< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

97/09/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حجیت مطلق ظن

مقـدمـه: کلام در باب ادلهی عقلی حجیت خبر واحد بود. دومین دلیلی که در رسائل و مکاسب مطرح شده است، دلیلی است که از مرحوم فاصل تونی، از کتاب وافیه نقل شده است. ایشان فرموده است روایاتی که در کتب معتبر شیعه وجود دارد، حجت است؛ زیرا ما علم اجمالی داریم که قسمت زیادی از این روایات صادر شده است، و اگر به این روایات عمل نماییمف به احکام شرع عمل شده است و اگر به این روایات عمل نکنیم، احکام شرع روی زمین مانده است، فلذا باید به این روایات عمل نمود.

 

اشکالات شیخ انصاری به فاضل تونی و بررسی این اشکالات: شیخ انصاری به این دلیل دو اشکال نموده است:

     اشکال اول: اگر این دلیل درست باشد، تمام روایات حجت است، نه این که فقط روایات موجود در کتب معتبره حجت باشد (مشروط به این که عدهای به آن عمل نموده باشند.)

بررسی این اشکال: این اشکال جواب دارد و پاسخ آن هم اینست که ما دو علم اجمالی داریم، علم اجمالی کبیر و علم اجمالی صغیر. ما اول میدانیم تکالیفی داریم و بعد هم میدانیم آن تکالیف در کتب معتبره است و آن علم اجمالی کبیر به علم اجمالی صغیر منحل میشود. بنابراین اشکال اول شیخ وارد نیست.

     اشکال دوم: اگر این دلیل درست باشد، اثبات حجیت خبر واحد نمیکند و حداکثر میفرماید به خبر واحد باید عمل شود و اقتضای این دلیل بدین صورت نیست که خبر واحد بر اصل عملی مقدم باشد.

بررسی این اشکال: این اشکال شیخ انصاری وارد است.

نظر صاحب کتاب حاشیه هدایه المسترشدین بر حجیت خبر واحد و نقد آن: حدیث متواتر ثقلین "انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و سنتی" دلالت بر این میکند که رجوع به سنت واجب است و سنت نیز همین روایات است. بنابراین روایات حجت هستند، حتی اگر تمام احکام دین را بدانیم و علم به آن داشته باشیم، باز هم به دلیل حدیث ثقلین واجب است به این روایات مراجعه نماییم.

 

و لکن این استدلال نیز مملو از اشکال است. اشکال اول آن اینست که حدیث ثقلین این گونه که در این کتاب نقل شده تحریف است، روایت بدین صورت است: "انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی" و عترت در روایت وارد شده است و از کلمهی سنت استفاده نشده است. اگر عترت در روایت باشد که دیگر هیچ ربطی به خبر واحد ندارد. علی فرض وجود سنت در روایت نیز گاهی سنت قول و فعل و تقریر معصوم است در این فرض، کتاب خدا و سنت هر دو حجت هستند و ربطی به خبر واحد ندارد، و بحث ما در حکایت از سنت است و در مورد خبر واحدی حرف میزنیم که سنت را حکایت مینماید.

اگر هم کسی بگوید مراد از سنت، همین روایات و حکایت از سنت است. در این صورت میگوییم باز این دلالت بر حجیت خبر واحد نمیکند، زیرا حکایت از سنت یا خبر واحد، بنفسه یکی از واجبات دین نیست، مثلاً کسی علم غیب دارد و همهی احکام خداوند را عمل مینماید، آیا یکی از احکام خداوند عمل به خبر واحد است؟

عمل به خبر واحد طریقیت دارد و موضوعیت ندارد، در حالی که این حدیث طبق این برداشت، موضوعیت خبر واحد را میگوید در صورتی که خبر واحد تکلیف شرعی نیست. مضاف بر این که این روایت میگوید به خبر واحد عمل کنید، اما نمیگوید خبر واحد حجت است و هر چه خبر واحد گفت، کلام خدا است، بنابراین، دلیل مذکور، دلالتی بر حجیت خبر واحد ندارد.

تا این جا نتیجه این شد که هیچ کدام از ادلهی نقلی که بر حجیت خبر واحد نقل نمودیم درست نیستند و تنها همان بنای عقلا صحیح بود.

 

حجیت مطلق ظن: آیا میتوانیم بگوییم هر ظنی حجت است و یکی از ظنون، خبر واحد است؟ (شروع دلیل انسداد از این جا میباشد) اولین دلیلی که برخی اصولیون ذکر نمودهاند اینست که ما یقین داریم تکالیفی در شرع وجود دارد و این احکام و تکالیف را هم خداوند متعال میخواهد. اگر به این احکام عمل نشود، ظن داریم به این که عقاب وجود دارد. یعنی این تکالیف مظنون هستند و هر جا ظن به تکلیف داریم، ظن به این داریم که مخالفت آن عقاب دارد. و عقل حکم مینماید دفع ضرر محتمل واجب استف بنابراین دفع ضرر به این است که به این ظن ها عمل نماییم.

در واقع یک کبری و یک صغری داریم. صغری اینست که هر جا ظن به تکلیف داریم، ظن به وجود ضرر داریم. کبری هم اینست که دفع ضرر محتمل (مظنون) واجب است. بنابراین باید با این تکالیف مخالفت نشود.این استدلال (این گونه که ما بیان نمودیم) ارتباطی به دلیل انسداد ندارد، پاسخ این استدلال اینست که هم صغری و هم کبری این استدلال ایراد دارد. ابتدا این که گفته شود در هر تکلیفی احتمال ضرر هست، یعنی تکالیف تابع مصالح و مفاسد هستند و اگر با تکلیف مخالفت شد، ظن به ضرر وجود دارد. این چند اشکال دارد، یکی اینکه این ضرر فقط در محرمات جریان دارد (دون الواجبات.)

 

بحث ما در این است که خبر واحد یا ظن حجت است یا خیر؟ اگر حجیت ظن ثابت نشود، ضرر اخروی ثابت نمیشود، حتی اگر تکلیف خدا باشد و ما مخالفت نماییم. مجازات در روز قیامت برای مخالفت با تکلیفِ ثابت شده است. تا خبر واحد ثابت نشود، مخالفت با آن عقاب ندارد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo