< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

97/12/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: دلالت امر بر مره یا تکرار

مقـدمـه: بحث دیگری که در کفایه مطرح شده است، اینست که آیا امر دلالت بر مره دارد یا بر تکرار یا هیچکدام؟ مرحوم آخوند در کفایه فرموده است امر تنها بر طبیع دلالت دارد و بر هیچ یک از مره و تکرار دلالت ندارد، بلکه بایستی مره و تکرار را از قرینهی خارجیه فهمید.

مقدمه بحث: اول این که اصلا آیا این بحث مربوط به صیغهی امر و نهی است یا این که در مورد صیغ دیگر مانند ماضی و مضارع هم پیش میآید؟ بعباره دیگر وجهی ندارد که بحث را به باب طلب اختصاص دهیم و بگوییم بحث در مورد امر و نهی است.

دوم هم این که مرحوم آخوند از ابتدای مقصد اول کفایه، بحث را بدین صورت شروع نمود که گاهی کلام در باب ماده امر و گاهی در باب صیغه امر است. حال آیا بحث مره و تکرار، در مورد مادهی امر[1] است یا در مورد صیغهی امر است. از عبارات کفایه استفاده میشود که این بحث دلالت امر بر مره یا تکرار، هم مربوط به مادهی امر است، هم هیئت امر.

فرق امر و نهی : فرقی بین نهی و امر وجود دارد. ما هرگز در باب نهی در مورد مره و تکرار حرف نمیزنیم، اما در مورد امر، از مره و تکرار بحث مینماییم. علت هم اینست که مثلا در باب غیبت یا شرب خمر و ... برخی افراد قطعا همیشه ترک شده است، اما در مورد صلاه، همیشه بعض افراد صلاه انجام نشده است. در مقایسه صل و لا یغتب، وقتی میگوییم صلّ، یعنی یک بار نماز بخوان، نه این که تمام نمازها را بخوان. اما "لایَغتَب" یعنی هیچ غیبتی نکن و همه را کنار بگذار. علت این مطلب هم اینست که صلاه در وقتی صادر میشود که ما هنوز نمازی نخواندهایم، اما وقتی امر ترک غیبت میآید، هزاران غیبت را ما نکردهایم و فقط یکی را انجام دادهایم، نهی ما را از همان یک مورد هم باز میدارد.

نظر آخوند در کفایه و رد نظر صاحب فصول: مرحوم آخوند بین این بحث با بحث این که مصدر اصل کلام است یا خیر، پیوندی بر قرار نموده است. علت هم اینست که برخی مانند صاحب فصول فرمودهاند مصدر اگر بدون "تنوین" و "الف و لام" باشد، چنین مصدری دلالت بر طبیعت دارد (و مره و تکرار در آن وجود ندارد) و این مصدر در همه مشتقات دیگر مانند فعل ماضی، مضارع و امر و ... وجود دارد، پس مصدر دلالت بر طبیعت دارد و مصدر مادهی همهی این مشتقات است، در نتیجه پس مادهی امر، اجماعاً دلالت بر طبیعت دارد و دیگر بحث مره و تکرار پیش نمیآید.

آخوند فرموده است این که از قدیم گفته میشود مصدر اصل کلام است، حرف بصریین است، در مقابل کوفیین میگویند، فعل اصل کلام است، پس این مطلب اختلافی است و اجماعی نیست. مضاف بر این که ما دلیلی نداریم همان معنایی که مصدر دارد، همان معنا را مادهی فعل ماضی و مضارع و امر داشته باشد.

مقصود آخوند این است که مصدر که گفته میشود چه معنایی داردف خود مصدر هیئتی هم دارد. یعنی مصدر با جمع بین ماده و امر خود چنین معنایی دارد. بعد فقط فعل ماضی یا مضارع یا امر، مادهی مصدر را دارد و هیئت مصدر را ندارد، بلکه خود هیئتی مستقل و متفاوت دارد. فلذا فرمایش صاحب فصول درست نیست.

 


[1] . مراد از ماده امر در اینجا بدین صورت است که مثلا در امر "صلّ" یا "اقیموا"، صلوه و اقامه، ماده‌ی این دو امر هستند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo