< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی‌فقیه‌یزدی

99/11/14

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جداسازی آب در فیء یا انفال

 

وسائل الشيعة / ج‌9 / 515 / 1 باب أنه يقسم ستة أقسام ثلاثة للإمام و ثلاثة لليتامى و المساكين و ابن السبيل ممن ينتسب إلى عبد المطلب بأبيه لا بأمه وحدها الذكر و الأنثى منهم و أنه ليس في مال الخمس زكاة ..... ص : 509

12609- 10- محمد بن علي بن الحسين في المجالس و عيون الأخبار عن علي بن الحسين بن شاذويه و جعفر بن محمد بن مسرور جميعا عن محمد بن عبد الله بن جعفر الحميري عن أبيه عن الريان بن الصلت عن الرضا ع في حديث طويل قال: و أما الثامنة فقول الله عز و جل‌ و اعلموا أنما غنمتم من شي‌ء فأن لله خمسه و للرسول و لذي القربى‌- فقرن‌ سهم‌ ذي القربى مع سهمه‌ و سهم رسول الله ص إلى أن قال فبدأ بنفسه ثم برسوله ثم بذي القربى فكل ما كان من الفي‌ء و الغنيمة و غير ذلك مما رضيه لنفسه فرضيه لهم إلى أن قال و أما قوله‌ و اليتامى و المساكين‌- فإن اليتيم إذا انقطع يتمه خرج من الغنائم و لم يكن له فيها نصيب و كذلك المسكين إذا انقطعت مسكنته لم يكن له نصيب من المغنم و لا يحل له أخذه و سهم ذي القربى قائم إلى يوم القيامة فيهم للغني و الفقير لأنه لا أحد أغنى من الله و لا من رسول الله ص- فجعل لنفسه منها سهما و لرسوله سهما فما رضيه لنفسه و لرسوله رضيه لهم و كذلك الفي‌ء ما رضيه منه لنفسه و لنبيه رضيه لذي القربى إلى أن قال فلما جاءت قصة الصدقة نزه نفسه و رسوله و نزه أهل بيته‌.

همه چیز از فیء وغنیمت که این دو جدا است وغیرذلک که معلوم است چیزی سوای آن دو است که خدابرای خود رضا داده .

فرضیه لهم به امامان بر می گردد.

سهم الله زمان ندارد

سهم رسول وذی القربی زمان ندارد چون همیشه آنان رسول وذی القربی وخدا هستند وتمام شدن ندارند ،رسول چه حی چه میت رسو ل است. وچه غنی وچه فقیر باشند سهم خودرامی برند چون غنی تر از خدانیست درحالی که او سهم معین دارد واز رسول هم غنی تر کسی نیست ودرحالی که اوهم سهم دارد.

اما یتیم تمام می شود وقتی به بلوغ رسید.

مسکین هم وقتی دیگر از مسکنت خارج شد سهمی ندارد وحلال نیست گرفتن آن.

عنوان کلی فیء وغنیمت بود؛اما وقتی به خصوص فرموده رضی وکذلک باید دقت شود که فیء برای خداست واو راضی است که دراین مصارف یعنی لنفسه ولرسوله ولذی القربی مصرف گردد.

ذی القربی هم باید تبیین شود که هستند؟؟

فرزندان فاطمه سلام الله علیها هم ذوالقربی است.

پس فیء مستقل است و مصرف آن برای لله ولرسول ولذی القربی است.

مشترکات ومباحات کسانی می توانند مصرف وتصرف وحیازت کنند اما در فیء اذن امام ونائب امام را می خواهد

خالصه للامام است وخوب سهم هایی برای آن معلوم شده که امام خود سهم هارا می دهد یعنی اذن امام برای مصارف سهام باید باشد

آب جزءفیء است که سهام ازآن پرداخت می گردد مثلا برای فقرا ومساکین یا ذوی القربی ارزان تر از بقیه حساب می گردد.

خالصه له برای امام است.

انفال اصلی است وبعد به صورت فیء درآمده است یعنی فرعی شده است.

انفال اصل است وبه عنوان ثانوی فیء می گردد یعنی انفالی که زمین بوده وبعد مردمانی ان را رها کردن به فیء تبدیل می گردد.

آب ها را فیء بدانیم وخالصه لرسول بدانیم ولارب لها است برای امام بدانیم،

باز مواردی مثل زمین افرادی آمده اند وحیازت کرده اند درصورتی که جزو انفال بوده است این به عنوان اولی اما پس از رها کردن همان زمین عنوان ثانوی برآن بار شده یعنی فیء؛ نه این که فیء فرع انفال باشد چون طبق روایات این دو عنوان هایی جدا هستند.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo