< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی‌فقیه‌یزدی

99/12/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نمی دانیم زمینی در زمان فتح ممات بوده است یا محیات

 

﴿ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده والعاقبۀ للمتقین انا واهل بیت اورثنا الارض ونحن المتقون والارض کلها لنا﴾

66- عن أبي خالد الكابلي عن أبي جعفر ع قال‌ وجدنا في كتاب علي ع‌ ﴿إن الأرض‌ لله يورثها من يشاء من عباده- و العاقبة للمتقين‌﴾، و أنا و أهل بيتي الذين أورثنا [الله‌] الأرض، و نحن المتقون و الأرض كلها لنا، فمن أحيا أرضا من المسلمين فعمرها فليؤد خراجها إلى الإمام من أهل بيتي، و له ما أكل منها- فإن تركها و أخربها بعد ما عمرها، فأخذها رجل من المسلمين. بعده فعمرها و أحياها- فهو أحق به من الذي تركها فليؤد خراجها إلى الإمام من أهل بيتي، و له ما أكل منها حتى يظهر القائم من أهل بيتي بالسيف، فيحوزها و يمنعها و يخرجهم عنها- كما حواها رسول الله ص و منعها- إلا ما كان في أيدي شيعتنا فإنه يقاطعهم‌ و يترك‌ الأرض في أيديهم.[1]

حکم مفتوح العنوه در زمان فتح اگر معمور نباشد جزو انفال به شمار می رود پس اگر علامتی ندارد وعلمی نداریم که عمارتی از قبل بر روی آن بوده ممات بالاصاله می شود وانفال است وللامام.

اگر ظنی بوده که امارت قدیمی بوده مثل درختی و دیواری و... در اینجا باید به اصل رجوع شود؛ الاصل تاخره یعنی بعد مفتوح العنوه بوده است، پس اگر امارتی بوده چون نمی شود به ممات برگرداند باید اصل حکمی اجرا شود یعنی الاصل تاخره است.

اصل 1- حکمی که اصل در حکم این است2- اصل در خصوصیات موضوع زمین اینگونه است

شاید بگویند به حالات زمین چگونه است که ایا معموره بوده یانه؟در زمان فتح معموره بوده یا نه؟

علم به هیچ کدام نداریم وبه چه دلیلی به یک تاریخ برگردانیم؟؟؟؟؟

صفت عامر بودن تاوقتی فتح نبوده عامر نبوده واصل تاخر عامریت از فتح است وصفت بعد حاصل شده است.

اما اگر بگویم اصل به معنای حکم است ویک حکمی از نظر شرعی وقتی فتح شد بوده است یا نه یعنی آثار معموربرآن بار شده است یانه؟ حکم شرعی روی ان پیاده نشد بود وشک می کنیم حکم را داشته یا نه؟ می گویم اصل این که حکم روی آن نبوده است وحکم وظیفه ای روی آن نیامده وحکم عامره روی آن نیامده است.

می شود گفت با قرائنی اگر مفید ظن به معموره بود یا اگر مفید ظن نبود کافیست ولازم به عدم یا وجود قطع نیست

قرائن به لحاظ تاریخی وجغرافیای است وقرائنی برای حکم مفتوح العنوه ای بررسی میکنیم.

صلح مقدم بر جنگ است واصل اولی این که حکم شرعی مفتوح العنوه رامی گوییم واصل این که بدون جنگ وخیل ورکاب گرفته شده است.

حکم شرعی را برگردانیم به اصالت عدم جنگ ووجود صلح مگر یقین به خلاف شود که معمولا نقل ها درست نبوده است که ایران همه اش بخواهد با جنگ گرفته شود بلکه فقط همان مرز با جنگ گرفته شده است وایران با صلح به اسلام داده شده است

وتاریخ باید اعتبار با خود داشته باشد.

درهرحال اگر کسی بدون اذن امام در انفال ومفتوح العنوه تصرف کرد غصب کرده وباید اجرتش را به امام بدهد بلاخلاف.

تحلیل های در روایت مربوط به خمس بود وطیب ولادت اما سرایت به جای دیگر دلیل می خواهد؟

آب های زیر زمین چطور است در این زمین ها؟اجازه های دولت چگونه است ؟ آب زیر زمین مردم یا زمین که برای امام است؟

ارث برسد ومالک بشود و... چططور است؟

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo