< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد شیخ محسن اراکی

94/08/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الملازمات العقلیة/مقدمة الوجوب /مقدمه موصله

 

امر هفتم: مراد از مقدمه‌ای که در اینجا مورد بحث است مقدمهی موصله است.

نتیجه ای که از مباحث گذشته گرفتیم آن بود که مقدمه واجب دارای وجوب عقلی است. گفتیم که وجوب عقلی به معنای توسعه در تنجز ذی المقدمه است یعنی عقل حکم میکند که عجز از اتیان ذی المقدمه که ناشی از ترک مقدمه باشد معذر نیست. یعنی وجوب ذی المقدمه موجب استحقاق عقاب بر ترک ذی المقدمه است حتی با وجود عجزی که ناشی از ترک مقدمه باشد. پس معنی وجوب مقدمه توسعه در تنجیز است که این توسعه درک عقل است و منشأ وجوب عقلی مقدمه است.

به بیان دیگر رفع عقلی عقاب بر مخالفت تکلیف، به دلیل عجز از انجام ذی المقدمه شامل مواردی که عجز مکلف ناشی از ترک مقدمه باشد نمیگردد. یعنی عجز مکلف در صورت ترک مقدمه، معذر نخواهد بود

با روشن شدن این نکته در امر هفتم بیان میکنیم که تنها مقدمهی موصله منحصرهی واجب و مقدمهی موصلهی حرام این خصوصیت را دارند و آثار عقلی تنها بر مقدمهی موصله بار میشود، یعنی مقدمهای که با انجام آن قطعا واجب و حرام محقق میشوند. چرا که قبلا بیان کردیم که بحث مقدمهی واجب در مقدماتی است که وجود ذیالمقدمه بر آن متوقف است و این خصوصیت تنها در مقدمهی موصله موجود است (بنابراین معنای مقدمه در محل نزاع، موصله بودن آن است نه اینکه موصله، قید جدیدی در مقدمه باشد)

مقدمهی غیرموصله تنها اثر تجری و انقیاد دارد:

ولی اگر مقدمه موصله نباشد بر مقدمهی غیرموصلهی حرام، فقط اثر تجری و بر مقدمهی غیرموصلهی واجب فقط اثر انقیاد بار میشود نه بیش از آن.

و از آنجا که تجری دارای حرمت شرعیه مستقله نیست و فقط قبح فاعلی دارد -نه قبح فعلی- بر فعل مقدمهی غیرموصلهی حرام فقط اثر تجری بار میشود و مذمت متوجه متجری، مذمت ناشی از قبح فاعلی است نه قبح فعلی.

و بر فعل مقدمهی غیرموصلهی واجب، تنها اثر انقیاد بار میشود. (در مقدمهی غیر موصلهی مستحب و مکروه نیز به همین صورت است)

نکتهی دیگر آن است که در مقدمهی موصله، ایصال بالفعل شرط است، چرا که اگر ایصال بالفعل نباشد، مقدمیتی وجود نخواهد داشت، لذا حکم عقل به استحقاق عقاب بر ترک واجب و فعل حرام، زمانی فعلی و مستقر میشود که عملا و بالفعل این مقدمه موصله باشد و با ایصال شأنی این حکم عقلی فعلی نمیشود زیرا در صورتی که بعد از انجام مقدمهای که شانیت ایصال دارد مانعی از انجام آن –مثل موت- پیش آمد قطعا عقل حکم به استحقاق عقاب نمیکند ولی اگر مقدمهای را که شانیت ایصال دارد ترک کند و بر اثر ترک آن، عجز از انجام ذیالمقدمه حاصل شود عقلا مستحق عقاب خواهد بود (دقت شود)

بنابراین در مقدماتی که شأنیت ایصال را دارند، عقل حکم میکند که اگر این مقدمه را انجام ندادی و در اثر ترک آن عجز از انجام ذی المقدمه حاصل شد این عجز معذر نیست و این حکم عقلی، محرِّک به سمت انجام مقدمه است، ولی حکم عقل به استحقاق عقاب بر فعل حرام زمانی فعلی میشود که ایصال بالفعل محقق شود.

خلاصهی مطلب آنکه موضوع بحث در مانحنفیه، مقدمهی موصلهی منحصره است و مقدمهی غیر موصله اثری جز آثار مترتب بر تجری و انقیاد ندارد.

 

امر هشتم:فرقهای بین وجوب مقدمی و وجوب غیری و ثمرات وجوب مقدمی

در این امر به دو سوال ذیل پاسخ میدهیم:

    1. فرق بین وجوب غیری و مقدمی چیست؟

    2. اصل بحث وجوب مقدمه چه ثمراتی دارد؟

در سه مرحله به این سوالات پاسخ میدهیم:

مرحلهی اول: فرق بین وجوب غیری و مقدمی

فرقهای متعددی بین وجوب غیری و مقدمی وجود دارد که در بحث وجوب غیری مفصلا آنها را بیان کردیم و اینجا به ذکر دو تفاوت بسنده میکنیم:

 

فرق اول:

وجوب غیری وجوبی است که توسط شارع جعل شده است مثلا وقتی شارع میفرماید: ﴿اذا قمتم الی الصلاة فاغسلوا وجوهکم و أیدیکم إلی المرافق﴾[1] با جعل شارع، وضوء وجوب پیدا میکند البته وجوبی که برای وصول به نماز جعل شده است و یا وقتی میفرماید: ﴿یا أیها الذین آمنوا إذا ناجتیم الرسول فقدموا بین یدی نجواکم صدقة﴾[2] تصدق، دارای وجوب مجعول شرعی است البته وجوبی که برای وصول به نجوای با رسول خدا –صلی الله علیه و آله و سلم- جعل شده است و اگر جعل شرعی نبود وجوب پیدا نمیکرد

بنابراین ذیالمقدمه در واجب غیری توقف وجودی بر مقدمه ندارد، بلکه شارع این توقف را به وجود آورده است

بنابراین ملاک وجوب غیری، توقف وجودی ذیالمقدمه بر مقدمه نیست و اگر در جایی وجوب غیری روی مقدمه وجودی برود باز هم ملاک وجوب غیریِ مقدمه، توقف شرعی است نه توقف وجودی و تکوینی (دقت شود) مثلا اگر شارع نصب نردبان را برای کون علی السطح، شرعا واجب گرداند ملاک وجوب غیری آن، توقفی است که شارع محقق کرده است نه توقف تکوینی آن

فرق دوم:

فرق دیگر آنکه در واجب غیری، ذی المقدمه لزوما واجب نیست، بلکه ممکن است مباح یا مستحب باشد ولی برای انجام ذی المقدمه باید این مقدمه انجام شود. مثل دخول در خانه مردم که عملی مباح است ولی برای انجام آن باید اذن از صاحبخانه گرفت که این وجوب استیذان مقدمهی امر مباح است یا مثلا نجوای با رسول الله –صلی الله علیه و آله- عملی مستحب است ولی برای انجام آن صدقه دادن، واجب است. البته ممکن است که ذی المقدمه در واجب غیری، واجب باشد ولی لزوما این طور نیست

پس ذی المقدمه در واجب غیری، لزوما واجب نیست ولی مقدمهی آن برای وصول به ذی المقدمه شرعا واجب است و مکلف در صورت ترک آن مستحق عقاب است. مثلا اگر شخص بدون استیذان، وارد خانهی مردم یا بیت النبی گردد مستحق عقاب است.

اصطلاح وجوب تبعی در معانی متعدّدی به کار می‌رود؛ گاه در وجوب غیری و گاه در وجوب مقدمی، و گاه در مقدمه علمیّه، و لذا معنای منقّح و خاصی که او را از واجب غیری یا مقدمی جدا کند ندارد. ولی وجوب مقدمی در جایی است که ذی المقدمه واجب باشد و خلط بین آن و وجوب غیری منشا اشتباهاتی در اصول شده است.

 

مرحله دوم: عدم ترشح وجوب شرعی از ذیالمقدمه به مقدمه

بین وجوب مقدمی و وجوب ذی المقدمه ترشحی وجود نداشته و وجوب شرعی ذی المقدمه به مقدمه تراوش نمیکند چراکه مقدمه اساسا قابلیت تعلق وجوب شرعی ندارد ولی میتوان گفت که وقتی ذی المقدمه واجب شد از وجوب شرعی ذی المقدمه یک وجوب عقلی به مقدمه مترشح میشود که شاید منظور بزرگان از ترشح نیز همین باشد؛ این ترشح همان توسعه تنجیز حکم ذی المقدمه است یعنی اگر عجز از اتیان ذی المقدمه ناشی از ترک مقدمه باشد، این عجز مانع تنجز حکم الزامی نیست و استحقاق عقاب بر ترک ذیالمقدمه وجود دارد .

ولی این ترشح در وجوب غیری اصلا وجود ندارد و مخصوص وجوب مقدمی است. پس در وجوب مقدمی از وجوب شرعیِ ذی المقدمه، وجوب عقلی به مقدمه مترشح می‌شود ولی در وجوب غیری اساسا ترشح وجود ندارد، بلکه واجب غیری، وجوب مجعول شرعی مستقل دارد.

 

مرحله سوم: ثمرات وجوب ذی المقدمه

ثمره اول:

ثمرهی اول که قبلا نیز بیان شد وجوب تعلمی است یعنی اگر در اثر عدم تعلم، عجز از انجام ذی المقدمه برای مکلف حاصل شد این عجز معذر نیست. این وجوب تعلم، وجوب مقدمی است -مثل سایر موارد وجوب مقدمه- لذا عقاب زائدی بر ترک ذی المقدمه به عنوان ترک تعلم بار نمیشود. بلکه همان عقاب ترک ذی المقدمه، منجز میشود همان طور که در روایت منقول از کتاب امالی نیز همین معنی آورده شده و بیان شده است که عقاب مکلف بر ترک ذی المقدمه است و عجز از انجام ذی المقدمه به دلیل ترک تعلم، معذر نیست[3] [4] .[5]


[3] عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِيَادٍ قَالَ‌ سَمِعْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍع وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى‌ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَة. فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ لِلْعَبْدِ يَوْمَ‌ الْقِيَامَةِ عَبْدِي أَ كُنْتَ عَالِماً فَإِنْ قَالَ‌ نَعَمْ‌ قَالَ لَهُ أَ فَلَا عَمِلْتَ بِمَا عَلِمْتَ‌ وَ إِنْ قَالَ كُنْتُ جَاهِلًا قَالَ لَهُ أَ فَلَا تَعَلَّمْتَ حَتَّى تَعْمَلَ فَيَخْصِمُهُ وَ ذَلِكَ‌ الْحُجَّةُ الْبَالِغَة

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo