< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

1402/09/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأمارات/أحكام القطع /قطع قطاع

 

قطع قطاع

شیخ انصاری در رسایل از کاشف الغطا نقل کرده است: همان‌طور که شک کثیر الشک اعتبار ندارد، قطع قطاع نیز بی‌اعتبار است.[1] پس از ایشان این بحث مطرح شده است که آیا قطاع مانند کثیر الشک است؟

کلمه قطاع در عربی گاهی به معنای چسبندگی است و گاهی به معنای چیزی که نباشد آمده است و اصلاً صیغه مبالغه آن به معنای کسی که زیاد قطع می‌کند، نیست.

قطاع کیست؟

گاهی شخصی کثیر القطع است و گاهی شخصی خوش‌باور است یعنی از راهی که دیگران قطع نمی‌یابند، قطع پیدا می‌کند. گاهی قطاع یعنی کسی که سریع الحدس است. فکر، تدریجی است ولی حدس، دفعی است. اگر قطع قطاع به معنای سریع به نتیجه رسیدن و صاحب حدس قوی بودن باشد، کمال است و همان قوه قدسیه است که مرحوم بهبهانی فرموده است. این معنا از محل بحث خارج است.

معنای اول نیز محل بحث نیست. آنچه محل بحث ماست آن است که کسی از راهی که دیگران به یقین نمی‌رسند، یقین بیابد و این شخص، قطاع است. آیا قطع چنین شخصی حجت است؟

اگر بین قطع طریقی و قطع موضوعی فرق بگذاریم، در قطع طریقی، نمی‌توان گفت قطع او حجت نیست چون اجتماع نقیضین می‌شود. بله در قطع موضوعی می‌توان گفت قطع او حجیت ندارد.

اگر کسی در مسئله‌ای فتوا داد و فتوایش نیز صحیح است ولی خودش نمی‌داند درست گفته است، در اینکه عقاب می‌شود، شکی نیست اما عقاب او از باب تجری است یا از باب معصیت؟ عقاب از باب معصیت است چون خدا خواسته است طبق واقع و با علم بگوید یعنی واقعِ معلوم را بگوید لذا چون واقعِ غیر معلوم را گفته است معصیت کرده است. به‌عبارت‌دیگر نمی‌توان حجیت حجت را مشروط به مطابقت کرد اما در قطع موضوعی می‌توان گفت اگر از این طریق به قطع رسید، برای شخص دیگر اعتبار ندارد.

قطع قطاع برای قطاع اعتبار دارد مطلقاً اما برای غیر قطاع اگر موضوعی بود، شارع می‌تواند تصرف کند.

اگر کسی قطاع بود و قطع یافت و دیگری می‌داند او در قطع خود اشتباه می‌کند و جهل مرکب است، آیا وظیفه‌ای نسبت به او دارد؟ بحث امربه‌معروف و نهی از منکر و ارشاد جاهل در موضوعات و احکام و در موضوعات مهم و غیر مهم پیش می‌آید.

قطع حاصل از غیر کتاب و سنت

بحث دیگر آن است که آیا قطعی که از راه مقدمات عقلی حاصل شود، حجت است؟ شیخ انصاری در رسایل کلمات اخباریون را نقل کرده است و معتقد است که اخباری‌ها مقدمات عقلی را حجت نمی‌دانند. آخوند در کفایه می‌فرماید اخباریون این عقیده را ندارند بلکه می‌گویند قطع از راه مقدمات عقلی حاصل نمی‌شود ولی اگر حاصل شود، حجت است.

آخوند نزاع را صغروی می‌داند و می‌گوید عقیده اخباری‌ها این است که از غیر کتاب و سنت قطع حاصل نمی‌شود اما شیخ نزاع را کبروی می‌داند و می‌گوید عقیده اخباری‌ها این است که قطع حاصل از غیر کتاب و سنت، حجت نیست.

به‌عبارت‌دیگر شیخ می‌فرماید اخباری‌ها قائل به تفکیک هستند یعنی یقینی که از طریق کتاب و سنت حاصل شود، حجت است اما یقینی که از غیر کتاب و سنت حاصل شود، حجت نیست. آخوند می‌فرماید اخباری‌ها قائل به عدم تحقق هستند، یعنی قطع از راهی حاصل شود، حجت است اما از راه غیر کتاب و سنت قطع حاصل نمی‌شود.

صحیح آن است که شیخ نسبت به کلماتی که نقل کرده است، درست فهمیده است و آخوند نسبت به کلماتی که نقل کرده است، درست فهمیده است؛ یعنی برخی از اخباری‌ها قائل به تفکیک هستند و برخی قائل به عدم تحقق و کلمات اخباریون مشوش است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo