< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

1402/08/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأمارات/أحكام القطع /اقسام قطع

 

اقسام قطع

شیخ انصاری فرمود: قاطع معمولاً قطع خود را نمی‌بیند لذا این بحث پیش آمده است که اقسام چند قسم است: گاهی قطع خود را نمی‌بیند که قطع طریقی محض است اما گاهی نیز قطع خود را می‌بیند.

درجایی که قطع، موضوع حکمی قرار می‌گیرد، شیخ فرموده است: قطع یا صفتی و یا کشفی است، بنابراین قطع سه قسم است.

آخوند فرمود: قطع پنج قسم است: 1- قطع طریقی محض. 2- قطع موضوعی که یا جنبه صفتی دارد و یا جنبه کشف دارد و در هر دو صورت هم یا تمام الموضوع است یا جزء الموضوع.

وقتی می‌گوییم قطع گاهی طریق الی الواقع است و گاهی جنبه کاشفیت دارد یا قطع جزء الموضوع است. در همه این صور، قطع طریق، مرآت یا فانی در مقطوع به است.

نکته فلسفی پیرامون اقسام قطع

نکته فلسفی این مطلب اتحاد علم و عالم و معلوم یا اتحاد قطع و قاطع و مقطوع به است. اگر اتحاد علم و عالم و معلوم را بپذیریم (که درست است) کل این بحث زیر سؤال می‌رود. قطع یکی از صفات حقیقی ذات الاضافه است و یا اضافه به فاعل دارد و یا اضافه به مفعول دارد، یعنی قطع یا صفت قاطع است یا صفت مقطوع به است. ولکن سه چیز نیست بلکه یک‌چیز است؛ یعنی خود قاطع است نه صفت قاطع یا خود مقطوع به است نه صفت مقطوع به. در عرفان می‌گویند کثیر، واحد نمی‌شود و واحد هم کثیر نمی‌شود. اینکه قطع یک‌چیز است و مرآت مقطوع به است و مرآت فانی در مقطوع به است، صحیح نیست چون وحدتِ کثیر است. اگر قطع یک‌چیز است و مقطوع به چیزی دیگر، پس فانی در دیگری نمی‌شود و اگر یک‌چیزی است پس دو چیز نیست.

اشکال میرزای نائینی به آخوند

نکته دیگر آن است که مرحوم نائینی فرموده است: قطع موضوعی کشفی جزء الموضوع نداریم. قطع موضوعی کشفی فقط تمام الموضوع است. اگر بگوییم قطع هم موضوعی است و هم کشف دارد و جزء الموضوع است، صحیح نیست. کشف یعنی با واقع کار داریم و اگر جزء الموضوع است یعنی هم با واقع کار داریم و هم با واقع کار نداریم. تمام الموضوع یعنی خود قطع مهم است و با واقع کار نداریم ولی کشف یعنی با واقع کار داریم و این تناقض است لذا اصل تقسیم قطع موضوعی کشفی به دو قسم صحیح نیست.

آیت‌الله خویی هم اشکال میرزای نائینی را پذیرفته است. درنتیجه اقسام قطع کمتر از چیزی است که کفایه فرموده است.

آیا نائینی می‌خواهد به آخوند خراسانی طعنه بزند یا مراد دیگری دارد؟ آخوند در کفایه فرموده است: گاهی چیزی آلت است و گاهی خودش به‌صورت استقلالی ملاک است. نائینی می‌گوید: این دو قابل‌جمع نیست یا اینکه می‌خواهد بفرماید اگر جنبه کشف در قطع لحاظ شد (قطع موضوعی کشفی) یعنی با واقع کار داریم و تمام الموضوع بودن یعنی با واقع کار نداریم. بحث آلت و استقلال است یا بحث کار داشتن با واقع و کار نداشتن با واقع است؟ ظاهراً مراد نائینی مطلب دوم است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo