< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید محمدجواد علوی‌بروجردی

1401/08/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بحث در نسخ

 

در جلسه قبل گفتیم که اعلام (رحمة الله علیهم) بحث در نسخ را در قالب دو صورت مطرح کرده اند :«مثل «اکرم العلماء» و اکرم العلماء العادل» و آن دو صورت:

1.عام اول بیاید و بعد دلیل خاص بیاید.

2.خاص ابتدا از مولا صادر بشود و بعد عام صادر بشود. مثل اینکه امام محمد باقر(ع) دلیل عام و از امام صادق(ع) دلیل خاص بیاید.

مثال شرعی برای صورت اول: «الماء کله طاهر و لم ینجسه الشیء الا اذا تغیر احد اوصافه» وارد شده باشد و دلیل خاص عبارت است: «اذا بلغ قدر کرلم ینجسه». در این صورت قائل به تخحصیص می شویم اگر دلیل عام وارد شده باشد و دلیل خاص دلالت بر اعتبار حکم خاص از زمان دلیل خاص می کند.

در این صورت این دلیل خاص نسخ می باشد؛ چون اعتبار دلیل عامی که اعتبارش تا زمان ورود خاص بوده است یعنی این دلیل عام با این دلیل خاص نسخ شده است اما اگر دلیل خاص دلالت کند بر اعتبار این دلیل از اول دلیل عام بکند یعنی عام اصلاً مراد مولا نمی باشد بلکه عام مخصَّص را اراده کرده است. قوام نسخ به این است که مراد متکلم در ورود دلیل دوم ورود عام می باشد. اعلام(رحمة الله علیهم) بحث از صورت اول را بدون فائده می دانند؛ چون بعد از ورود خاص مراد جدی متکلم عام مخصص می باشد. بنابراین فرقی بین خاص مخصص یا خاص ناسخ تفاوتی وجود ندارد. اگر مکلف طبق دلیل عام (الماء کله طاهر...) وضو یا غسل ... انجام بدهد عملش صحیح می باشد البته اگر مراد مولا بعد از ورود دلیل خاص از زمان ورود دلیل عام و مخَّصص مراد باشد اما اگر دلیل خاص از زمان ورود دلیل عام آن عام را تخصیص زده است و اراده مولا را مشخص کرده است یعنی مراد مولا این می باشد که مراد مولا از«الماء» آب کر بوده است که در این صورت وضو وغسل و نمازش و ... باطل نمی باشد. بنابراین اگر مکلف با آب قلیل قبل ورود نجاست وضو بگیرد و امام(ع) هم بفرمایند این وضوئش صحیح می باشد مراد متکلم عام مخصص از زمان ورود دلیل خاص بوده است. در صورت اول اگر دلیل خاص قبل از ورود عمل زمان وارد شود یا بعد از ورود عمل به عام بیاید. مثلاً آیه حج (من استطاع سبیلا) از جانب شارع وارد شده باشد اما هنوز وقت عمل به عام نرسیده است در این صورت قائل به تخصیص و مخصص بودن دلیل خاص می شویم؛ چون هنوز وقت عمل به عام نرسیده است اما اگر این خاص بعد از ورود عمل به عام صادر بشود ، در این صورت نسخ قائل به نسخ می شویم. مراد از نسخ این نمی باشد که در صورت نسخ در عمل خداوند بداء رخ می دهد، چون بداء نسبت به ذات باری تعالی محال می باشد بلکه در نسخ تخصیص زمانی واقع می شود یعنی اطلاق بسبب قرینه حکمت و عام بسبب وضع می باشد و هر دو دلیل شمول دارند و این شمول در افراد عرضیه و طولیه هم می باشد در این صورت اگر دلیل خاص بعد از ورود خاص بوده است و در صورت ورود دلیل خاص افراد طولیه عام تا زمان ورود دلیل خاص بوده است و در صورت ورود دلیل خاص افراد طولیه یک حکم دیگر پیدا می کند مثل مثال در صورتی تقویت می شود که خاص بعد از ورود وقت عمل به عام آمده باشد و در این صورت افراد طولی زمانی که تحت عام واقع می شود این دلیل خاص آنم افراد تخصیص می زند و دلیل عام تا زمان ورود دلیل خاص معتبر می باشد و بسبب تخصیص در ازمان می باشد.

عمده بحث اعلام(رحمة الله علیهم) صورت دوم می باشد. این خاص مقدم از عام سبب تخصیص در عام عام متأخر می باشد یا اعتبار این خاص تا وقت ورود عام می باشد یعنی «عالم عادل» باید اکرام بشود اما بعد از ورود عام آن قید برداشته می شود و در این صورت نسخ رخ می دهد.

مرحوم شیخ(ره) در این مورد می فرمایند:

تخصیص امر شایعی است اما نسخ امر نادری هست و حتی قاعده «ما من عام الا و قد خص» هم وجود دارد. در صورت شیوع تخصیص در دوران امر بین نسخ و تخصیص قائل به تخصیص می شویم.

اشکال استاد به مرحوم شیخ(ره):

در صورتی که خاص آمده باشد اما عام متأخر بعد از عمل به خاص صادر شده باشد و اگر مراد جدی مولا عام مخصَّص باشد خوب است اما اگر مراد جدی مولا دلیل عام بعد از زمان ورود به دلیل عام باشد اعمال سابق طبق آن دلیل عام صحیح می باشد.

مرحوم صاحب کفایه(ره) می فرمایند:

شیوع تخصیص باید ظهور خاص را اقوی از ظهور عام بکند این شیوع در زمانی است که در انظار عرف یک قرینیتی پیدا بکند. در صورت ذکر خاص توسط مولا اصلاً ذهن مخاطب منتقل به نسخ نمی شود و یک قرینه حالیه در ارتکاز مخاطبین وجود داشته باشد. این مطلب مرحوم صاحب کفایه(ره) به این علت می باشد که خاص اول و بعد عام از شارع صادر شده است و ظهور عام یک ظهور تنجیزی و بالوضع می باشد که ظهو.ر خاص یک ظهور اطلاقی و بسبب مقدمات حکمت می باشد و این دو ظهور با هم معارضه نمی کنند. بنابراین باید این ظهور اطلاقی را تقویت بکنیم تا مقدم بر ظهور عام بشود.

اشکال: در فقه در صورت وجود دلیل عام و دلیل خاص دلیل عام حمل بر خاص می شود.

جواب: دلیل خاص قرینیت عرفیه بر بیان مراد از عام دارد. افرادی که بسبب اظهریت دلیل خاص را بر دلیل عام مقدم می کنند این مطلبشان صحیح نمی باشد. در این فرض هم اگر این ظهور اطلاقی را بمئونه شیوع تخصیص بسبب قرینه عرفیه باشد که این قرینه عرفیه سبب ارتکازی می شود که در ذهن مخاطب برای فقط معنای در عام می شود. در این صورت خاص مقدم می باشد و اعلام(رحمة الله علیهم) می فرمایند که این ظهور باید استمرار تا زمان عام و بعد از عام استمرار داشته باشد یعنی با عام قابلیت معارضه داشته باشد اما در صورتی که خاص استمرار و دوام هم نداشته باشد خاصی وجود ندارد تا قرینه برای عام متأخر باشد. بنابراین در این در این فرض علاوه بر ظهور اطلاقی خاص آن خاص باید استمرار داشته باشد تا زمانی که عام صادر بشود. مرحوم صاحب کفایه(ره) می فرمایند این خاصی که مقدم می باشد و ظهور در اتصال تا زمان عام داشته باشد برای ما احراز نمی شود و به همین علت امر دائر بین نسخ و تخصیص می باشد. ایشان می فرمایند که ظهور خاص اطلاقی و ظهور هم بالوضع نمی باشد بلکه بسبب قرینه حکمت می باشد (استاد) در این صورت هیچ وجهی برای تقدم یکی بر دیگری وجود ندارد و ظهور اقوی با ظهور اطلاقی معارضه می کند نه با ظهور وضعی. ایشان قائل به توقف می باشند و علت توقف هم قرینه عرفیه می باشد یعنی این قرینه همراهی باشد که وقتی عام می آید مثل قرینه متصله عمل می کند و این قرینه متصله مانع از ظهور در عام می شود اما مشکل مرحوم آخوند(ره) این است که این قرینه باید بسبب سقوط ظهور عام باشد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo