< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی‌فقیه‌یزدی

1400/12/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قواطع سفر

 

مروربه وطن.

چون فردی مسافر بود نماز قصر می شد ولی اگر به وطن خود مرورکند دیگر مسافرنیست وباید نماز را تمام بخواند.

وطن محل زندگی انسان است که یکیش وطن اصلی است که نوعا پدر ومادر خودرا درآنجا می بیند مسقط الراس است ومحل نشو ونمای اوست ومتابعت والدین است وبه راحتی قابل زوال نیست فلذاست که می گویند فلانی شیرازی است واصفهانیس وقمیست و...

مگرکسی از وطن والدین اعراض کرده باشد.

دوم وطن اتخاذی است که شخص برای خود بااراده آن را میگیرد.

سوم استقرار6ماه درمکانی که می توان عنوان شرعی به آن نام نهاد که اصل وطن عرفی است واگر کسی نتوانست عرفاً وطنی اتخاذکند ونامیده شود می توان6ماه شرعی را بگیرد واحکام وطن را در آن پیاده می کند ولو عرف صدق وطن نکندبرای او.

چهارم وطن شغلی است که برای شغل رفت آمدمی کند که کارش در محلی ومنزلش در جایی دیگر است مثلا قم وصرم که وطن کاری وشغلی اوست واگر شغل اوتغییرکند وطنیت او زائل می شود.

پنجم وطنی صدقی یاحکمی یامنزلتی است که در حکم وطن است ومقصود افرادیست که عنوان شاغل وشغل را در آن محل ندارند مثلا فرد خانه در مشهد خریده ومی رودآنجا زیارت هرچندروز که می خواهد واین به عنوان منزلت است که رفته آنجا یا مثلا کسی می رود نجف چنین می کند که می رود شهری تا مدارج علمی را طی کند یا کسب مقامات معنوی به شهری می رود که آنجا مسافر نیست ووطن حکمی اوست یا مثل دانشجویی که برای 4سال باید برود درشهری تا مدرک علمی بگیرد.

ششم وطن عرفی است که آنقدر شخص مکانی می ماند که مردم آنجا می گویند دیگربومی شد مثلا ماکه درصرم ماندیم عرف می گوید صرمی شدی.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo