< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

97/10/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تبیین نظر اشاعره و معتزله

مقـدمـه: کلام در باب جبر و اختیار بود. علت این که بحث طلب و اراده به بحث جبر و اختیار منتهی شد، این بود که اشاعره معتقد به کلام نفسی هستند و کلام خداوند را قدیم میدانند. بعد وقتی گیر میکنند که موسی(ع) حادث است، میگویند آن کلام نفسی است و این کلام لفظی است.

دومین مطلبی که اشاعره میگویند اینست که بین اوامر خداوند فرق بگذاریم، گاهی خداوند امر میکند ولی اراده ندارد، مانند دستور خداوند به حضرت ابراهیم(ع) به ذبح فرزندش حضرت اسماعیل(ع)، در این گونه اوامر، طلب هست، اما اراده نیست. ان قلت که در هر امری باید اراده باشد، پس اگر باید اراده باشد، تخلف مراد از اراده در خداوند محال است، مگر ممکن است خداوند چیزی را اراده کند و انجام نشود؟ این است که سر از جبر و اختیار در میآورد.

 

تبیین نظر اشاعره و معتزله در جبر و اختیار: اما توضیح مسئلهی جبر و اختیار به این صورت است؛ آن چه برای اشاعره مهم است، مسئلهی توحید است و این که خداوند در فاعلیت خود هیچ محدودیتی ندارد. معتزله به این اسباب و مسببات توجه دارند و میگویند این فعل از این شخص یا از این شیئ صادر شد. قرآن هم آیات گوناگونی دارد، ظاهر برخی آیات جبر است و ظاهر برخی آیات اختیار است و برخی نیز الامر بین الامرین است.

آیهای در قرآن، توفی را به خداوند نسبت میدهد، آیهی دیگری توفی را به ملک الموت نسبت داده است، آیهی دیگری نیز توفی را به ملائکه نسبت میدهد؛ یعنی یک عمل را به سه فرد نسبت داده است. بنابراین آیات زیادی وجود دارد که یک عمل را هم به خداوند و هم به غیر خداوند نسبت میدهد؛ بعباره اخری توحید اینست که به گونهای بیان نماییم که خداوند از فعل خود منعزل نشود و هم این که این اسباب و شرایط مستقل در کار خود نباشند.

آیهای که میفرماید یهودیها قائل هستند دست خداوند بسته است، بیانگر طرز تفکر معتزله است. قاضی عبدالجبار معتزله گفته است: اگر ممکن شود که خداوند بمیرد، هیچ آسیبی به دنیا وارد نمیشود و دنیا به کار خود ادامه میدهد. یهودی و معتزله معتقدند اگر شخصی فرفرهای را بچرخاند، حتی اگر سکته کند و بمیرد، فرفره به حرکت خود ادامه میدهد. خداوند نیز به گونهای عالم را خلق نموده است که حتی اگر او نباشد، تا قیامت به کار خود ادامه میدهد.

پس معتزله معتقدند عالم قانونمند است، بنابراین خداوند هیچ کاره است. اشاعره برعکس هستند و معتقدند هیچ قانونی وجود ندارد و هر وقت کبریتی را کشیدید، خداوند آن را روشن میکند. بعباره اخری علیت (علت و معلول) تولید است، یعنی علت باعث ایجاد معلول میشود و ربطی به خداوند ندارد. قرآن هم هر وقت آدم اولیه را مطرح میکند، در مقام بیان مسائل اخلاقی است و در مورد مباحث توحیدی مطلبی بیان نکرده است. حال اگر کسی بگوید این آدم را خداوند آفریده است (نه این که بگوییم این آدم پدر و مادری داشته و پدر و مادرش پدر و مادری داشته و ...) این نظر حرف قرآن است. بعباره اخری اگر کسی خداوند را در راس سلسله قرار دهد، دارای تفکر مسیحی و معتزلی است. تفکر قرآنی اینست که خداوند مع الخلق است، یعنی خداوند را از امروز باید لحاظ نمود، نه این که از روز اول.

اشاعره هم معتقدند که اصلاً علت و معلول وجود ندارند. زیرا منکر علیت هستند و جمود بر لفظ دارند.

درست اینست که این نظر به معنای انکار سببیت و مسببیت است و دیگر هیچ نظمی وجود ندارد و لازمهاش هرج و مرج کامل است.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo