< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

97/07/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حدیث ابن مهزیار در مشتق

مقـدمـه: بیان نمودیم بحث مشتق شامل برخی جوامد نیز میشود، بعباره اخری مشتق اصولی با مشتق ادبی عموم و خصوص من وجه دارد. مثالی نیز در کفایه بیان نمودیم که زوج و زوجه جامد است، اما در بحث مشتق اصولی مطرح میشود.

سپس مسئلهی فقهی فخرالمحققین را مطرح نمودیم و کلام در این باب بود که اگر زن دوم به صغیره شیر دهد، آیا این صغیره که قبلاً زوجه بوده است، حال آیا اطلاق عنوان زوجه بر آن صحیح است یا خیر؟

 

بررسی روایت علی بن مهزیار: روایتی را نیز بدین صورت نقل نمودیم که علی بن مهزیار روایتی را نقل مینماید که سائلی به امام(علیه السلام) عرض مینماید ابن شِبرمه (عالم اهل سنت) در این فرض گفته نکاح هر سه زوجه باطل میشود. امام(علیه السلام) فرمود ایشان اشتباه کرده و نکاح اولی و سومی باطل است و نکاح دومی درست است.

بررسی سندی: روایت از نظر سندی خیلی ایراد دارد. ابتدائا این که وقتی علی بن مهزیار از ابی جعفر(علیه السلام) نقل روایت میکند، ظاهرش این است مراد از ابی جعفر، امام باقر(علیه السلام) است و بسیار بعید است که مراد امام نهم(علیه السلام) یا امام دهم(علیه السلام) باشد. حتی قرائنی وجود دارد که مراد امام نهم(علیه السلام) نیست. زیرا طاهر روایت این است که ابن شبرمه زنده باشد، و ابن شبرمه در سال 140 فوت شده است. و این قرینهای بر این است که مراد امام باقر(علیه السلام) باشد. در وسایل این گونه ذکر نشده اما در تهذیب شیخ و در کتب روایی دیگر روایت این گونه نقل شده است که "علی بن مهزیار رَفَعَه عن ابی جعفر(علیه السلام)" یعنی روایت مرفوعه است و این دلالت بر ضعف سندی روایت دارد، مضاف بر این که روات مذکور در سند ضعیف است. لیکن مشهور طبق این روایت فتوا دادهاند.

بررسی دلالی: مشکلی که در این روایت وجود دارد این است که اصلا فرقی بین اول و دوم و سوم نیست، یا همه حلال و یا همه حرام هستند. کسانی که قائل به این نظر هستند، استدلال نمودهاند اولی و سومی هر دو زوجه هستند، و زوجه نیز حلال است. وقتی اولی به سومی شیر میدهد تا به نصاب رضاع نرسیده است، باز هر دو زوجه هستند. اولین باری که شیر نصاب داده شد، اولی که تا الان زوجه بود، اگر بخواهد ام الزوجه بشود، این ام الزوجه شدن متضایفین است با بنت شدن سومی (زیرا هر مادری فرزند دارد و هر فرزندی مادر دارد، لیکن هر زوجهای فرزند ندارد.) مادر شدن اولی همان و دختر شدن سومی نیز همان. اگر ما میتوانستیم بگوییم اول این شد مادر و سپس دیگری دختر شد، در این صورت میتوانستیم بگوییم هر دو حرام شدهاند. اما وقتی با هم همزمان دختر و فرزند میشود دیگر مادر زن نیست که، مادر دختر میشود و مادر دختر که اشکالی ندارد. پس اشکالی نباید پیش بیاید. حرمت سومی هم از داخل شدن او در بحث ربیبه است.

اما مشهور فتوا دادهاند اولی و سومی حرام میشوند و دومی مورد تردید است. از منظر اصولی، مشکل ما حل میشود که آیا بحث ما مخصوص به مشتق است یا شامل جوامد هم میشود. لیکن از نظر فقهی بسیار مشکل داریم.

 

شمول و عدم شمول اسم زمان و اسم مفعول و خارج محمول در بحث مشتق: آقای آخوند در کفایه فرموده است آیا بحث مشتق شامل اسم زمان و اسم مفعول و خارج محمول هم میشود یا خیر؟ اسم زمان مانند مقتل، موعد، میقات و ... است و مشکل هم این است که مشتق این است که ما یک ذاتی داشته باشیم و این ذات باقی باشد، گاهی آن مبدا را دارد و گاهی نیز آن مبدا را ندارد. مثلا زیدی داریم که دیروز سارق بوده، و امروز زید همان زید است، اما سارق نیست، آیا ما امروز میتوانیم به وی سارق بگوییم؟ اما در بحث زمان چنین چیزی نداریم، زیرا در مورد زمان گفته میشود که آن به آن موجود و معدوم میشود، یعنی خود ذات از بین میرود، فلذا بحث مشتق در اسم زمان پیش نمیآید. در بحث اسم زمان یک ذاتی باید باشد و این صفت را یک بار دارد و یک بار ندارد، مثلا در مقتل (به معنای زمان قتل) باید یک زمانی باشد و یک بار قتل در آن باشد و یک بار قتل در آن نباشد، و حال که قتل در آن نیست، آیا میتوان به آن مقتل گفت؟

اشکال در اسم مفعول نیز این است که به عنوان مثال مضروب، مشتق است، اما آیا محل بحث هست یا خیر؟ محل بحث این بود که ذاتی داریم که گاهی این وصف را دارد و گاهی این وصف را ندارد، کلمهی مضروب یک ذاتی دارد که شخص کتک خورده است، و این شخص الی یوم القیامه کتک خورده است. در اسم زمان ذات باقی است و در اسم مفعول، صفت همیشه باقی است، یعنی شخص مضروب همین ذاتی است که کتک خورده است.

در مورد خارج محمول نیز همین مطلب برقرار است. مثلا در مورد شخصی گفته میشود ممکن الوجود است و یا در مورد خداوند گفته میشود واجب الوجود است؛ حال آیا میشود گفت این آقا هست و ممکن الوجود بود، حال هم این شخص هست و دیگر ممکن الوجود نیست. آیا چنین چیزی ممکن است؟ این انقلاب است و محال است. زیرا اگر چیزی ممکن الوجود نباشد یا واجب الوجود است و یا ممتنع الوجود است و این چنین تبدیلی عقلاً محال است. پس آیا بحث مشتق در خارج محمول واقع میشود یا خیر؟

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo