درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی‌فقیه‌یزدی

موضوع: روایات 6ماه رفت وآمد برای وطن بیان کننده حال اشخاص

روایات دارد حالات اشخاص مختلف رابیان می کند در بخش ضیعه که می رفتند وکار می کردند که اگر منزل داشتند در ضیعه نماز تمام است وهرجا منزل شخص به حساب آید باید نماز را تمام بخواند.

که در روایت بود اگر یک درخت هم داشته باشد در ضیعه خود باز چون سکنا گرفته ان ضیعه را باید نماز را تمام بخواند.

تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) / ج‌3 / 212 / باب 23 الصلاة في السفر ..... ص : 207

- 24- سعد عن أحمد بن محمد عن ابن أبي نصر عن حماد بن عثمان عن علي بن يقطين قال: قلت لأبي الحسن الأول ع الرجل يتخذ المنزل‌ فيمر به أ يتم صلاته أم يقصر قال كل منزل لا تستوطنه فليس لك بمنزل و ليس لك أن تتم فيه.

مردی منزلی می گیرد ولی وطن نگرفته آنجا را باید نماز شکسته بخواند وداشتن منزل در شهری مهم نیست تا وقتی آنجا را وطن خود نگرفته واستقرار نکرده است در آنجا.

قاعده کلی این که تا وقتی منزل نگرفته آنجا را به عنوان وطن باید نماز را شکسته بخواند.

تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) / ج‌3 / 212 / باب 23 الصلاة في السفر ..... ص : 207

516- 25- عنه عن أحمد عن الحسن بن علي بن يقطين عن أخيه الحسين عن علي قال: سألت أبا الحسن الأول ع- عن رجل يمر ببعض الأمصار و له بالمصر دار و ليس المصر وطنه أ يتم صلاته أم يقصر قال يقصر الصلاة و الضياع مثل ذلك إذا مر بها.

که این روایت همان مفهوم را بیان دارد وتمثیل داری که وطن نیست به ضیاعی است که منزل ندارد ووطن او به حساب نمی آید نه این که همه ضیاع ها نماز شکسته باشد.

از روایت مثال برعکس هم می توان برداشت کرد که چون خانه ای باشد در شهری که وطن او می شود پس ضیاعی هم اگر منزلی داشت که وطن گرفت آنجا را نماز در هردو تام است.

العروة الوثقى (للسيد اليزدي)؛ ج‌2، ص: 141

نعم يعتبر فيه الإقامة فيه بمقدار يصدق عليه عرفا أنه وطنه و الظاهر أن الصدق المذكور يختلف بحسب الأشخاص و الخصوصيات فربما يصدق بالإقامة فيه بعد القصد المزبور شهرا أو أقل فلا يشترط الإقامة ستة أشهر و إن كان أحوط فقبله يجمع بين القصر و التمام إذا لم ينو إقامة عشرة أيام‌

که سید ره در عروه فرموده به حسب افراد تفاوت دارد که وطن چگونه حاصل می شود وباید صدق عرفی باشد وحتما شرط 6ماه ماندن برای وطنیت نیست وآنچه در روایت آمده6ماه برای مصداق خاصی است.

اگر هم شخص قصد10روز کرد تکلیفش معلوم است.

العروة الوثقى (للسيد اليزدي)؛ ج‌2، ص: 141

1 مسألة إذا أعرض عن وطنه الأصلي أو المستجد و توطن في غيره‌

از وطن اصلی خود اعراض کرد یا وطن مستجد که وطن اصلی نبوده ومثلا دراصفهان به دنیا آمده وآنجا وطن اصلیست ودرقم هم زندگی ای دارد که می شود وطن مستجد از این دوتا اعراض کرده است.

العروة الوثقى (للسيد اليزدي)؛ ج‌2، ص: 141

فإن لم يكن له فيه ملك أصلا أو كان و لم يكن قابلا للسكنى كما إذا كان له فيه نخلة أو نحوها أو كان قابلا له و لكن لم يسكن فيه ستة أشهر بقصد التوطن الأبدي يزول عنه حكم الوطنيةفلا يوجب المرور عليه قطع حكم السفر

اگر در آنجا ملکی ندارد یا دارد ولی قابلیت سکونت ندارد مثلا یک درخت درآن دارد یا چنین هست ولی 6ماه در آن زندگی نمی کند به عنوان وطن ابدی در این صورت حکم وطنیت از او می رود وعبور از آنجا موجب قطع سفرش نمی شود.

العروة الوثقى (للسيد اليزدي)؛ ج‌2، ص: 141

و أما إذا كان له فيه ملك قد سكن فيه بعد اتخاذه وطنا له دائما ستة أشهر فالمشهور على أنه بحكم الوطن العرفي

امااگر در آنجا ملکی باشد که درآن سکونت دارد بعداز 6ماه سکونت، مشهور برآن هستند که آنجا حکم وطن عرفی را دارد وباید نماز را تمام بخواند.

سکنایی دارد که نوعی اقامت برای او حساب شود.

قواطع سفر:اقامت داشتن در شهری،منزل داشتن درشهری که وطن او عرفا حساب شود.