< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

1402/10/20

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأمارات/أحكام مطلق الأمارات /اشکالات ابن قبه در تعبد به ظن

 

شبهات ابن قبه در تعبد به ظن

بعضی از اشکالات ابن قبه مربوط به استحاله ذاتی است و بعضی دیگر مربوط به استحاله وقوعی است. مثلاً لازمه تعبد به ظن، اجتماع نقیضین یا اجتماع ضدین می‌شود؛ مثلاً خدای متعال در واقع گفته است نماز جمعه واجب است و حدیث می‌گوید نماز جمعه واجب نیست. این اشکال مربوط به استحاله ذاتی است چون اجتماع نقیضین یا ضدین ذاتاً محال است؛ اما اگر بحث این است که نماز جمعه مصلحتی دارد و خبر واحد می‌گوید نماز جمعه واجب نیست، یعنی تفویت مصلحت و القاء در مفسده است که مربوط به استحاله وقوعی است، لذا نمی‌توان همه اشکالات را یکدست حساب کرد.

همچنانکه برخی از اشکالات ملاکی و برخی از اشکالات خطابی است. اشکالات ملاکی یعنی ملاک احکام و مصلحت و مفسده. اشکالات خطابی یعنی خطاب. بلکه برخی از اشکالات مربوط به لوازم خطاب است، مثل اجتماع وجوب و حرمت. برخی از اشکالات مربوط به مبادی ملاک است مثل حب و بغض که مبادی مصالح و مفاسد هستند و مصالح و مفاسد، ملاک احکام هستند.

اشکال اول

اگر شارع مقدس به تعبد به ظن یا به اماره غیرعلمی امر کند، تفویت مصلحت یا القاء در مفسده لازم می‌آید و این با حکمت خدای متعال جمع نمی‌شود. اگر نماز جمعه در واقع واجب است و خدای سبحان بفرماید به خبر واحد عمل کنید؛ چه‌بسا خبر واحد با واقع مطابق نباشد و لازمه‌اش تفویت مصلحت یا القاء در مفسده است. مثلاً به فرض، نبیذ واقعاً حرام است و مفسده دارد و خبر واحد بگوید نبیذ حلال است و موجب مفسده می‌شود.

پاسخ اشکال

اشاعره معتقدند که احکام تابع مصالح و مفاسد نیستند لذا دیگر اشکال متوجه ایشان نمی‌شود. شیعه و معتزله می‌گویند احکام تابع مصالح و مفاسد هستند لذا اشکال پیش می‌آید.

قبلاً گفته شد که احکام تابع مصالح و مفاسد هستند ولی بین احکام تکلیفی و احکام وضعی فرق است. احکام وضعی تابع مصالح و مفاسد نیستند و فقط احکام تکلیفی تابع مصالح و مفاسد هستند. نظر مشهور آن است که احکام در حکم تابع مصالح و مفاسد هستند نه آنکه متعلق حکم هم مصلحت و مفسده داشته باشد، یعنی امر خدای متعال مصلحت و مفسده دارد نه آنکه متعلق حکم مصلحت و مفسده داشته باشد. در این صورت هم اصل اشکال منتفی است.

اگر قائل شویم که بحث در مصالح و مفاسد اخروی است نه مصالح و مفاسد دنیوی و ملاک مصلحت و مفسده اخروی است، اشکال قابل‌حل است. اگر خدای متعال چیزی را در واقع حرام کرد و خبر واحد را نیز اعتبار بخشید و خبر واحد هم خلاف واقع بود، قیامت عقاب نمی‌کند چون خودش فرموده است به خبر واحد عمل کن.

در جنبه مصلحت نیز اگر در واقع نماز جمعه واجب باشد و خدای متعال خبر واحد را معتبر دانست و خبر واحد گفت نماز جمعه واجب نیست؛ مصلحتی فوت شده است. شیخ انصاری می‌فرماید: این فرد مصلحت سلوکیه را کسب کرده است که به‌اندازه مصلحت نماز جمعه است.

می‌توانیم بگوییم مصالح اخروی، تفضل هستند نه استحقاق. کسی که نماز جمعه خواند، مستحق ثواب نیست بلکه تفضل خداوند متعال است لذا کسی که نماز را خواند، طلبی ندارد و آن‌کسی که نماز را نخوانده است هم طلب ندارد؛ بحث تفضل است و کسی که نماز را خوانده است و کسی که نماز را به امر خدا نخوانده است فرقی ندارند.

شیخ انصاری می‌فرماید: قیام خبر بر وجوب یا عدم وجوب چیزی، موجب ایجاد مصلحت در مؤدّای خبر نمی‌شود؛ اما طبق حدیث عمل کردن، مصلحت دارد. تطرّق حدیث مصلحت دارد و این مصلحت به‌اندازه مصلحت واقع بلکه بیشتر از آن است. شیخ نام این مصلحت را مصلحت سلوکیه نهاده است و این شبیه تصویب اشاعره نیست.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo