< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی‌فقیه‌یزدی

1400/12/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اعراض از وطن

 

العروة الوثقى (للسيد اليزدي)؛ ج‌2، ص: 141

1 مسألة إذا أعرض عن وطنه الأصلي أو المستجد و توطن في غيره‌

از وطن اصلی اعراض کرد یا وطن اتخاذی که مستجد است ؛

العروة الوثقى (للسيد اليزدي)؛ ج‌2، ص: 141

فإن لم يكن له فيه ملك أصلا أو كان و لم يكن قابلا للسكنى

ودرآنجا ملک ندارد یا دارد ولی قاب سکونت نیست مثلا

العروة الوثقى (للسيد اليزدي)؛ ج‌2، ص: 141

كما إذا كان له فيه نخلة أو نحوها

یک درخت خرما درآنجا دارد

العروة الوثقى (للسيد اليزدي)؛ ج‌2، ص: 141

أو كان قابلا له و لكن لم يسكن فيه ستة أشهر بقصد التوطن الأبدي يزول عنه حكم الوطنية

یا منزل وملک دارد ولی در آنجا سکونت ندارد به مدت6ماه که دراین موارد حکم وطنیت از او زائل می شود.

العروة الوثقى (للسيد اليزدي)؛ ج‌2، ص: 141

فلا يوجب المرور عليه قطع حكم السفر

وبا عبور از آنجا ها دیگر سفر او قطع نمی گردد.

العروة الوثقى (للسيد اليزدي)؛ ج‌2، ص: 141

و أما إذا كان له فيه ملك قد سكن فيه بعد اتخاذه وطنا له دائما ستة أشهر فالمشهور على أنه بحكم الوطن العرفي

امااگر ملکی دارد که سکونت دارد در آنجا ووطن عرفی او به حساب می شود مشهور می گویند وطن عرفی است.

العروة الوثقى (للسيد اليزدي)؛ ج‌2، ص: 141

و إن أعرض عنه إلى غيره و يسمونه بالوطن الشرعي و يوجبون عليه التمام إذا مر عليه ما دام‌بقاء ملكه فيه

ولی اگر اعراض کرده از آنجا ومی گویند وطن شرعی اوست و6ماه آنجا مانده است که مشهور می گویند واجب است با عبور از آنجا نمازتمام است وقطع سفرشده است وآنجا وطن شرعی اوست.

العروة الوثقى (للسيد اليزدي)؛ ج‌2، ص: 142

لكن الأقوى عدم جريان حكم الوطن عليه بعد الإعراض

اگر اعراض کرد اقوا این که حکم وطن ندارد وریشه مثل وطن اصلی والدینی ندارد یا مثل مستجد نیست واین وطن شرعی ریشه ندارد وتا فرد هست باقیست وبعدآن تمام می شود حکم وطنیت

العروة الوثقى (للسيد اليزدي)؛ ج‌2، ص: 142

فالوطن الشرعي غير ثابت و إن كان الأحوط الجمع

والعروة الوثقى (للسيد اليزدي)؛ ج‌2، ص: 142

فيجمع فيه بين القصر و التمام إذا مر عليه و لم ينو إقامة عشرة أيام

وطن شرعی ثابت نیست وباید درآن مورد جمع بین تمام وقصر کند اگر از آنجا عبور کرد وقصد10روز هم نکرد.

العروة الوثقى (للسيد اليزدي)؛ ج‌2، ص: 142

بل الأحوط الجمع إذا كان له نخلة أو نحوها مما هو غير قابل للسكنى

وچون قابل سکونت نیست چون تردید داریم صدق وطنیت دارد یا نه ونمی دانیم چیست احتیاطاً جمع می کنیم

العروة الوثقى (للسيد اليزدي)؛ ج‌2، ص: 142

و بقي فيه بقصد التوطن ستة أشهر بل و كذا إذا لم يكن سكناه بقصد التوطن بل بقصد التجارة مثلا‌

قصدوطن ازاول داشت و6ماه ماند وبه اندازه نخله ی داشت وباید گفت وطن محقق شده وباید احتیاط کند وجمع کند بین تمام وقصر وروزه بگیرد وبعد هم قضای روزه را بگیرد.

استاد:

3صورتی که سیدره گفت طبق روایات مسئله سکونت مطرح بودیا6ماه باید حکم داد که صورت اول که اصلا سکونت ندارد ولی اتخاذ وطن می کندو6ماه آنجا می ماند تاوطن اوشود وبعد استقرار کرد6ماه وطن شد باید اعراض دوم ازانجا باشد که اعراض عملی کرده وترک کرده ودیگر نیامده می شود حکم وطنیت ساقط ونماز قصر می شود ولی این درصورت اعراض وطنیست ولی اگر توطن شرعی محقق شده واعراض نکرده چه دلیل داریم بگوییم وطنش نیست؟؟

وقتی 6ماه ثبوت کرد ومستقر شد آنجا حکم وطن را دارد وتا اعراض جدی نکرده باید حکم وطن را داشته باشد واحتیاط اینجا لازم نیست برخلاف حکم سیدره کف گفت اخ=حتیاط کند.

در مورد نخله واحده یعنی کسی که ملکیت داشته باشد واثار ملکی دارد ومنضم به روایات سکنا می شود که اگر قابل سکونت باشد نماز او تمام است.

مسئله تجارت اگر دوام داشته باشد قصد تجارت او وابداً بماند برای تجارت آنجا قصد توطن می شود به انگیزه تجارت وسبب ماندن تجارت است وملا ک قصد وطن است که اگر شخص می خواهد برای تجارت آنجا بماند به قصد تجارت که دوقسم می شود قصد توطن شرعی یا ملکی نیست ولی قصد توطن او دو قسم است اگر دوام دارد وعرف می گوید او جایی دیگر وطن نداردپس اینجا وطن شغلی اومی شودووطن قهری اومی شود واو دیگر جایی برای وطن ندارد واینجا می خواهد بماندولو برای تجارت دیگر وطن شغلی است وتا وقتی عارضه ی جدید پیش نیاید آنجا می ماند هرچند برای سکونت نمانده وبرای تجارت مانده ولی تجارت ملازمه ای به عنوان دوام با خود دارد که گاه عرفی وگاه قهری نامیده می شود؛ ولی اگر تجارت او موقت است وطن شغلی نیست .

العروة الوثقى (للسيد اليزدي)؛ ج‌2، ص: 142

2 مسألة [في إمكان تعدد الوطن العرفي]

قد عرفت عدم ثبوت الوطن الشرعي و أنه منحصر في العرفي فنقول يمكن تعدد الوطن العرفي

ممکن است وطن عرفی برای او باشد مثلا 4زن دارد که هر فصل پیش یکیشون می رود وعرفاً صدق4وطن را دارد

العروة الوثقى (للسيد اليزدي)؛ ج‌2، ص: 142

بأن يكون له منزلان في بلدين أو قريتين من قصده السكنى فيهما أبدا في كل منهما مقدارا من السنة بأن يكون له زوجتان مثلا كل واحدة في بلده يكون عند كل واحدة ستة أشهر أو بالاختلاف بل يمكن الثلاثة أيضا بل لا يبعد الأزيد أيضا‌

امام ره : این حکم را مشکل دانسته است.

استاد:هیچ مشکلی ندارد که او4وطن داشته باشد وهرجا زن وفرزندی که همه آنها می گویند بابا آمد.

وطن عرفی چیزیست که اصالت وریشه دارد وهمان صدق توطن است که از باب مصداق کفایت دارد وتوطن ذاتش عرفی است وروایات همان عرف را بیان می کند که در اذهان روای ها بوده که امده اند سوال پرسیده اند.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo