< فهرست دروس

درس تفسیر استاد هادی عباسی خراسانی

99/07/05

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: تفسیر ترتیبی/تفسیر سوره حمد /تفسیر آیه الحمد لله رب العالمین

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ﴾.[1]

﴿الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾.[2]

1- خلاصه درس گذشته

بیان آیه شریفه ﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾، تقدیم حضورتان شد. روایات هم بیان شد. به این نتیجه رسیدیم که هر کاری که تکوینا آغازش به نام حضرت حق است، اگر تشریعا هم آغاز آن به نام حضرت حق باشد، انجامش هم خوب خواهد بود. و ﴿هُوَ الْأَبْتَرُ﴾،[3] نخواهد شد.

«بسم‌الله» در هر سوره‌ای و جایگاهی، خاص به خودش است. مشترک لفظی است که الفاظ واحد، ولی معانی متعدد است. «بسم‌الله» در سوره حمد، جمله شریفه «الحمدلله»، اولین بیان تفسیری این آیه شریفه است.

2- بیان آیه الحمد لله رب العالمین

در برخی روایات داریم که رسول مکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، روزی 360 مرتبه این ذکر را می‌گفتند: ﴿الحمدلله رب العالمین﴾.[4] یعنی به عدد عوالم و درجاتی که دور دوایر است و منشأ و مبدأ هر تقویمی است. وجود مکرم ایشان، مأمور به ستایش حضرت حق بر اساس آن عوالم بودند.

سوره مبارکه حمد، اولین سوره‌ای است که با این جمله آغاز شده است. سور حامدات که با حمد شروع شده، 5 سوره هستند: حمد، فاطر، سبأ، اسراء و انعام. به ترتیب اولین سوره، حمد است و دومین سوره، سوره مبارکه انعام است.

نکته دیگر اینکه برخی سوره‌ها چنان‌که در شأن نزول گفتیم، جملة واحدة (یک‌دفعه) نازل شده است و برخی به تناوب نازل شده است. یکی از این سوره‌هایی که یک باره نازل شده، سوره مبارکه حمد است. بنا بر اینکه ترتیب نزول داشته باشد، اول در مکه و بعد در مدینه نازل شده است. دیگری سوره انعام و دیگری نصر است که یک بار نازل شده است.

2.1- اجمالی از ترجمه و تفسیر آیه حمد

ابتدا باید اجمال و بعد تفصیل را گفت و آخر ترجمه سلیس آیه.

«الف و لام» در «الحمد»، برای استغراق است؛ یعنی هر ستایشی و هر حمدی برای خداوند است که پروردگار جهانیان است. وصف به شیء، مشعر به علیت است. حمد خدا به خاطر پروردگاری است. ارتباط خالق و مخلوق را می‌فهمیم که بهترین ارتباط ستایش‌گری است. برای هر صاحب کمالی که ستایش صادر شود، برای خدا است و جز او کسی شایسته حمد نیست؛ خدایی که رب عالمین است. عالم را عالم گویند، چون «مایُعلَمُ‌به» است.

در بحث‌های فلسفی آمده است که اولین علم بشر، حصولی است و بعد حضوری می‌شود. ﴿وَاللّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَيْئًا﴾. [5] خدا به ما آموزش می‌دهد با عالَم.

2.2- بیان تفصیلی آیه حمد

چند واژه جدید است که باید معنا شود. لفظ جلاله «الله» را در «بسم‌الله» گفتیم.

حمد، رب و عالمین باید بیان شود.

2.2.1- بیان معنای حمد

معمولا حمد در مقابل ذم است. «تعرف الأشیاء بأضدادها». واژه‌شناسان هم معتقدند ضد را که نماد عکسی کلمه است، باعث شناخت می‌شود. «حمد»، در مقابل «ذم» است. ستایش در برابر کمال و فضیلت است. کار باید اختیاری باشد، نه غیر اختیاری.

حمد از صاحبان اندیشه، برای صاحبان علم و عقلِ دیگر صادر می‌شود. اینکه می‌گوییم حمد، منوط به کمال و اختیاری است، یعنی اگر روزی خوبی از کسی اجبارا صادر شد، حمد نیست. حمد بیان خوبی است و ستایش برای صاحب کمالی است، اختیارا.

سوره‌هایی که مُصَدَّر و آغازشده به «الحمدلله» هستند، در آنها وضعیت حمد بیان شده است.

عنوانی داریم که متعلق آیات و کلمات، معنی آنها را مشخص می‌کند. اگر حمد را می‌خواهیم بشناسیم، باید متعلق آن را بشناسیم. متعلق حمد، ربوبیت است.

در سوره انعام نیز که آغاز به حمد دارد، فرمود: ﴿الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ﴾.[6] حمد به خلقت آسمان و زمین تعلق گرفته است. حمد، برای کلمات تکوینی است.

در سوره کهف آیه یکم فرمود: ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ﴾.[7]

کتاب هم در اینجا تکوینی است.

2.2.2- متعلق حمد

متعلق حمد با توجه به سوره انعام که جملة واحدة نازل شده و با توجه به سوره حمد، این سوره به حمد تدوینی تعلق دارد. این دو کتاب تدوین و کتاب تکوین است. می‌شود این حرف را زد که آیات تکوینی و تدوینی «مایُعلَم‌به» است. عالم را عالم گویند، چون «مایعلم‌به» است.

