< فهرست دروس

درس خارج فقه - اجتهاد و تقلید استاد علیرضا اعرافی

94/01/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فقه / اجتهاد و تقلید / جواز تقلید آیه نفر

 

از آیه انذار برای حجیت فتوا برای عامی استدلال شده است. فراز آخر آیه ﴿لَعَلَّهُمْ یحْذَرُون﴾، مورد استشهاد بود. بر اساس آیه کریمه، حذر و تنبه، غایت انذار است. استدلال به فراز آخر، متوقف بر چند نکته است:

1. مقصود از حذر در ﴿لَعَلَّهُمْ یحْذَرُون﴾، حذر عملی باشد نه حذر نفسانی، ظاهر آیه حذر عملی است و متناسب با هر مورد، حذر معنا می‌شود؛ حذر عملی در عقاید یعنی ایجاد باور، در اخلاق یعنی ایجاد صفت فضیلت و دفع رذیله و حذر در فقه آن است که مکلف عمل مورد نظر را محقق نماید.

2. ﴿لَعَلَّهُمْ یحْذَرُون﴾ مفید وجوب حذر باشد، در اینکه ﴿لَعَلَّهُمْ یحْذَرُونَ﴾ مفید محبوبیت غایت است، شکی نیست اما صِرف احتمال محبوبیت و رجحان استدلال را تمام نمی‌نماید. ﴿لَعَلَّهُمْ یحْذَرُونَ﴾ باید دلالت بر وجوب حذر نماید تا برای وجوب حذر و پیروی از فتوای فقیه قابل استناد باشد.

توضیح اینکه، همانطور که برای عده‌ای تفقه و انذار واجب است، بر مخاطبان نیز (عموم مکلفین) متأثر شدن و بر حذر شدن از مورد انذار، واجب است. بنابراین صِرف خوب بودن توجه مخاطب و رجحان (رجحان مطلق)، حجیت را نمی‌آورد، آیه هنگامی دال بر وجوب است که در رتبه قبل حجیت آن ثابت شده باشد.

قرائن دال بر وجوب حذر از مورد انذار منذر، عبارت‌اند از:

1-2. حذر غایت انذار (و در برابر انذار) قرار گرفته و محبوب مولا است، محبوبیت حذر با لزوم و وجوب، ملازمه دارد. انذار (بذاته)، ایجاب می‌نماید که بر حذر شدن نیز واجب باشد. تناسب بین انذار و حذر ایجاب می‌نماید که هنگامی که انذار واجب باشد، حذر نیز واجب باشد و الا ناسازگاری پیش می‌آید.

2-2. مقدمات حذر (تفقه و انذار) واجب بود، تناسب مقدمه با ذی المقدمه در آن است که ذی المقدمه واجب، واجب باشد.

3-2. ماده حذر به مفهوم رهایی از خطر است و دال بر الزام می‌باشد. مفهوم ماده حذر ظهور در وجوب دارد.

مجموع سه قرینه فوق و سیاق آیه (لزوم تفقه و انذار) بر وجوب حذر دلالت می‌نماید.

از طرفی اگر حذر واجب نباشد، انذار لغو می‌شود؛ زیرا تفقه و انذار به هدف متحذر شدن مکلف عامی است.

3. حذر در صورتی واجب است که ﴿لَعَلَّهُمْ یحْذَرُون﴾ مطلق و در مقام بیان از جمیع جهات باشد.

توضیح مطلب؛ فتوای فقیه (انذار) دو حالت دارد:

1-3. گاهی فتوای فقیه، شخص مکلف را به اطمینان می‌رساند. در این حالت، فتوا و انذار در عمل مکلف و عامی از حیث تولید قطع و اطمینان (مجرای اطمینان عامی) اثر دارد. در این صورت انذار و فتوا دادن بما هو هو حجت نیست بلکه از باب اطمینان رسانی برای عامی، حجت است.

2-3. گاهی فتوای فقیه، شخص را به قطع، اطمینان یا ظن شرعی نمی‌رساند، در عین حال وی مکلف است به فتوا و انذار فقیه عمل نماید. عمل به فتوای فقیه واجب است و لو اینکه مکلف عامی به قطع یا اطمینان نرسد. در این صورت حجیت فتوا بدست نمی‌آید.

این نکته سوم مورد استدلال قرار گرفته است، مرحوم خویی آیه را در مقام بیان می‌داند (عامی باید از فقهی پیروی نماید مطلقاً)، اما مرتضی حائری آن را در مقام بیان نمی‌داند. در مقام بیان بودن ﴿لَعَلَّهُمْ یحْذَرُون﴾ محل تردید است، زیرا به عنوان غایت ذکر شده است نه به عنوان تکلیف معین؛ نگاه اصلی آیه به دو وظیفه فقیه(تفقه و نذار) است و وظیفه عامی (متحذر شدن) به عنوان غایت در نظر گرفته شده است، ولی وجوب حذر در همه موارد و همیشه قابل استنباط از آیه شریفه نمی‌باشد.

شواهد دیدگاه آقای خویی: (به چه دلیل آیه در مقام بیان است؟)

1 ـ اصل بر آن است که آیه در مقام بیان باشد، زیرا قانون در مقام تشریع آن است که همه امور دخیل در حکم، بیان و تشریح شود؛ اگر شرط یا قیدی داشته باشد، حتماً بیان شود و عدم البیان دلالت بر تام بودن بیان می‌نماید.

تعبیر ﴿لَعَلَّهُمْ یحْذَرُون﴾ در مقام بیان (نه جمله مهمله) است. تمرکز غالبی آیه بر انذار است، و در مقام بیان بودن ﴿لَعَلَّهُمْ یحْذَرُون﴾ انذار را از لغویت نجات می‌دهد.

2 ـ ظاهر آیه آن است که در مقام بیان تعیین وظیفه همه مکلفین است؛ به دلیل صدر آیه (ماکان المؤمنون لینفروا کافه) همه مکلفین (اعم از فقیه و عامی) مورد توجه و تخاطب هستند. عده‌ای باید فقیه شوند و دیگران به فتوای آنان عمل نمایند. پس آیه در مقام بیان می‌باشد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo