درس خارج اصول استاد مهدی احدی
1401/10/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: (واجب تعبدی و توصلی - مشکل اخذ قصد امر در متعلق امر - راهحل استاد برای رفع دور - حل مشکل دور در بحث ولایتفقیه - اقسام تلازم - اوامر شرعیه مطلق هستند یا مقید؟ - نظر استاد)
بحث این بود که آیا قصد قربت در متعلق امر دخیل است یا نه؟ عمده مشکلی که در اینجا بود مسئله دور است مرحوم بروجردی فرمودند که اگر دواعی قُربیه در متعلق امر اخذ شود دور لازم میآید چون دور دو طرف دارد: یک طرف موقوف و دیگر موقوفٌ علیهم است اما موقوف إتیان عمل به داعی حُسن توقف بر حسن عمل دارد و اما موقوفٌ علیهم حسن عمل نیز توقف بر إتیان عمل به قصد حسن دارد لذا دور لازم میآید.
نظر استاد: این دور را میتوان حل کرد چون موقفٌ علیه در صورتی توقف بر موقوف دارد که این موقوف فعلیت پیدا بکند اما اگر یکی از این دو طرف ترتب و توقف بالفعل نباشد و بهحساب استعداد و قابلیت باشد دور از بین میرود مثل اینکه در موقوفٌ علیهم بگوییم که استعداد و قابلیت عمل یعنی نماز کافی است و همین اندازه که نماز استعداد حُسن و قابلیت برای دواعی قربیه را دارد کافی است که این نماز به قصد حسن و قربت إتیان شود و دور در صورتی است که برای نماز حسن فعلی قائل باشیم و دو طرف بالفعل باشد اما اگر یک طرف بالفعل و طرف دیگر بالاستعداد باشد دور نیست و إتیان عمل به داعی حُسنش توقف بر استعداد عمل برای حُسن دارد اما حسن عمل توقف دارد به اینکه عمل به قصد حسن فعلی انجام شود لذا طرف موقوف را با فعلیت و طرف موقوفٌ علیهم را با استعداد و قابلیت درست کردیم مثلاً اگر شما بگویید ولایتفقیه اگر بخواهد برای یک مرجعی اثبات شود متوقف بر تأیید علمای خبرگان است که اگر خبرویت علما بخواهد تأیید شود متوقف بر آن است که فقیه نظر بر خبرویت ایشان بدهد که دور میشود که حل آن این است که یک طرف به قابلیت و طرف دیگر بالفعل است آنهایی که خبرهاند که قابلیت تشخیص فقیه را دارند اما آنکه ولیفقیه است بالفعل است لذا اگر بخواهید این فقیه بالفعل را حاکم بر مال و جان مردم کنید این افراد قابلیت دارند که ایشان را برای این کار نصب کنند لذا دور از بین میرود.
مرحوم امام ره[1] دواعی قربیه را جزء متعلق امر میدانند مثل رکوع و سجود و علت آن این است مصلحت و محبوبیت و حسن از لوازم لا ینفک صلاة است لذا مثل رکوع و سجود و... میشود.
اشکال بر کلام مرحوم امام: تلازم دو قسم است یکی تلازم جعلی و دیگری تلازم عقلی که رکوع و سجود و ... تلازم جعلی نماز است و خدا اینها را به عنوان اجرای نماز جعل کرده است که قبل از تشریع اینها را دیده است بعد روی آن امر آورده است اما دواعی قربیه در نماز تلازم عقلی است که عقل میگوید امتثال امر مولا را به قصد محبوبیت و حسن بیاور به همین خاطر قاعده تسلسل اینجا وارد شد که اگر دواعی قربیه جزء نماز باشد تسلسل لازم میآید که جزء خودش یک عمل است مثل قرائت و رکوع عمل است که وقتی عمل شد قصد قربت میخواهد دوباره نقل کلام در آن قصد قربت میشود که چون عمل است پس قصد قربت میخواهد و دوباره نقل کلام میشود و هکذا پس تا اینجا ثابت شد که قصد قربت یک حکم عقلی است.
سؤال: آیا اوامر شرعیه مطلق است یا مقید؟
قول اول (آقای نائینی و حائری ره) و هو المختار : اوامر شرعیه مقید است و از اول مقید به دواعی قربیه است لذا طبیعت مأمورٌ به ضیق ذاتی دارد نه لفظی که اقیموا الصلاة وقتی میخواهد بعث شود دایره آن وسیع نیست و محیط این اوامر مضیق است که به قصد ریا و بدون وضو و ... خوانده نشود چون در کلام مولا اهمال نیست و هرگز خداوند مهمل نمیفرماید اما اجمال ممکن است و همچنین اطلاق نیست چون اوامر شرعیه هم دارای شئون و لوازم و هم اجزا و شرایط است که قصد قربت از شئون و قرائت و سجود از شرایط است پس نماز از همان اول که امر شده بود به صورت مطلق امر نشده است بله متعلق امر طبیعی است که طبیعت نماز متعلق امر است لذا افرادی دارد مثل ظهر و عصر و ... که آن طبیعت مطلقه غیر از صدور و انشاء امر مطلق است.
قول دوم (مرحوم آقا ضیاءالدین عراقی ره): امر هم در توصلی و هم در تعبدی به طبیعت تعلق میگیرد از آنجایی که نسبت تعلق به امر نسبت مطلق به مقید است به هر نحوی بخواهید عمل را انجام بدهید حتی اگر بدون قصد قربت امتثال حاصل شده است و تکلیف از شما ساقط شده است.
اشکال استاد به ایشان: اهمال که معقول نیست و اطلاق هم معنا ندارد چون داعی به صلات از لوازم امر است مثل محبوبیت و چگونه دایره نماز مضیق نیست درحالیکه خود مرحوم آقا ضیاء قائل است که نماز باید به قصد امر امتثال بشود که نشان میدهد دایره آن مضیق است.