درس خارج فقه - اجتهاد و تقلید استاد علیرضا اعرافی
93/12/12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه / اجتهاد و تقلید / جواز تقلید
اشاره
مناقشه سوم بر دلیل عقلی انسداد، این بود که این دلیل، حکم عقل است و متوقف بر عدم ردع از ناحیه شارع است؛ عقل عامی در مواجهه با این علم اجمالی، یا با احتمال تکالیف شرعی، حکم میکند که باید ذمه وی از تکلیف شرعی فارغ شود که تقلید یکی از راههای امتثال است؛ اما همین عامی احتمال نیز میدهد شارع ردع یا تقیید کرده باشد، لذا باید عدم ردع را احراز نماید و از آنجایی که احراز عدم ردع از عهده عامی بر نمیآید، پس میشود به تقلید اعتماد نمود. احتمال دارد شارع دستور به احتیاط درجه دو (حداقلی) بدهد.
پاسخ مناقشه سوم:
1 ـ قبول داریم که حکم عقل بر جواز تقلید، متوقف بر عدم ردع است؛ در عین حال، عقل حکم میکند که رادع باید رادع آشکار، استوار، قاطع و روشن باشد. پس صرف وجود مطلق رادع کافی نیست. ارتکاز (دلیل انسداد)، بر جواز تقلید، ارتکاز جاافتاده و محکم است؛ و با اندک رادعی نمیتوان آن را کنار گذاشت.
در سیره عقلاء نیز مطرح خواهد شد که نمیتوان با ردع ضعیف، سیره را ردع نمود.
2 ـ دلیل انسداد متوقف بر رادع است؛ دفع احتمال رادع، نیاز به تقلید ندارد، بلکه میشود بر اساس تحقیق مختصر مثل مراجعه به اقوال علماء و نیافتن رادع، بر عدم وجود رادع حکم کرد.
نتیجهگیری: استدلال عقلی مبتنی بر انسداد با سه اشکال مواجه بود؛ احتیاط میانه (نه احتیاط مطلق و نه تقلید) با اشکال کمتر مواجه است. بنا بر این احتیاط حداکثری مستبعد است، میتوان به راحتی آن را دفع کرد؛ عقل ما از بین تقلید و احتیاط میانه و حداقلی، احتیاط حداقلی را مقدم میداند.
تحقیق در مساله
از دیدگاه ما بین عامی محض با عامی مطلع که دارای آگاهیهای شرعی است، تفاوت وجود دارد؛ دو سؤال جداگانه مطرح است: اولاً: حکم عقل برای عامی محض که لایعرف من الشریعه شیئاً، چیست؟ ثانیاً: حکم عقل برای عامی آگاه به بخشی از مسائل شرعی چیست؟
حکم عقل برای عامی محض:
حکم عقل در مورد عامی محض، دستور به تحقیق اولیه و کسب اطلاعات است(نه تقلید یا احتیاط). عقل به لزوم بررسی و کسب اطلاعات از احکام و چگونگی امتثال آن حکم مینماید. این حکم اعم از تقلید و احتیاط و کسب تخصص است.
حکم عقل برای عامی مطلّع:
حکم عقل برای عامی مطلّع از کلیت شریعت، در صورت قطع داشتن به جواز تقلید یا عدم آن، عمل به قطع خود میباشد؛ و اگر به قطع نرسد، احتیاط مطلق را صحیح است، اما مکلف توان امتثال آن را ندارد، لذا بین احتیاط در حد توان (احتیاط حداقلی) و تقلید مخیّر است. ممکن است احتیاط حداقلی، بهترین راه به نظر برسد، اما با دقت در اقوال، فهمیده میشود که احتیاط اولَی بر تقلید نیست، بلکه در نگاه مجموعی بین تقلید و احتیاط، مخیر است.
پس انسداد برای عامی محض حکمی دارد و برای عامی دارای اطلاعات اولیه دینی، حکم دیگری دارد؛ حتی در صورت توانایی در اجتهاد، بازهم مخیر است بین سه راه (تقلید، اجتهاد و احتیاط) زیرا میداند که عقلاً اجتهاد برای همه افراد جامعه واجب نیست. حکم عقل برای عامی قریب الاجتهاد، احتیاط حداقلی متعین است، و احتیاط کردن اولویت دارد؛ زیرا با توجه به اطلاعات دینی، احتیاط برای وی کم مؤونه است.