< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سیدمحمدعلی علوی‌گرگانی

99/06/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: لاضرر و لاضرار

 

به لطف و عنایت حضرت باری تعالی جلّ و علی و توجهات خاص حضرت بقیة الله الاعظم علیه السلام، درس اصول را شروع می کنیم انشاءالله، خداوند موانع درس وتحصیلات را برطرف کند؛ چون در روایت داریم، «لکل شیء آفة و للعلم آفات»؛ از این روایت عظمت علم معلوم می شود، نشان می دهد که چقدر علم مقامش بالا می باشد که آفات دارد، نه اینکه یک آفت داشته باشد. همه چیز آفت دارد، اما علم آفات دارد. چقدر مسائل پیش می آید که درس ها تعطیل می شود. منظور اینکه از خدا بخواهیم که موانع را برطرف کند تا بتوانیم این درس ها را بگوییم و عمر عزیزان هدر نرود، که زحمت می کشند می آیند به قم.

موضوع بحث قاعده «لاضرر و لاضرار» است که قبل تعطیلات مفصل بیان کردیم تا رسیدیم به این نکته که لاضرر و لاضرار علت است یا حکمت است؟ این را هم بیان کردیم، اما بحثی که الان می خواهیم وارد بشویم، که این قاعده لاضرر یک قاعده کلی مستقل است که دارای سلسله مسائل فوق العاده است که می شود از آن استفاده های زیادی برد، کبرای کلی دارد که مصادیق صغروی زیادی را شامل می شود، ازجمله قضیه سمرة بن جندب، درختی که پیامبرصلی الله علیه و آله کنده است، لاضرر در حق الشفعة نیز وارد شده است، لاضرر در مورد فضل الماء است که مانع دیگران از اسنفاده از آب باشد؛ این ها موارد قاعده لاضرر و ضرار می باشد.

«فثبت من جمیع ما بیّناه»، از تمام مطالب گذشته معلوم می شود که قاعده لاضرر قاعده مستقل می باشد، و از متممات حدیث شفعه، منع فضل الماء و هدم الجدار می باشد، حق شفعه آن است که اگر شریک قصد فروش داشته باشد باید اول به شریک خود گزارش دهد و اگر بدون رضایت او بفروشد شریک حق فسخ معامله را دارد. فضل الماء آن است که انسان بخواهد آب زیادی را مانع شود و نگذارد دیگران از آن بهره ببرند که لاضرر در این موارد صدق می کند، حدیث سمرة بن جندب که در مورد آن درخت خرما بود...، این سه مورد از صغریات قاعده لاضرر و لاضرار است.

جواب به قول صاحب کفایه در لاضرر و لاضرار

مرحوم آخوند می فرماید: دو جمله «لاضرر و لاضرار»، تاکید است معنای جدید ندارد، اما همان طور که مرحوم امام جواب دادند، عرض شد که خلاف ظاهر می باشد، تاکید نمی باشد بلکه تأسیس می باشد و هرکدام از دو جمله دو معنای جدا دارد.

احتمالات معنای لاضرر و لاضرار

اکنون که بنا شد هر کدام از دو جمله معنای بخصوصی داشته باشد، سراغ احتمالات معنایی آن می رویم؛

احتمال اول، «لاضرر»؛ در موردی است که ضرر یک طرفه باشد، اما « لاضرار»؛ ضرر دو طرفه باشد.

احتمال دوم، « جعل الضرر ابتدائا فی الضرر و الضرار جزائه»، لاضرر برای شروع کننده ضرر است اما ضرار برای کسی است که مجازات می کند،

احتمال سوم، « وجعل الضرر من دون انتفاع و الضرار هو الاضرار علی الضرر مع انتفاعه»؛ گاهی ضرر بدون انتفاع می باشد، ولی ضرار، ضرر دارای نفع باشد.

احتمال چهارم، « او الضرر هو الضیق وفعل المکروه علی المال اما الضرار هو الضرر علی العرض و الاهل»؛ ضرر کاری کند که طرف دچار تنگنایی شود و کاری کند که مالش برایش مکروه شود، اما ضرار، ضرر بر آبرو و اهل او می باشد. احتمال پنجم، ضرر « اضرار من دون تعمد و قصد»؛ بدون قصد ضرر بزند، اما ضرار « اضرار مع قصد و عمد»؛ ضرر بزند با قصد و عمد باشد این طور نبوده که در خواب و بدون قصد ضرر بزند.

نتیجه بیان این احتمالات، رد شدن کلام صاحب کفایه می باشد، یعنی جمله دوم تأکید نمی باشد،بلکه تاسیس می باشد.

ضرر به أهل و عرض مصداق قاعده لاضرر

بعضی از علماء ضرر به ناموس و عرض را جزء لاضرر قرار نداده اند، گفته اند این ضرر به ناموس و آبرو مصداق لاضرر نیست. این بیان را ما نمی توانیم بفهمیم، که ضرر فقط برای اموال و انفس باشد. ادعای این که ضرر مخصوص نفس و مال است، مقبول ما نیست. یا کسی بگوید که در لا ضرار جنبه مفاعله ای در آن ملاحظه نشده است و همان لاضرر است، این نیز مقبول ما نیست.

شاهد داریم که ضرر بر ناموس و آبرو نیز ضرر است، قضیه حضرت ایوب علیه السلام که آن قدر این پیامبر را اذیت کردند تا این که از شهر بیرون کردند، در ضمن بیرون شدن او، وقتی همسرش رفت برای او غذا تهیه کند، با جشن عروسی مواجه می شود و از آن ها درخواست غذا برای حضرت ایوب علیه السلام می کند، آن ها نیز گفتند غذا نمی دهیم مگر درمقابل مقداری از گیسوانتان را به عروس ما بدهی، این خانوم -که نوه حضرت یوسف علیه السلام بوده- برای اینکه بتواند پیامبر خدا را از گرسنگی نجات دهد حاضر شد مقداری از موی سرش را بدهد، از طرفی هم شیطان علیه اللعنة به سرعت به حضرت ایوب علیه السلام خبر داده است، او هم خیلی ناراحت شد و قسم یاد کرد که اگر قضیه صحت داشته باشد، او را چند ضربه شلاق می زنم، خانومش آمد همراه غذا، تصمیم گرفت که صد تازیانه بر او شلاق بزند، از جانب خدا پیغام آمد که نیاز نیست صد ضربه شلاق بزنید، صد دانه از شاخه های نعنا را کنار هم بگذار و به خانومت بزن که می شود صد تا ضربه -مثل هزار «لااله الا الله»، گفتن حضرت نوح علیه السلام که اگر قرار بود هزار تا بگوید کشتی غرق می شد، حضرت نوح با گفتن یک «لااله الا الله»، گفت خدا یا از ما قبول کن.- آنجا حضرت ایوب گفت:﴿وَ أَيُّوبَ إِذْ نادى‌ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمين﴾[1] ؛ خدایا به من ضرر رسیده است، تو مرا کمک کن، حضرت در این جا عبارت «الضُرّ» را بکار برده است، در جایی که در مورد ناموس بوده، این تعبیر را به کار برده است، پس معلوم می شود در مورد عرض و ناموس، قاعده لاضرر صدق می کند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo