< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

97/08/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: استدلال اعمی به آیه

 

مقـدمـه: کلام در باب مشتق بود. بحث به قول اعمی رسید. اعمیها کسانی هستند که معتقدند مشتق بر اعم از متلبس بالفعل و من انقضی عنه المبدأ وضع شده است. دلیل سوم ایشان تمسک به آیهی 124 سوره مبارکهی بقره است که میفرماید: "لاینال عهدی الظالمین"

 

توضیح عبارت کفایه: مرحوم آخوند فرموده است: برخی این گونه استدلال نمودهاند که مشتق بر اعم وضع شده است، به دلیل این که ائمه(علیهم السلام) اقتدا به پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نمودند و به سبب آیهی فوق فرمودهاند، خلفاء صلاحیت امامت و خلافت ندارند. اگر کسی در زمان جاهلیت ظالم بوده و بتی را سجده نموده یا شرکی را تجربه کرده است، الان حقیقتاً ظالم است و عهد خداوند به او نمیرسد.

 

پاسخ به فرمایش کفایه: این گونه استدلال که در کفایه مطرح شده است، متوقف بر چند مطلب است. یکی این که بگوییم خلفا الان ظالم نیستند و قبلاً ظالم بودهاند، که این میتواند مفید در بحث مشتق باشد.. اما اگر کسی بگوید این افراد الان هم ظالم هستند (یعنی بعد از آمدن دین اسلام، مراد است) ظلم هم از دو جهت مد نظر است یا یعنی هنوز مشرک هستند، یا این که ظلم به جهت غصب خلافت، این خارج از بحث مشتق است و بحث مشتق ندارد و احتمال دارد این مراد روایات باشد.

(حضرت استاد در ادامه کلاس، در پاسخ به پرسش طلاب، متناسب با بحث مطرح شده، دقایقی به بیان مطالب اعتقادی پرداختند.)

 

نظر حضرت استاد عابدی: بعد از این مطالب، آخوند در کفایه فرموده است استدلال به این آیه برای بحث مشتق صحیح نیست، زیرا عناوینی که در موضوعات احکام ذکر میشود (مانند این که ظالم به عهد خدا نمیرسد، در این آیه، ظالم که موضوع حکم نرسیدن به امامت قرار گرفته است.) سه قسم هستند:

     بعضی عناوین، عنوان مشیر هستند (یعنی هیچ خصوصیتی در آنها نیست) مثلا شخصی به امام عرض کرد من احکام را از چه کسی یاد بگیرم؟ امام فرمود: علیک به هذا الجالس. در این روایت، هیچ خصوصیتی در جالس وجود ندارد.

     بعضی عناوین، دخالت در حکم دارد و دخالت هم به نحو علیت تامه است (یعنی عنوان سبب این حکم شده است.) مانند آیه مورد بحث. یعنی اگر کسی یک چشم به هم زدن ظالم بود، حتی اگر تمام عمرش را هم عادل باشد، دیگر نمیتواند امام شود. زیرا این روایات در مقام بیان این است که امامت منصب خطیری است که امام باید در تمام عمرش عادل باشد.

     بعضی عناوین، دخالت در حکم دارد و این دخالت به نحو وجوداً و بقائاً است. مثلا وقتی گفته میشود از مجتهد تقلید کن، یعنی هم باید اجتهاد در آن شخص باشد، هم باقی هم باشد.

طبق تعریف مطرح شده در صورت دوم، دیگر استدلال به این آیه برای بحث مشتق فایدهای ندارد، زیرا شاید مشتق وضع شده باشد برای خصوص متلبس، اما ائمه(علیهم السلام) میخواهد بگویند مسئلهی امامت چیزی است که یک لحظه ظلم، سبب سلب امامت میشود. فلذا این استدلال صحیح نیست.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo