< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سیدمحمدعلی علوی‌گرگانی

99/07/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قاعده لاضرر و لا ضرار

 

احتمال پنجم در معنای لا ضرر

پنجمین از احتملات لاضرر، این مطلب را آیت الله شیخ عبدالکریم حائری، استاد مرحوم امام رحمة الله بیان کرده اند؛ این مطلب را در کتاب های آیت الله حاج شیخ عبدالکریم نیافتم، معلوم است که مرحوم امام این را در درس آیت الله حاج شیخ دریافت کرده است.

«الخامس من المحتملات فی حدیث لاضرر هو ما نقله سید الاستاذ عن استاذه الحائری علی ما ببالی و ان لم نجد فی مصنفاته المتوفرة لعله قبسه من درسه هو ان یکون نفی الضرر و الضرار بلحاظ التشریع و حوزة سلطان الشریعة فمن قلع اسباب تحقق الضرر فی صفحة سلطانه بنفی الاحکام الضرریة و المنع عن اضرار الناس بعضهم بعضا»؛ کأنّ احکام ضرریه جعل نمی شود و مردم حق ضرر رساندن به یکدیگر را ندارند، و اگر هم کسی به کس دیگر ضرری زد، آن ضرر را تدارک کند « حکم بتدارکه علی فرض تحققه یصح ان یقول لاضرر فی مملکتی و حوزة سلطانی و حمیّ قدرتی»، در مملکت من ضرر نیست، در حوزه سلطان من و در حمایت قدرت من ضرری نیست.

اشکال مرحوم امام، لزوم منتفی شدن حکومت لاضرر

«ثم یقول الاستاذ: علی هذا یکون نفی الضرر و الضرار محمولا علی الحقیقة لا علی الحقیقة الادعائیّة»، استاد فرمودند که آقای حائری لاضرر را معنا می کنند به این که حقیقة ضرر نیست نه اینکه ادعاء ضرر نباشد.«بناء علی هذا یکون معنی الضرر و الضرار محمولا علی الحقیقة ا

« ثم اورد علیه اولاً ان نفی الحقیقة لا یحصل مع النهی عن الضرر لوجود الضرر قطعا»، یعنی نفی حقیقت ضرر حاصل نمی شود در حالی که ضرر قطعا وجود دارد

« ثانیا انه لا معنی للحکومة حینئذ لو کان المراد نفی الحقیقة»، سابقا گفتیم که آقایون قائل اند که ادله لاضرر بر ادله اولیه احکام حاکم است، اگر وضو گرفتن برای من ضرر است دلیل لا ضرر می گوید تیمم کن، اکنون اشکال دومی که مرحوم امام به استادشان دارند، آن است که اگر مراد شما از لاضرر و لاضرار نفی حقیقة باشد، یعنی ضرری وجود ندارد پس این جا حکومت معنا ندارد، زیرا حکومت برای حکم است اما اگر بگویید که لاضرر برای نفی حقیقة است، نفی حکم نیست لذا حکومت لاضرر بر احکام اولیه را نخواهیم داشت. «انه لا معنی للحکومة حینئذ لو کان المراد نفی الحقیقة فحیث کان حدیث لا ضرر حاکما علی ادلة الاحکام یفهم کون المراد هو نفی حقیقة الادعائیة»، چون نفی حقیقة ادعائیة می باشد می توانیم بگوییم که حکومت برقرار است.

ما میگوییم به استاد که ممکن است مراد حاج شیخ هم نفی حقیقة ادعائیة باشد، کأنّ چون من حکم ضرری جعل نکرده ام پس ضرری وجود ندارد. پس با توجیه ما کلامش موافق کلام شیخ انصاری می شود.

فارق کلام شیخ انصاری با کلام آقای حائری

آیا فرمایش شیخ با بیان آقای حائری برابر می باشد؟ خیر فرق دارند، مرحوم حائری لاضرر را دو مرحله دیده است اول که حکم ضرری نداریم، دیگری هم اگر ضرری زده شود باید تدارک شود، لاضرر یعنی دو معنا دارد، لاضرر ابتدائا و لاضرار بتدارک پس لاضرر و لاضرار مشتمل بر دو حکم است، شیخ انصاری این مرحله را نیز نمی فرمود یعنی لازم نیست تدارک کند. اما اشکالی که در این بیان است،آن است که آیا با یک عبارت می توان دو لحاظ نفی ضرر ابتدایی و ضرر تدارکی داشته باشیم، یعنی در دو معنا استعمال شود؟ مگر اینکه قدر جامع در نظر بگیریم، کأنّ نفی الضرر جامع ضرر فی الابتداء و ضرر التدارک باشد، یعنی نفس الضرر در لاضرر و لا ضرار وجود ندارد چه ضرر ابتدائی و چه ضرر تدارکی. مثل بحث روزه که طلب فعل می کردیم اما اگر همراه با منع ترک باشد واجب می شود و اگر همراه با جواز فعل باشد مستحب می شود که طلب جامع می کردیم. لا ضرر هم در جامع استعمال شده باشد، اما جامع قرار دادن در این جا خالی از اشکال نیست.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo