درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی‌فقیه‌یزدی

موضوع: آسیب اجتماعی

انسان دنبال جاودانگی است وشیطان هم از آن راه وارد می شود

﴿إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَى﴾[1]

﴿وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَىٰ﴾

[20–119]

﴿فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَىٰ﴾

[20–120]

خوشبختی برابر بدبختی است که شما از درخت بخورید تا بدبخت نشوید

﴿فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ ۚ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ﴾

﴿ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَىٰ﴾

راه گریزاز آسیب هدایت الهی است.

﴿قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا ۖ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَىٰ﴾

روایت در امالی شیخ طورسی ره:

الأمالي (للطوسي) ؛ النص ؛ ص84

أخبرنا محمد بن محمد، قال: أخبرنا أبو حفص عمر بن محمد الزيات، قال: حدثنا علي بن مهرويه القزويني، قال: حدثنا داود بن سليمان الغازي، قال: سمعت الرضا علي بن موسى (عليهما السلام) يقول: من استفاد أخا في الله، فقد استفاد بيتا في الجنة.

امالی مثل مجلس روضه بوده که زمان ومکان خاصی داشته ومی آمدند وجمع می شدند ومناقب اهل بیت ع را می خواندند یا گاهی فرمایشات استاد را می نوشتند.

جامعه برای راحتی از آسیب ورسیدن به پیشرفت این که برادر خوبی انتخاب کند،دراین دنیا برای او بهشت شود یا خانه ای هم دربهشت پیداکند باید رفیق صمیمی داشت باشد،برادری آنقدر ارزش دارد که فضای خانه ی بهشتی پیدا می کند.

خانه هم فقط منزل نیست بلکه خانه فرهنگ ومحل آرامش وهمه چیز می شود خانه، باکسب این برادر کسب رضای الهی می گرددحال اگر در جامعه چنین برادرانی پیداکند جامعه حفظ می گردد وبرادری الهی حفظ جامعه می شود.

سعی کنیم گزینش دوستی رضای الهی وانجام وظایف وتکالیف الهی بشود.

برعکس آن هم اگر برادر در راه شیطان واغوا باشد بیتی در جهنم می گردد که بعضی بابعضی عدو می شوند؛ وفریاد قیامت که ناراحت کننده است یالیتنی لم اتخذ فلاناً خلیلاً که این دوستی اغوا کننده جهنمی می کند که بررفیق بهشتی می کند وبرخی جهنمی.

اوقات خودد را بارفیقی کن که به بهشت ببرد و کم کم آدم را رفیق به جهنم می برد وگاهی به قعر جهنم می رود که ارتباط شیطانی می گردد وجامعه ای پر از دشمنی ایجاد می گردد.

مال دنیا ورفاقت آرام آرام انسان را جهنمی می کند.

اصول

حجت هایی که گفته شد می باشد به معنایی هر چه بتوان حجت بین خود وخدا قرار داد که می تواند به صحت اعمال برساند وبه کشف حکم کمک کند.

اصول فقه اصولی است که جامعه باید براساس آن بچرخد وباید تمام کارهای جامعه حجت داشته باشند وکارهای خودشون را بر اساس منطق ودرک صحیح عقلانی باشد.

حیات طیبه آن است که براساس اصول صحیحه که بین خودوخدا حجت است شکل می گیرد وغیر از حیات فرد فرد است واین حیات طیبه جامعه می شود.

اگر همه جای جامعه فقه پیدا گردد که هدایت پروردگار دارد وضلالت وگمراهی ندارد.

باامانت الهی می تواند به سعادت برسید وتکلیف الهی همان امانت است که حیوانات این تکلیف را ندارد

اصول فقه حقیقت اجتماع است ومسائل روانشناسی وجتماعی همین اصول فقه است.

اصول فقه اقتصادی واصول فقه اجتماعی و... حقیقت جامعه است.

اصول فقه نور افکن است که جامعه را هدایت می کند.