درس خارج فقه - اجتهاد و تقلید استاد علیرضا اعرافی
93/11/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه / اجتهاد و تقلید / مسأله احتیاط
اشاره
وجوهی برای عدم جواز احتیاط در عبادات ذکر شده، دلیل اجماع به خاطر مدرکی بودنش رد شد، دلیل «لعب» بودن احتیاط نیز با سه تقریر بیان شد: 1ـ لعب به نحو مطلق 2ـ لعب به امر مولا 3ـ قصد لعب که با عبادیت ناسازگار است. پاسخهایی نسبت به دو تقریر اول داده شد و در ادامه به پاسخ تقریر سوم میپردازیم.
پاسخ اول:
قصد لعب دو نوع تصویر میشود، اگر قصد لعب در تحقق عبادت به نحو مستقل یا جزء العله باشد، اشکال وارد و مضر به عبادت است؛ زیرا قصد غیرقربی دخالت (تام یا جزء العله) در عبادت دارد. اما باید توجه داشت که در جمع بین دو قصد چند حالت متصور است که در برخی از حالات، قصد لعب موجب بطلان عبادت نیست و تأثیری در عبادت نداشته و قصد قربت به تنهایی موجبِ عبادی بودن فعل میباشد، پس با توجه به این مطلب، دلیل ادعا شده، اعم از مدعا است.
پاسخ دوم:
قصد لعب گاهی به طور مطلق است، یعنی لعب روی مطلق رفته و قصد قربت به خصوص عبادت است و گاهی قصد لعب به خصوص احتیاط تعلق دارد، یعنی با عنایت، نفس احتیاط را به عنوان سرگرمی در نظر گرفته است، اگر حالت دوم باشد عبادت باطل است.
بررسی پاسخ دوم: هر چند تفاوت بین دو قسم قابل تصور است، ولی تفکیک کلی از مصداق، امر درستی نیست و این پاسخ دوم نمیتواند تام باشد.
پاسخ سوم:
در غالب موارد، محتاط در مقام احتیاط قصد لعب ندارد، بلکه احتیاط ناشی از تدیّن و روحیه تعبّد فرد است. محتاط، عمل را به هدف تأمین غرض مولا تکرار مینماید؛ البته ممکن است دیگران چنین برداشت نمایند که محتاط در حال لعب است، ولی محتاط، غالباً قصد لعب ندارد، بنا بر این دلیل اخص از مدعا است.
پاسخ چهارم:
مرحوم خویی بر این باور است که لعب در ما نحن فیه به چیزی تعلق گرفته است و امتثال به چیز دیگر؛ متعلق لعب و احتیاط دو چیز متفاوت است. متعلق لعب، اتیان به جمیع محتملات است (تکرار حالات مختلف احتیاط)، اما «ما به الامتثال» در احتیاط، یکی از اطراف مختلف احتیاط است و احتیاط امر طریقی و غیر نفسی است، لذا مأموربه نیست.
پس لعب بر مجموع محتملات بار شده و احتیاط حکم طریقی به واقع است و به یکی از احتمالات متوجه شده است. محتاط همه گزینهها را اتیان مینماید تا بتواند گزینه واقعی را امتثال نماید.
مناقشه:
این فرمایش مرحوم خویی همیشه درست نیست، اگر مجموع من حیث المجموع لعب به حساب آمد، نمیتواند یکی از گزینهها لعب نباشد؛ زیرا لعب روی هیئت اجتماعیه (ترکیب)رفته است، تکتک اعضای مجموع تا زمانی که در مجموعه هست، مصداق لعب و عنوان لعب بر تکتک صدق مینماید. نهی روی مجموع من حیث المجموع رفته و اجزاء مشمول همان نهی است.
پاسخ مناقشه:
این مناقشه همیشه تام نیست، زیرا تکرار عمل به تعداد محدود موجب نمیشود که لعب محسوب شود بلکه با تکرار در مراحل آخر (دفعات پنج و شش به بعد) مصداق لعب میشود.
فقط در صورتی اشکال مرحوم خویی وارد است که متعلق واقع در آغاز باشد و هنوز مصداق لعب نشده باشد.