام دارد، شاهد آن که در روزگار صدور این روایات، آلات موسیقی کاربردی جز در لهو و لعب و مجالس عیش و گناه نداشته است. به عبارت دیگر انصراف در روایات آلات موسیقی مثل انصراف در أصل غناست و همانگونه که مقصود و منصرف از حرمت غنا در آن روایات، غنای لهوی و توام با محرمات و غنای درباری است مقصود و منصرف از حرمت در آلات موسیقی نیز آلات موسیقی مستعمل در حرام و زمینه ساز اصوات غنایی لهوی و مقدمه همان میگساری و عیاشی های باطل سلاطین کفر و جور می باشد.

به نظر ما بعید نیست بلکه قریب است که امثال طبل و سنج و... إبتدا برای آن بزمها ساخته شده و سپس در امور نظامی و ورزشی زورخانه و یا مجالس عزاداری بکار رفته باشد. لذا بطور کلّی اگر آلات موسیقی در تولید اصوات مجاز بکار رود و در بزم ها و محافل حلال، کاربردی پیدا کند حکم حرمت در روایات فوق از آن، انصراف خواهد داشت. مرحوم أستاد خوئی البتّه خصوص دایره را حرام می دانند چون أصل وضع أوّلی آن برای آهنگها و بزم‌های باطل بوده است.

تا به این جا سخن در مقام أوّل و حکم إستعمال أصل آلات موسیقی بود. اما در مورد حکم خرید و فروش آن نیز إبتدا به روایت ذیل توجّه کنید:

«قال: سمعت أبا عبد الله  يقول: «إنّ شيطاناً يقال له: القَفَنْدَر إذا ضُرِبَ في منزل رجلٍ أربعين يوماً بالبربط و دخل عليه الرجال، وضع ذلك الشيطان كلّ عضوٍ منه على مثله من صاحب البيت ثمّ نفخ فيه نفخة، فلا يغار بعدها حتّى تؤتى نساؤه فلا يغار»[6]

در این روایت تصریح دارد که ضرب چهل روزه موسیقی با بربط موجب از بین رفتن غیرت و در روایت دیگری شبیه این روایت در کتاب کافی، این کار را موجب از بین رفتن حیا دانسته است. در امالی هم شبیه این روایت با تفاوتهایی وارد شده است.

در خاطر دارم که در اوانی که رادیو به ایران آمده بود علمای مشهد در آن زمان، حکم به حرمت رادیو داده بودند زیرا کاربرد رادیو فقط در جهت باطل و حرام بود، عده دیگری بین گرامافون و رادیو قائل به تفصیل بودند چرا که به نظر آنان، گرامافون فقط برای آهنگ و موسیقی حرام إستفاده داشت اما به حرمت فی نفسه رادیو قائل نبودند بلکه از جهت غلبه إستعمال در باطل، قائل به حرمت آن بودند و در صورت تغییر إستعمال در مسیر صحیح درست، منعی برای حکم به جواز آن وجود نداشت.

در مورد حکم خرید و فروش آلات موسیقی نیز باید گفت که حکم آن مثل حکم دیگر ابزار و آلات مشترکه بین حرام و حلال است که جواز و حرمت آن، دائر مدار قصد متعاملین است. اگر قصد باطل و إستفاده حرام در میان باشد، بیع و شرای آن حرام و الا خرید و فروش آن مجاز می باشد. البتّه عده ای با تکیه بر إطلاق روایات حرمت إستعمال و حرمت بیع آلات لهو که گذشت قائل به حرمت بیع آن به صورت مطلق شده اند همانگونه که در آلات قمار نیز فقها قائل به حرمت مطلق بیع آن شده اند و به إستفاده های مجاز إحتمالی، اعتنایی نکرده اند.

معیار دیگری را نیز بزرگان در این مقام مطرح کرده اند که اگر وضع أوّلی آلات موسیقی در حرام باشد و یا منفعت حلال و مجاز آن، نادر و غیر قابل از نظر عقلا باشد بی درنگ، بیع و شرای آلات موسیقی حرام خواهد بود. با این معیار شاید وجه حکم به تجویز بیع طبل و حرمت بیع دایره روشن شود زیرا وضع أوّلی طبل با آن وزن و اندازه و صدایی که تولید می‌کند، بعیدست که مطلوب نوازندگان و مخترعان برای اهداف باطل بوده باشد ولی داستان در مورد دایره بر عکس است و صدا و سهولت حمل آن شاهدی بر إستعمال أوّلی آن در باطل می تواند می باشد.

 


[1] . سوره جمعه، سوره62، آیه11.
[3] غنا و موسیقی، رضا مختاری و...، ج3، ص2218، ط دفتر تبلیغات اسلامی.
[4] غنا و موسیقی، رضا مختاری و...، ج3، ص2217، ط دفتر تبلیغات اسلامی.
[5] غنا و موسیقی، رضا مختاری و...، ج3، ص2217، ط دفتر تبلیغات اسلامی.
[6] غنا و موسیقی، رضا مختاری و...، ج3، ص2217، ط دفتر تبلیغات اسلامی.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo