< فهرست دروس

درس تفسیر استاد هادی عباسی خراسانی

99/08/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: تفسير ترتيبي (سوره بقره) / آیه 1 /تفسير روايي حروف مقطعه

1- خلاصه جلسه گذشته

در بیان حروف مقطعه بودیم، برخی احتمالات و اقوال محضرتان عرض شد. عرض کردیم که با توجه به روایاتی که از ائمه (علیهم‌السلام) رسیده است، بعید نیست حروف مقطعه در قرآن، حروف جدا شده‌ی نورانیه‌ی باری‌تعالی باشد که از یک جهت مبدأ و منشأ آیات الهی است. از جهت دیگر مبدأ و منشأ اسمای الهی و رموز الهی است. شاید کدها و اسراری باشد که اولیای الهی و راسخون در علم می‌توانند کلماتی و اسمایی را بسازند و ترکیب کنند و با این اسما بتوانند تصرفاتی در هستی و غیر آن داشته و بتوانند از ولایت خود استفاده کنند. مرحوم مجلسی روایتی در بحار، ج89، ص373 نقل کردند و مرحوم طبرسی هم در مجمع‌البیان قسمتی را آورده بودند که تمام حروف مقطعه در تمام سور قرآن را این حدیث شریف تفسیر کرده است.

2- حدیثی که مفسر همه حروف مقطعه است

حدیث را عرض کنیم که تفسیر همه حروف بیان شده باشد.

127 (باب متشابهات القرآن، وتفسير المقطعات وأنه نزل بإياك أعني واسمعي يا جارة، وأن فيه عاما وخاصا، وناسخا ومنسوخا، ومحكما ومتشابها): الآيات: آل عمران: هو الذي أنزل عليك الكتاب منه آيات محكمات هن أم الكتاب واخر متشابهات فأما الذين في قلوبهم زيغ فيتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة وابتغاء تأويله وما يعلم تأويله إلا الله والراسخون في العلم يقولون آمنا به كل من عند ربنا وما يذكر إلا أولوا الألباب.

تفسير الإمام العسكري (علیه‌السلام)، معاني الأخبار: محمد بن هارون الزنجاني فيما كتب إلى علي يدي علي بن أحمد البغدادي، عن معاذ بن المثنى، عن عبد الله بن أسماء، عن جويرية، عن سفيان الثوري قال: «قلت للصادق (عليه‌السلام): يا ابن رسول الله ما معنى قول الله عز وجل:

(ألم) و (المص) و (الر) و (المر) و (كهيعص) و (طه) و (طس) و (طسم) و (يس) وصلى الله عليه وآله و (حم) و (حم عسق) و (ق) و (ن)؟

قال (عليه‌السلام): أما (ألم) في أول البقرة فمعناه أنا الله الملك، وأما (ألم) في أول آل عمران فمعناه أنا الله المجيد، و (المص) معناه أنا الله المقتدر الصادق و (الر) معناه أنا الله الرؤف و (المر) معناه أنا الله المحيي المميت الرازق و (كهيعص) معناه أنا الكافي الهادي الولي العالم الصادق الوعد وأما (طه) فاسم من أسماء النبي صلى الله عليه وآله ومعناه يا طالب الحق الهادي إليه ما انزل عليك القرآن لتشقى بل لتسعد به، وأما (طس) فمعناه أنا الطالب السميع وأما (طسم) فمعناه أنا الطالب السميع المبدئ المعيد.

وأما (يس) فاسم من أسماء النبي صلى الله عليه وآله ومعناه يا أيها السامع لوحيي (والقرآن الحكيم * إنك لمن المرسلين * على صراط مستقيم).

وأما صلى الله عليه وآله فعين تنبع من تحت العرش، وهي التي توضأ منها النبي صلى الله عليه وآله لما عرج به، ويدخلها جبرئيل عليه السلام كل يوم دخلة فيغتمس فيها ثم يخرج فينفض أجنحته فليس من قطرة تقطر من أجنحته إلا خلق الله تبارك وتعالى منها ملكا يسبح الله ويقدسه ويكبره ويحمده إلى يوم القيامة.

وأما (حم) فمعناه الحميد المجيد، وأما (حمعسق) فمعناه الحليم المثيب العالم السميع القادر القوي، وأما (ق) فهو الجبل المحيط بالأرض وخضرة السماء منه، وبه يمسك الله الأرض أن تميد بأهلها، وأما (ن) فهو نهر في الجنة قال الله عز وجل: اجمد! فجمد فصار مدادا ثم قال عز وجل للقلم: اكتب فسطر القلم في اللوح المحفوظ ما كان وما هو كائن إلى يوم القيامة، فالمداد مداد من نور، والقلم قلم من نور، واللوح لوح من نور.

قال سفيان: فقلت له: يا ابن رسول الله بين لي أمر اللوح والقلم والمداد فضل بيان، وعلمني مما علمك الله، فقال: يا ابن سعيد لولا أنك أهل للجواب ما أجبتك، فنون ملك يؤدي إلى القلم، وهو ملك، والقلم يؤدي إلى اللوح وهو ملك، واللوح يؤدي إلى إسرافيل، وإسرافيل يؤدي إلى ميكائيل، وميكائيل يؤدي إلى جبرئيل، وجبرئيل يؤدي إلى الأنبياء والرسل صلوات الله عليهم.

قال: ثم قال لي: قم يا سفيان فلا آمن عليك».[1]

سؤال از حروف مقطعه قرآن می‌کنند. امام صادق (علیه‌السلام) پاسخ می‌دهند. روایات تفسیر حروف مقطعه از ائمه، متعدد است. «أما الم في أول البقرة فمعناه أنا الله الملك ، وأما الم في أول آل عمران فمعناه أنا الله المجيد».[2]

الف اشاره به الوهیت و ماهیت باری تعالی دارد. لام اشاره به الله و میم اشاره به المک دارد.

عنایت دارید که ﴿مالک یوم الدین﴾[3] و ﴿ملک یوم الدین﴾ در سوره حمد هم بیان شد.

الم در آل عمران مجید اضافه شد.

«و المص معناه أنا الله المقتدر الصادق و الر معناه أنا الله الرؤف و المر معناه أنا الله المحيي المميت الرازق و كهيعص معناه أنا الكافي الهادي الولي العالم الصادق الوعد وأما طه فاسم من أسماء النبي صلي الله عليه وآله وسلم ومعناه يا طالب الحق الهادي إليه ما انزل عليك القرآن لتشقى بل لتسعد به».[4]

طه اسمی از سمای پیغمبر است. رموزی است از اسمای انبیای الهی که رموزی از اسمای الهی است.

«وأما طس فمعناه أنا الطالب السميع وأما طسم فمعناه أنا الطالب السميع المبدئ المعيد».

«وأما يس فاسم من أسماء النبي صلی الله علیه و آله وسلم ومعناه يا أيها السامع لوحيي».[5]

و یس یعنی کسی که شنونده وحی من است.

«وأما ص فعين تنبع من تحت العرش ، وهي التي توضأ منها النبي صلی الله علیه و آله وسلم لما عرج به، ويدخلها جبرئيل (علیه‌السلام) كل يوم دخلة فيغتمس فيهاثم يخرج فينفض أجنحته فليس من قطرة تقطر من أجنحته إلا خلق الله تبارك وتعالى منها ملكا يسبح الله ويقدسه ويكبره ويحمده إلى يوم القيامه».[6]

و اما صاد چشمه‌ای است در بهشت تحت عرش که پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در معراج با آن وضو گرفتند.

هم اسماء الله هم اسماء النبی و هم اسم مقامات و نتیجه زندگی انسان‌ها.

«وأما حم فمعناه الحميد المجيد».[7]

«وأما حمعسق فمعناه الحليم المثيب». [8]

یعنی بردباری که ثواب می‌دهد.

«العالم السميع القادر القوي».[9]

«وأما ق فهو الجبل المحيط بالأرض وخضرة السماء منه، وبه يمسك الله الأرض أن تميد بأهلها».[10]

قاف کوه محیط به زمین است که سبز رنگ بودن آسمان به وسیله همین زمین است و قائم به آن است.

اسمای موجودات هم می‌تواند باشد که نشانه قدرت الهی است.

«وأما ن هو نهر في الجنة».[11]

نون لوح و قلمی است که باعث فضیلت است. باعث این می‌شود که فرشته‌هایی هم مظهر و مظاهر این ﴿ن و القلم و ما یسطرون ﴾،[12] باشند.

روایت بسیار طولانی است.

2.1- حروف مقطعه رموز اسمای الهی و انبیای الهی و رموز اسما

از این روایت و حدیث شریف استفاده می‌شود که حروف مقطعه قرآن، رموز اسمای الهی و انبیای الهی و رموز اسمای نمونه‌های قدرت الهی چه جبل چه سماء و چه جنت است که به صورت رمز بیان شده است. صاحبان رموز به آن آگاهی دارند. اولیای الهی صاحب رمز هستند. حجت الهی و مظهر بقیت الله (علیه‌السلام) که ان شاء‌الله ظهور می‌کنند و با أنا بقیةالله دنیا را به عدل کامل و عقل کامل می‌رسانند. در دوران ظهور عدالت و کمال عقلی انسان رخ می‌دهد. دست به سر انسان‌ها می‌کشد و آنها را عاقل می‌کند. یعطف الهوی علی الهدی.[13] در غیر ظهور هوی مقدم شده و هدی محو شده حضرت هدایت را بر می‌گردانند.

خداوند توفیق دهد با این حروف می‌شود اسمایی ساخت که منشأ آثاری هستند. در روایاتی است که می‌شود ناظر به مطالبی غیر از اسمای الهی باشد. همان‌طور که در برخی احتمالات است، جهات تاریخی هم از آن استفاده می‌شود. این اعجاز قرآن است که حروف مقطعه دارد که حالت اجمالی دارد. چیزی در قرآن اهمال ندارد که نامشخص باشد. اهمال و نامشخص بودن برای عده‌ای است و مشخص بودن برای عده دیگر. از حروفی که قابل احتجاج است، هستند. برای اعجاز علیه افراد. ﴿فاتوا بمثله﴾[14] اینجا هم هست. همانندش نمی‌توانند بیاورند. حروف مقطعه‌ای که اشاره به مطالب حضرت حق داشته باشد.

ناظر به تحدی هم هست. نشانه اعجاز است. هم اسمای الهی و انبیای الهی و نعمت‌های الهی. اینها مقطع هستند ﴿قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا﴾.[15]

2.2- حروف مقطعه رمزی بین اولیای الهی و خصیصین و کمّل

این 29 سوره که مصدّر به این حروف هستند، آیات بعدی هر یک را مفسِّر این حروف می‌دانیم. آیات بعدی تفسیر حروف آغازین سوره‌ها است. به لحاظ حقیقی رمزی است بین اولیای الهی و خِصّیصین و کُمَّلین.

در تفسیر برهان و نورالثقلین روایت عجیبی است. همان خصوصیتی که برای بسم الله و حمد که صفوه قرآن و سوره حمد است، درباره این حروف گفتند. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند: «إن لکل کتاب صفوة و صفوة‌ القرآن حروف التهجی».[16] یعنی همین حروف مقطعه.

عرض ما این است که قرآن پژوهان و اهل تفسیر باید بدانند که متأسفانه برخی احادیث ضعیف و اسرائیلیات در بعضی جاها وارد شده است. روایات تفسیری هم مانند فقه باید تجزیه و جرح و تعدیل شود، تا معارف ناب بدون تحریف از مجاری فیض الهی یعنی معصومین (علیهم‌السلام) به دست ما برسد.

قرآن جامع‌ترین کتاب الهی است که تمام معارف از اخلاق و عقاید و زندگی انسان در آن جمع است و مهیمن و مصیطر بر تمام کتاب‌ها است و دارای آیاتی است که رموزی دارد و تفسیر حقیقی نزد حضرت حق و اولیای الهی است.

اولین کلماتی که ﴿الم﴾[17] در سوره مبارکه بقره را تفسیر می‌کند، این است: ﴿ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتیقین﴾.[18] دو صفت بیان می‌شود که حق است و دیگری اینکه صفت برای متقین است.

ان‌شاء‌الله جلسه آینده وارد این صفت می‌شویم.

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «الم در سوره بقره أنا الله المالک»[19] است. ﴿ملک یوم الدین﴾[20] و ﴿مالک یوم الدین﴾ در سوره حمد شد ﴿الم﴾ به صورت رمزی. بعید نیست اجمالی باشد که در کل سوره بقره تفسیر می‌شود. رزقنا الله فهم و تفسیر آیات قرآن.

 


[3] سوره فاتحه، ‌آیه4.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo