< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

97/07/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ورود اسم زمان در مشتق

 

مقـدمـه: بیان نمودیم که آخوند مطرح نموده که آیا اسم زمان داخل در بحث مشتق میباشد یا خیر؟ بحث مشتق در جایی مطرح میشود که ما یک ذات داشته باشیم و این ذات دارای دو فرد باشد. یک فرد متصف به آن صفت یا مبدأ باشد و همان فرد عرفاً یا عقلاً متصف به این وصف نباشد. به عنوان مثال زیدی داریم که در یک زمان ضارب است و در یک زمان ضارب نیست.

اسم زمان مانند کلمهی مقتل، میعاد، میقات و ... یا حتی کلماتی چون روز، سال، جمعه و .... اسم زمان هستند و اسم زمان این گونه نیست که یک ذاتی داشته باشیم که یک وقت متصف به این مبدأ است و یک وقت متصف به این مبدا نباشد. زیرا ولاً در زمان ذات باقی نیست و ذات متقضی است (یعنی ذات یوجَد فَیَنعَدِم) پس ما یک شیئ نداریم که بگوییم یک بار این صفت را دارد و یک بار این صفت را ندارد. این مشکلی است که در بحث مشتق، برای اسم زمان وجود دارد.

 

فرمایش مرحوم آخوند در کفایه و تبیین آن: مرحوم آخوند در این باره فرموده است: "اسم زمان داخل در بحث است، زیرا بحث ما در مورد یک مفهوم کلی است و گاهی یک مفهوم کلی، مصداقش منحصر در فرد است. اما انحصار مصداق در یک فرد دلیل نمیشود که آن مفهوم کلی نباشد." سپس ایشان یک مثال منطقی زده آن هم این که، کلمهی واجب الوجود کلی است، گرچه واجب الوجود، یک مصداق بیشتر ندارد. یا مانند کلمهی شمس که کلی است، ولی یک مصداق بیشتر ندارد، با این تفاوت که شمس میتواند مصادیق بیشتری داشته باشد، اما ندارد، بر خلاف واجب الوجود که نمیتواند مصادیق دیگری داشته باشد.

بحث ما اینست که اگر یک ذاتی بود که دارای دو حالت است، یک مرتبه وصف را دارد و یک مرتبه وصف را ندارد، که در اینجا بحث مشتق پیش میآید که آیا حقیت است در من انقضی، یا در من انقضی مجاز است. در ما نحن فیه به این صورت است که بحث ما در مورد زمان است و زمان نیز یک فرد بیشتر ندارد و آن فرد هم، ذات متصف به مبدأ است و فرد دیگری نداریم. لیکن فرد دیگر نداشتن دلیل بر این نیست که بر فرد اولی وضع شده است، بلکه اسم زمان، کلی است.

 

نظر مختار حضرت استاد عابدی در مسئله: بحث زمان بحثی است که اثبات وجودش راحت است، اما مفهوم و تصور زمان مشکل است. در مانحن فیه بحث از مفهوم زمان است. زمان یکی از ابعاد ماده است و حرکت جوهری هم اینست که خدای متعال آن به آن کل جهان را ایجاد میکند، معدوم میشود، دوباره ایجاد میکند.

فرمایش کفایه در بحث واجب الوجود، تقریباً مورد قبول همه است که واجب الوجود یک کلمهی کلی است و تنها نیز یک مصداق دارد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo