درس خارج فقه - اجتهاد و تقلید استاد علیرضا اعرافی
94/01/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه / اجتهاد و تقلید / جواز تقلید آیه نفر
اشاره
فراز آخر آیه نَفر ﴿لَعَلَّهُمْ یحْذَرُون﴾، مورد استشهاد بود که استدلال به آن متوقف بر چند نکته است: 1 ـ مقصود از حذر در ﴿لَعَلَّهُمْ یحْذَرُون﴾، حذر عملی باشد نه حذر نفسانی، ظاهر آیه حذر عملی است. 2 ـ ﴿لَعَلَّهُمْ یحْذَرُون﴾ مفید وجوب حذر باشد. 3 ـ حذر در صورتی واجب است که ﴿لَعَلَّهُمْ یحْذَرُون﴾ مطلق و در مقام بیان از جمیع جهات باشد. ادعا شد که آیه در مقام بیان نسبت به پیروی عامی از فقیه میباشد.
شاهد سوم:
تخصیص ﴿لعلهم یحذرون﴾ به صورت علم، عنوان انذار را از موضوعیت الغاء مینماید. فتوا در جایی ارزش دارد که عامی اطمینان و علم پیدا نماید. طبق این فرض، انذار جزء العله یا علت العله میشود زیرا اطمینان و علم، حجت است اما آنچه که عامی را به حذر وا داشته، معلول انذار نیست، بلکه معلول «انذار قطع آور» است.
پس اگر آیه به علم و اطمینان اختصاص داشته باشد، انذار بماهو انذار مفید نیست، در حالیکه ظاهر آیه آن است که قیدی در کار نیست، اصاله الاطلاق احتمال قید را نفی مینماید.
شاهد چهارم:
تعبیر ﴿لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم﴾ اگر حمل شود بر قطع و اطمینان، حمل بر فرد نادر شده است؛ در حالیکه حمل بر فرد نادر مستهجن است.
شاهد پنجم:
ارتکازات حافه به کلام میتواند نقش در تعیین معنی داشته باشد. وجود سیره عقلائیه به آیه رنگ میدهد. سیره عقلا بر اعتماد به کارشناس استوار است و این سیره مؤیّد اطلاق آیه است. اطلاق لبی (سیره) منجر به اطلاق لفظی میشود.
ملاحظه:
1 ـ شواهد ذکر شده جداجدا قابل نقد است، مثلاً اشکال شاهد اول آن است که در مقام بیان بودن در صورتی است که بافت جمله معطوف باشد به بیان «لعل». اشکال شاهد دوم آن است که آیه در صدد بیان همه مکلفان است؛ زیرا در شرایط جهاد و دفاع بیان شده است. اشکال شاهد سوم آن است که لعل مانع میشود از اینکه انذار تمام علیت یا علیت انحصاری داشته باشد. در پاسخ به شاهد چهارم، ممکن است ادعا شود که فرد نادر نیست، بلکه اقل است، در اقل و کمتر بودن استهجان نیست، لذا حمل بر اقل اشکال ندارد. اشکال شاهد پنجم آن است که ارتکاز دلیل لبی است و اطلاق ندارد تا اطلاق لفظی را درست نماید.
2 ـ بنا بر این اثبات «کونه فی مقام البیان» نیاز به قرینه دارد. هر یک از شواهد قابل مناقشه است، اما مجموع شواهد خالی از قوت نیست، نمیتوان از مجموع عبور نمود و نادیده گرفت؛ زیرا مجموع قرائن و شواهد نوعی اطمینان تولید مینماید که آیه در مقام بیان است. فلسفه تفقه و انذار آن است که دیگران به فقیه اعتماد نمایند.
3 ـ استدلال به آیه برای وجوب حذر مستلزم جعل حجیت است. مدلول التزامی (بیّن اخص یا بیّن اعم یا مدلول غیر بیّن) حجت است.
4 ـ مدلول مستقیم آیه فتوا است نه اخبار (حجیت خبر واحد)؛ اطلاق یا مناط آیه، خبر واحد را نیز شامل میشود.
5 ـ آیه نفر، قاعده ارشاد را در بر میگیرد زیرا قاعده ارشاد با دامنه وسیع است. در تفقه سه احتمال وجود دارد: مبلغ، افتاء مجتهد و یا هردو؛ تکلیف شرعی بر اساس آیه نفر: 1) وجوب تفقه و افتاء، 2) وجوب تحصیل علم و سپس تبلیغ و ارشاد، 3) ارشاد از طریق فتوا دادن و تبلیغ کردن. به نظر ما احتمال سوم قوی تر است.
6 ـ شمول آیه نسبت به قاعده هدایت و تربیت و نیز قاعده امر به معروف و نهی از منکر مقبول است.