الفاظ، جایگاه‌شان در آیات الهی، جایگاه مخصوصی است که هم جایگاه تدوینی دارند و هم جایگاه تکوینی.

بحثی است در ادبیات و در اینجا هم مطرح می‌شود که حمد و مدح و شکر، یکی هستند، یا خیر؟ ثنا و مدح، چه فرقی با حمد دارد؟ ما رساله‌ای داریم به نام «التصادف فی عدم الترادف» که حدود 70 دلیل نمونه‌هایی را آورده‌ایم که در عربی، ترادف نداریم و با کلمات هم‌معانی متفاوت است. حامد و مادح و شاکر جدا از هم هستند.

2.2.3- فرق حمد و شکر

از فرق‌های بین حمد و شکر این است که حمد، معمولا مسبوق به نعمت نیست، ولی شکر، مسبوق به نعمت است. قبل شکر باید انعامی باشد که «مُنعِم» و «مُنعَمٌ‌علیه» باشد و ارتباط بین این دو برقرار شود که نعمتی است، تا سپاس‌گزاری کند. شکر سپاس‌گزاری است که منوط به نعمت است؛ مثلا قلمی به او داده، می‌گوید متشکرم. ولی حمد، مسبوق به نعمت نیست. اگر مسبوق باشد، مسبوق به فضیلت و فضل و کمال و جمال است. در نتیجه می‌توان گفت: نسبت این دو، عموم و خصوص من‌وجه است. هر حامدی مادح است، ولی هر مادحی، حامد نیست. حمد عمومیت دارد. نسبت بین لغات، شناخت می‌دهد. یک موجبه کلیه از جانب خاص و یک موجبه جزئیه از جانب عام. حمد، قیودش کمتر و شکر، قیودش بیشتر است. شکر حتما باید قبلش نعمت باشد، ولی در حمد این چنین نیست.

تفاوت دیگر اینکه حمد معمولا در صدور یک ستایش از یک شخص ذوی‌العقول برای کمالی است که جزو عقلا است. حمد از سوی صاحب اندیشه، برای صاحب اندیشه دیگر است. انسان از انسانی ستایش می‌کند. گرچه به برهان توحید، حمد فقط برای خدا است. جمال با واسطه به صاحب کمالی حقیقی بر می‌گردد که جز حضرت حق ،کس دیگری نیست.

عرض ما این است که در اولین جمله ﴿الحمدلله رب العالمین﴾، برهان توحید و برهان وجود خدا، یعنی صدیقین است.

ولی مدح برای غیر ذوی‌العقول هم صادر می‌شود. یک کتاب پسندیده‌ای در دست شما است، یا قلم، یا انگشتر می‌توانید مدح کنید، ولی حمد ندارید. مرحوم علامه طباطبایی رحمه‌الله جمله‌ای در فرق حمد با مدح دارند؛ ایشان می‌فرمایند: «مدحت اللؤلؤ علی صفاته و لا یقال حمدته علی صفاته».[8] حمد، مسبوق به نعمت است.

در سوره اسراء، آیه 111 حضرت حق می‌فرماید:

﴿وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا﴾.[9] هزاران الله اکبر باید گفت.

2.2.4- مسبحات قرآن

سوره اسراء با «سبحان‌الله» شروع شده است. اگر اسراء هم جزو مسبحات بدانیم، 7 مورد می‌شود. از آثار مسبحات قبل خواب این است که «لم یمت حتی یدرک القائم (علیه‌السلام)».[10]

سوره حدید، سوره صف، حشر، تغابن، جمعه و اعلی مسبحات ستّه هستند.

2.2.5- برهان وجود برآمده از حمد

حمد متصف شده به اینکه ولد و ولی و شریک ندارد. تکبیر دارد. به تعبیر امام صادق (علیه‌السلام): «الله أکبر مِن أن یوصَف».[11]

از حمد توحید هم استفاده می‌شود؛ چنان‌که برهان وجود هم فهمیده می‌شود. حمد مسبوق به جمال و کمال است. صاحب کمال حقیقی خدا است. حمد از هر حامدی و از هر جایی ولو مسبوق به مدح و شکر باشد، از ذات باری‌تعالی است.

دعای اول صحیفه سجادیه:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ، وَ الْآخِرِ بِلَا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَهُ الَّذِي قَصُرَتْ عَنْ رُؤْيَتِهِ أَبْصَارُ النَّاظِرِينَ، وَ عَجَزَتْ عَنْ نَعْتِهِ أَوْهَامُ الْوَاصِفِينَ».[12]

ان‌شا‌ء‌الله کلمه رب و عالمین جلسه بعدی.

ان شاء الله اوقات‌مان به حمد الهی بگذرد. تا می‌توانید این ذکر «الحمد لله رب العالمین» را تکرار کنید.

ما تفسیر این آیه را به آخرین آیه‌ی سوره مبارکه جاثیه می‌دانیم: ﴿فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِينَ و له الکبریاء فی السموات و الارض﴾.[13]

 


 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo