< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید محمدجواد علوی‌بروجردی

1401/08/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جمع عرفی دوران امر بین اطلاق شمولی و بدلی

 

از موارد جمع عرفی دوران امر بین اطلاق شمولی و بدلی می باشد.

بیانات استاد:

اطلاق بدلی و شمولی در برخی از موارد با هم اشترک دارند و آن موارد عبارت است از اینکه در اطلاق شمولی سعه وجود دارد یعنی زمانی که مولا بگوید:«لا تکرم الفاسق» (مطلق شمولی) در اینجا مولا طبیعت را اراده می کند یعنی بین تمام افراد طبیعت که هر کدام را تصور بکنید جزء این طبیعت می باشد و هر فرد فاسقی شامل این طبیبعت می شود و در اطلاق بدلی هم شمول وجود دارد مثلاً اگر مولا بگوید: «اکرم عالماً» عبد باید یکی از افراد عالم را اکرام بکند تا طبیعت عالم امتثال بشود و این امر شمول دارد و عبد می تواند می تواند هر فرد از افراد عالم را امتثال بکند و در اطلاق بدلی هم شمول و سعه وجود دارد همانطور که در اطلاق شمولی توسعه در اطلاق شمول و توسعه به این معنا می باشد که تمام افراد طبیعت را شامل می شود و توسعه در اطلاق در اطلاق بدلی به این معنا است که تمام افراد طبیعت را شامل می شود و توسعه در اطلاق بدلی به این معنا است که هر کدام از افراد این طبیعت می تواند شامل حکم واقعی بشود. بنابراین این دو نوع اطلاق در این مورد با هم اشتراک دارند. اشتراک دومی که این دو اطلاق دارند عبارت از این است که شمول بمقتضای وضع نمی باشد بلکه خود لفظ مطلق دلالت بر شمول می کند و این اقتضاء باید از ناحیه مقدمات حکمت و قرینه می باشد. . در این صورت در اطلاق شمولی مقدمات حکمت جاری می شود. معنای مقدمات حکمت این است که اگر مولا بگوید: «لا تکرم العالم الفاسق» و در مقام بیان می باشد و قرینه صارفه هم نیاورده است در این صورت همه افراد عالم فاسق را شامل می شود وم این شمول را مقدمات حکمت تبیین می کند. این مطلب در اطلاق بدلی هم جاری می شود. زمانی که مولا بگوید: «اکرم عالماً» و قرینه صارفه ای هم نیاورده است، در این صورت از این عبارت شمول استفاده می شود یعنی هر فردی از افراد عالم را می توان اکرام کرد. بنابراین دلالت بر شمول در هر دو نوع اطلاق با مقدمات حکمت استفاده می شود و در صورت عدم مقدمات حکمت این سعه و شمول استفاده نمی شود.

این دو اطلاق با هم نقاط افتراقی دارند و مرحوم نائینی(ره) فرموده بود که در اطلاق بدلی یک مقدمه عقلیه ای وجود دارد که آن عبارت است از افراد لاین اطلاق نباید مزیتی بر دیگری داشته باشد و ... . این مطلب مرحوم نائینی(ره) در اطلاق شمولی صحیح می باشد انما در اطلاق بدلی اگر مولا بگوید: «اکر عالماً» عنوان «عالم» را برای ما مشخص کرده است یعنی متعلق حکم اکرام فرد عالم می باشد و اگر کسی که دارای صفت عالم باشد متعلق حکم اکرام فرد عالم می باشد و اگر این افراد عالم از لحاظ رتبه با هم مساوی نمی باشند، مثلاً در این حوزه شاید هزاران عالم باشد اما هیچ کدام با هم مساوی نمی باشند.

اگر بر طلبه پایه اول عالم صدق کند و عبد آن را اکرام بکند امر مولا را اطاعت کرده است و همچنین اگر مرجع تقلید را اکرام بکند باز هم امر مولا را اتیان کرده است در حالی که بر یکدیگر برتری و مزتی دارند. بنابراین این مطلب مرحوم نائینی(ره) صحیح نمی باشد؛ چون آن چیزی که متعلق اراده مولا می باشد خود طبیعت می باشد اما افراد طبیعت دارای درجات مختلفی هستند. مطلبی که می توان در توجیه کلام مرحوم میرزا(ره) بگوئیم در مقام استیفاء و تحقق غرض مولا با هم مساوی هستند یعنی هر کدام حامل این جهت باشد که این فرد می تواند غرض مولا را استیفاء بکند و این استیفاء به صدق عنوان عالم می باشد و در صورت اکرام فرد عالم امر مولا اطاعت شده است.

بله، تساوی در افراد اطلاق بدلی که بمعنای حامل غرض مولا می باشد صحیح می باشد. بنابراین فرقی که مرحوم میرزا(ره) بین اطلاق بدلی و شمولی قائل شده اند صحیح نمی باشد.

اشکال استاد به مرحوم روحانی(ره) که می فرمایند: «ان استفادة البدلیة و الشمولیة انما هی ...»:

ما معتقدیم که بدلیت و شمولیت نه در منطبق خارجی و نه در مقدمات حکمت و نه در مقام جعل وجود ندارد بلکه در مقام اراده مولا نهفته می باشد. مراتب حکم عبارتند: 1.مصلحت 2.جعل 3. فعلیت 4.تنجز.

اگر مولا حکمی را بخواهد بیان بکند در ابتدا اراده مولا باید تحقق پیدا بکند و بعد به مرتبه جعل می رسد زمانی که غرض مولا با فردی از طبیعت محقق می شود جعل می کند و جعل (یعنی مُظهر خارجی مولا) و باید بسبب کلماتی باشد و آن کلمات هم باید کلماتی باشد که عرف بفهمد و آن کلمه باید ظهور در اراده مولا داشته باشد مثلاً اگر غرض مولا با اکرام یک فرد حاصل می شود در این صورت مولا می گوید: «صلّ صلاة». اگر غرض مولا با اکرام همه افراد عالم(مثلاً) حاصل می شود این اراده مولا باید بسبب لفظی باشد که این معنا را می رساند. بنابراین آن چیزی که بدلیت و شمولیت را درست می کند اراده مولا می باشد و آن اراده بسبب کلماتی می باشد که دارای ظهور عرفی می باشد و مکلف برای اینکه سعه را استفاده بکند و فردی غیر از فرد دیگر مراد نمی باشد، مقدمات حکمت را جاری می کند. بنابراین اجراء مقدمات حکمت برای سریان این بدل نسبت به تمام افراد طبیعت می باشد(یعنی هیچ کدام اضافه و برتری نسبت به دیگری ندارند) و همچنین اجراء مقدمات حکمت برای این است که کل افراد تحت حکم باشند نه برخی از آن افراد؛ چون مولا در مقام بیان قید صارفی را نیاورده است. بنابراین این مطلب مرحوم روحانی(ره) صحیح نمی باشد. در این صورت در همه واجبات الهی بدلیت و در همه نواهی شمولیت وجود دارد؛ چون اگر مکلف یک فرد از نواهی را بیاورد فرد معصیت را انجام داده است. این بدلیت و شمولیت در اراده مولا تعیین می شود و این اراده با لفظ ابراز می شود و علت اجراء مقدمات حکمت این است که سعه یا عدم سعه داشتن لفظ را بفهمیم. اگر لفظ عام باشد مقدمات حکمت جاری نمی شود؛ چون عام با وضع ثابت می شود و اگر لفظ عام نباشد با مقدمات حکمت سعه مشخص می شود. بنابراین سعه در مدخول لفظ جاری می شود.

بنابراین بدلیت و شمولیت از مراد مولا فهمیده می شود و طبق مراد مولا فهمیده می شود که این اراده با یک فرد از طبیعت محقق می شود یا با همه افراد طبیعت محقق می شود و بعد از جعل لفظی را استعمال می کند که از نظر ظهور عرفی آن اراده را به مردم برساند و مقدمات حکمت را در مرحله ای برای اینکه آن سعه مشخص بشود جاری می کنیم. این اجراء ربطی به بدلیت و شمولیت ندارد. بنابراین هر دو اطلاق سعه و شمول دارند و هر دو با اجراء مقدمات حکمت می باشد و در این صورت با هم هیچ فرقی ندارند و در صورت تنافی این دو نوع اطلاق با هم تعارض می کنند و هیچ دلیلی بر تقدم اطلاق شمولی بر اطلاق بدلی وجود ندارد و هر سه دلیل و کلامی که از مرحوم نائینی(ره) ذکر کردیم قابل قبول نمی باشد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo