< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

96/10/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: استعمال لفظ در معنای مجاز

 

مقدمه

از مباحث دیگری که مرحوم آخوند(ره) در کفایه مطرح نموده است این است که آیا دلالت الفاظ بر معانی، تابع ارادهی متکلم میباشد یا تابع نیست؟ یعنی این لفظ که بر یک معنایی دلالت مینماید، این دلالت تابع نیت و ارادهی متکلم است، یا تابع نیت و ارادهی متکلم نیست؟ و این بحث از مواردی است که تمام اصولیون بعد از آخوند آن را پذیرفتهاند و هیچ کس بر آخوند اشکال نکرده است.

 

نظریه مرحوم آخوند

مرحوم آخوند در مقام بیان این بحث است که بوعلی و خواجه نصیر فرمودهاند: دلالت تابع ارادهی متکلم است، یعنی وقتی شخصی حرفی میزند، زمانی معنای حرف او فهمیده میشود که متکلم آن معنا را اراده نموده باشد. مرحوم آخوند چون این حرف را سست و بی پایه شمرده است، در مقام توجیه این نظریه است. آخوند فرموده است دو نوع دلالت تصوریه و تصدیقیه وجود دارد. دلالت تصوریه این است که هر کسی لفظی را بشنود، اگر عالم به وضع باشد، چنین شخصی متوجه معنای کلام می شود، چه متکلم اراده نموده باشد و چه متکلم اراده نموده باشد، به عنوان مثال، اگر شخص خواب، آب را تلفظ کند، با وجود این که ارادهای از این تلفظ ندارد، اما کسی که این لفظ را بشنود معنای آب به ذهنش خطور میکند. یا اگر شخصی از رادیو و تلویزیون لفظی را بشنود، معنا به ذهنش خطور میکند، با این که میدانیم در رادیو و تلویزیون نیت و قصد و ارادهای وجود ندارد. بنابراین دلالت تصوریه تابع ارادهی متکلم نیست، اما مشروط به این است که شنونده عالم به وضع باشد.

اما دلالت تصدیقیه یعنی این که، اگر خواستیم یک مطلبی را به گردن متکلم بگذاریم و به صورتی که بتوانیم بگوییم تو فلان نیت و قصد مد نظرت بود. به عنوان مثال متکلم بگوید: زیدُ قائمُ، اگر خواستیم به گردن متکلم بگذاریم که تو گفتی زید ایستاده است و تو چنین حرفی زدی، اینجا دلالت الفاظ بر معانی، تابع نیت و ارادهی متکلم است. کسی که خواب است اگر بگوید زیدُ قائمُ، با عنایت به این که این جمله معنا دارد، اما نمی توانیم به او بگوییم تو منظورت این بود که زید ایستاده است، زیرا او ارادهای در استعمال این الفاظ نداشته است. البته میتوانیم بگوییم تو این الفاظ را گفتی، اما نمی توانیم بگوییم تو از ایستادن زید خبر می دادی. این دلالت تصدیقیه است و تابع اراده نیز میباشد. خود این دلالت نیز دو گونه است:

دلالت تصدیقیه به معنای ارادهی مضمون کلام

دلالت تصدیقیه به معنای جدی بودن متکلم در کلام (یعنی در مقام شوخی و اهمال و اجمال نبوده و قصد جدی داشته است.)

به نظر مرحوم آخوند وقتی که شک در مراد متکلم داریم، اینجا مجرای اصالت الحقیقت است و اصل اینست که متکلم، ظاهر کلام را اراده نموده باشد. و در اینجا آخوند می فرماید دلالت تابع قصد است. اگر هم شک داشتیم کسی کلام را قصد کرده و گفته و یا بالعکس، اصل بر تطابق استعمال(ظاهر کلام) با مراد جدی است. اما اگر اختلاف دومی شد، بدین صورت که آیا قصد شوخی داشته یا نه؟ قصد تقیه داشته یا نداشته؟ و..... این جا نیز اصول لفظیه مانند اصل عدم قرینه، اصالت الحقیقه، اصالت العموم و ..... جاری میشود.

مرحوم آخوند این گونه نتیجه میگیرد که: مراد ابوعلی سینا و خواجه نصیر این بوده است که دلالت الفاظ بر معانی در باب دلالت تصدیقیه، و آن هم تصدیقیهی قسم اول، تابع ارادهی متکلم است. اما دلالت تصوریه، تابع ارادهی متکلم نیست.

 

تبیین حضرت استاد عابدی(حفظه الله)

مشخص است که مرحوم آخوند در این بحث، به کتاب فصول مراجعه نموده است و به کتابهای بوعلی و خواجه نصیر مراجعه ننموده است. بوعلی هم در کتاب اشارات و در کتاب منطقِ شفا، این بحث را مطرح نموده و فرموده است که دلالت الفاظ تابع ارادهی متکلم است. در بحث مطابقه و تضمن و التزام گفته شده است که این سه دلالت تابع دلالت لفظیهی وضعیه است:

و دلالت لفظ بر کل معنای موضوعله خود، مطابقه است؛

و دلالت لفظ بر جز معنای موضوعله خود، تضمن است؛

و دلالت لفظ بر خارج معنای موضوعله خود، التزام است.

حال اگر جزء لفظی، بر جزء معنا دلالت نمود، اما این دلالت جزء لفظ بر جزء معنی، مقصود نبود. به عنوان مثال اگر ما گفتیم لرستان، آیا مقصودش این است که لرستان مرکب از دو بخش لر و استان است و معنایش هم استان لرها است؟ آیا جزء لفظ که کلمهی لر باشد، دلالت بر یک جزء معنا که همان قبیلهی لر باشد، میکند؟ آیا تضمن است و یا التزام و یا مطابقه است؟ بگوییم نیت و مراد متکلم دلالت دارد یا ندارد؟ آیا منظور متکلم سرزمین لرها است یا منظورش تنها یک منطقهی جغرافیایی با قطع نظر از قومیت افراد آن است؟

محل بحث ابن سینا اینجا است که وقتی میگوییم یک جزء یک لفظ، بر جزئی از یک معنی دلالت دارد، بایستی ببینیم آیا آن معنا مراد است یا خیر؟ این مطلب مد نظر ابن سینا و خواجه است. این همان بحث دلالت تصوریه است که تابع قصد است. در حالی که آخوند در کفایه فرمود مد نظر بوعلی و خواجه نصیر، دلالت تصدیقیه است، اما ما میبینیم دلالت تصوریه است که تابع ارادهی متکلم است.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo