< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

1402/11/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأمارات/أحكام مطلق الأمارات /جمع بین حکم ظاهری و حکم واقعی

 

جمع بین حکم ظاهری و حکم واقعی

آخوند در کفایه فرمود: حکم واقعی، حکم نفسی است و دارای مصلحت و مفسده واقعی است اما حکم ظاهری، طریقی است و این‌گونه بین این دو حکم جمع کرد که این دو حکم اصلاً در عرض هم نیستند. میرزای نائینی، آقا ضیاء، کمپانی و آیت‌الله خویی هم همین مطلب را با تغییراتی گفته‌اند.

اشکال امام خمینی به آخوند خراسانی

امام خمینی و طرفداران مکتب سامرا اشکال کرده‌اند: طریقیت قابل جعل نیست. اگر چیزی طریق است دیگر نمی‌توان جعل طریقیت کرد، چون تحصیل حاصل است. اگر هم طریق نیست، نمی‌توان آن را طریق قرار داد، چون طریقی بودن امر تکوینی است و جهل طریقیت محال است.

مضافاً بر اینکه طریقیت اعتبار نیست بلکه حکم انتزاعی است. حکم اعتباری قابل اعتبار و به دست معتبر است اما حکم انتزاعی با اعتبار درست نمی‌شود بلکه منشأ انتزاع می‌خواهد که یا هست یا نیست. طریقیت، انتزاعی است و منشأ آن وجوب عمل به مودا است.

پاسخ استاد به امام خمینی

این اشکال قابل پاسخ است. آخوند یا میرزای نائینی وقتی می‌گویند طریقیت قابل جعل است نمی‌خواهند بگویند امارات هیچ طریقیتی ندارند و مثل شک هستند و قابل جعل نیستند. بلکه می‌گویند امارات درصدی از کشف واقع را دارند و درصدی را ندارند که شارع آن را اضافه می‌کند لذا میرزای نائینی متمم کشف یا متمم جعل را مطرح می‌کند. آقای نائینی می‌فرماید خبر واحد هفتاد درصد واقع را نشان می‌دهد و سی درصد احتمال خلاف دارد و شارع این سی درصد را جبران می‌کند. به‌عبارت‌دیگر اموری هستند که تکوینی و غیرقابل جعل هستند و اموری هم اعتبار صرف هستند مثل ماهیت، امور نیز بین این دو هستند یعنی از جهتی حقیقت دارند و از جهتی اعتبار. در فلسفه در مقوله اضافه گفته شده است: اضافه یعنی نسبت متکرر. اضافه را می‌توان امری حقیقی شمرد مثل اضافه عالم به خدای متعال که اضافه اشراقی است و امری تکوینی است و قابل جعل نیست. نیز می‌توان اضافه را اضافه مشهوری گرفت مثل‌اینکه این فرش مال زید است. در مقوله جده هم گفته شده است: جده یعنی هیئت حاصله از کون شیء فی مکان، مانند نشستن زید در این مکان که انتزاع جلوس از این امر، از جهتی اعتبار است و از جهتی حقیقت است.

وقتی می‌گویند امارات طریقیت دارند، همین مراد است. گاهی یک اماره مقداری کاشفیت دارد و مقداری هم کاشفیت ندارد که شارع آن را کالعدم قرار می‌دهد. به‌عبارت‌دیگر: الظن یلحق الشیء بالاعم الاغلب، یعنی غالباً خبر واحدها به‌واقع می‌رسند و درصد کمی که به‌واقع نمی‌رسند، کالعدم است.

اشکال دیگر به آخوند

اشکال دیگر آن است که در این موارد کار شارع امضاء است نه تأسیس؛ یعنی شارع سیره عقلا را امضاء می‌کند نه جعل. پس چرا آخوند می‌فرماید شارع جعل طریقیت کرده است؟

پاسخ استاد

پاسخ آن است که شارع جعل ندارد ب یک معنا و جعل دارد به معنای دیگر. در باب نکاح گفته شده است که سکوت دختر باکره، دلیل بر رضا است. شارع در امضائی‌ها هم جعل کرده است و بهترین شاهد آن آیات و روایات است. مثلاً آیه نبأ امضاء است یا اینکه شارع کاری کرده است و درواقع می‌گوید من حرف عقلا ء را قبول دارم و لذا جعل است.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo