< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سیدمحمدعلی علوی‌گرگانی

99/10/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قاعدة لاضرر

تتمه بیانات استاد در مسئله وضو و غسل با جهل به ضرر

در ادامه مسئله دیروز بحث شد که اگر جاهل به اصل حکم ضرر موجود باشد الا اینکه معتقد باشد که ضرر وجود دارد حال اگر وضو یا غسل کند آیا باطل است یا خیر؟

فرص مسئلة دیروز،؛ اگر مکلف جاهل به حکم ضرر وضو و غسل باشد اما اعتقادش این باشد که آب برایش ضرر دارد از جانب دیگر این ضرر را درک می کند، آیا نماز با وضو و غسل ضرری صحیح است؟ در این فرض که او جاهل بوده اما اعتقاد به ضررش داشته آیا وضو او صحیح است؟ و همچنین آیا این وضو و غسل با حرجی که برایش رخ می دهد صحیح است؟ سه قول در این مسئله است:

اول، قول مرحوم آیت الله خویی در مصباح است که ایشان قائل اند که غسل و وضوی او صحیح است اما غیر این دو ( وضو و غسل) صحیح نیست مثلا در قیام نماز اگر احتمال ضرر و حرج بدهد، و قیام را با علم به ضرر و حرج اتیان کند مبطل است.

دوم، قول مرحوم آیت الله نائینی است که اگر کسی علم به ضرر و حرج داشته باشد و وضو وغسل کند، باطل است و نمازش بتبع باطل است. و ایشان قائل به تفصیل نشده است. البته اطلاق کلام ایشان می رساند که ایشان قائل به تفصیل نیستند.

سوم، قول مرحوم سید در عروة است که قائل به تفصیل است، اگر بداند ضرری است وضو و غسل ضرری باطل است. اما اگر با حرج وضو بگیرد و غسل کند صحیح است.

توضیح اقوال

اما کلام مرحوم خویی، ایشان قائلند که طبق اصل اولی اضرار به نفس حرام نیست. همچنین قائلند که حدیث لاضرر شامل مستحبات نمی شود پس وضو و غسل فی حال اضرار حرام نیست بلکه استحباب آن همچنان پابرجا است پس حکم به صحت می شود بنابراین اگر می داند که آب برایش ضرر دارد وضو و غسل حرام نیست. پس وقتی حرام نیست غسل و وضو استحباب ذاتی دارد. لذا وضو داشتن مستحب است و هنچنین غسل، بخلاف قیام در نماز چراکه اصل قیام استحباب ذاتی ندارد و وجوبش را با علم به ضرر برمی داریم به تمسک به حدیث لاضرر؛ اکنون که وجوبش برداشته شد ملاکی نداریم.

«لذلک ذهب الی التفصیل بین الوضو و الغسل من الحکم بالصحة و ان اتی بهما مع الضرر و الحرج دون غیرهما من الواجبات» واجبات دیگر مثل قیام در صورت ضرری بودن و علم داشتن مبطل است. از طرفی قیام استحباب ذاتی ندارد.

اقول: رد ما بر فرمایش مرحوم محقق خویی آن است که اولا: اضرار به نفس حرام است. مگر جایی که ضرورت اقتضاء ضرر می کند، که عقلاء این مقدار ضرر به نفس را اعتناء نمی کنند. شیخ انصاری هم در رسالة لاضرر خود اضرار به نفس را حرام می داند.

البته اشکال به حرمة اضرار به نفس یک اشکال مبنایی است. « هذا الاشکال مبنایی، وکذلک کلامه آخر من عدم شمول حدیث لاضرر للمستحبات» اما نظر ما بر شمولیت لاضرر بر مستحبات می باشد اما هر چیز به تناسب خودش. و این اشکال نیز مبنایی است والا بنابر مبنایشان درست گفته اند.

و ثانیا -جواب دوم- « بان الاضرار اذا صار حراما فلایبقی مجال للقول باستحباب التوضی و الاغتسال فیما اذا افضت الی الضرر و علم به فالحکم بالصحة مع ذلک لایکون الا مع احراز المحبوبیة فی المورد و هو مشکل مع العلم بالضرر فیصبح التیمم حینئذ واجبا علی نحو العزیمة دون الرخصة»

پس اگر اضرار حرام باشد دیگر جایگاهی برای حکم به استحباب وضو و غسل باقی نمیماند پس حکم به صحت امکان ندارد مگر با احراز محبوبیت که این هم مشکل است پس تیممی واجب خواهد بود نه وضو و غسل

مگر ما اینگونه بگوییم که حدیث لا ضرر برای امتنان بر امت است و حکم به بطلان خلاف امتنان است و قائل به انفکاک بین اضرار حاصل به ایصال آب به اعضاء شویم در حالی که قصد قربت متمشی می شود و وضو و غسل هم محقق می شود که در این صورت حکم به بطلان وضو و غسل خلاف منت بر امت است پس حکم به صحت کنیم و صرفا بگوییم گناه تکلیفی محقق شده است اما اگر قائل شویم که اضرار بنفس حرام است؛ تعبیر خلافا لامتنان نمی تواند مشکل را حل کند. پس علی فرض اینکه اضرار بنفس حرام باشد، وضویش امر ندارد و باطل است. اما مرحوم خویی قائل است که عملش صحیح است اما مورد عقاب واقع می شود. اما سید در عروة احتیاط کرده اند یعنی گفته که وضو صحیح است ولی احتیاطا باید اعاده نماید باید یک بار هم تیمم را انجام دهد.

در حرج می گویند که وضو و غسل صحیح است. اما در لاضرر هم اینگونه است؟

گفته شده است که بین این دو فرق است چرا که قاعده لا حرج حکم امتنانی و لطف در حق بندگان است و ترخیص در رفع حکم لزومی است لذا ایجاد حرمت نمیکند پس اگر فردی تحمل حرج کند و عمل را به جا بیاورد تکلیف را انجام داده است پس حکم به صحت می شود ولی قاعده لا ضرر رافع اصل حکم است مخصوصا اگر اضرار به نفس را حرام بدانیم پس عمل مبغوض مولی خواهد بود و امکان تقرب ندارد پس حکم به بطلان وجیه خواهد بود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo